تولد: ۱۳۴۳- نصیرکان گرگان
شهادت: فروردین ۱۳۹۰ – اشرف
مجاهدی با ۳۵سال سابقه مجاهدت
«اسم همه ما مجاهد خلق است: فرزندان مریم!… بزرگترین و مهمترین سرفصل زندگی ما همانا عبور از کورههای گدازان انقلاب بوده است که خودش را در سیمای رئیسجمهور برحق و حتمی ما نشان میدهد. … این زندگی راهی سرخفام تا رسیدن به جامعه بیطبقه توحیدی است».
درسال۱۳۵۶ مردم صومعهسرا وقتی در تظاهرات ضدسلطنتی شرکت میکردند، نوجوان ۱۵سالهیی را میدیدند که همراه با برادرانش بههمه انگیزه میدهد، دانشآموزان را به تظاهرات میآورد و خلاصه در بهراه انداختن تظاهرات نقش دارد. این نوجوان پرشور سعید چاووشی بود. او و برادرانش بههمین دلیل بهشدت محبوب مردم صومعهسرا بودند. به این ترتیب او در روز ۱۹فروردین۹۰، در لحظه پیوستن به جاودانه فروغها ۳۵سال از عمر خود را در مبارزه علیه دیکتاتوری شاه و شیخ و برای آزادی صرف کرده بود.
با پیروزی قیام و از سال ۵۸ سعید بهطور حرفهیی بهعنوان هوادار مجاهدین، در تشکیل شورای مدارس در دبیرستانهای صومعه سرا فعالیت کرد. او نقش فعالی در سازماندهی میلیشیای مجاهد خلق و پخش و توزیع نشریه مجاهد و افشاگری علیه رژیم خمینی داشت.
سعید در دهم فروردین ۶۰ دستگیر شد. و پس از ۳۰خرداد ۶۰ به ده سال زندان محکوم شد. اما در فروردین ۶۱ توانست از زندان سپاه صومعه سرا بگریزد. او به تهران رفت و یک هسته مقاومت را سازمان داد و تلاش برای وصل دوباره بهسازمان را آغاز کرد. سرانجام در خرداد سال ۶۲ توانست با رفتن به منطقه مرزی ایران و عراق بهپایگاههای مجاهدین برود و بهآرزوی خود برسد.
با تشکیل ارتش آزادیبخش، سعید در شمار کادرها و فرماندهان شایسته آن به مبارزه در راه آزادی مردم ادامه داد. و در عملیات و نبردهای متعددی ارتش آزادی شرکت داشت.
در دوران پایداری ۸ساله، سعید باز هم بیشتر درخشید و همواره بهعنوان مسئولی تأثیرگذار و الهامبخش بود. او در یکی از نامههای خود در سال ۸۸ نوشت: «قرارگرفتن شهر شرف در نوک پیکان انقلاب دموکراتیک مردم ایران را فتح مبین میدانم. حتی اگر در شرایط سرخترین شق، درآینده نزدیک، یا دور قرار بگیریم… با انتخاب و فهم فتح مبین، به استقبال هر سختی و هر ابتلایی خواهیم رفت. و درس دیگری از وفا به خدا و خلق و فدای بیکران مجاهد خلق به دشمنان ضدبشر خواهیم داد».
سلام بر مجاهد قهرمان سعید چاوشی، روزی کهزاده شد، روزی که به نبرد برای آزادی برخاست و روزی که گلگون چهره در اشرف در مسیر آزادی مردم ایران سرفرازانه به خاک افتاد.
شهادت: فروردین ۱۳۹۰ – اشرف
مجاهدی با ۳۵سال سابقه مجاهدت
«اسم همه ما مجاهد خلق است: فرزندان مریم!… بزرگترین و مهمترین سرفصل زندگی ما همانا عبور از کورههای گدازان انقلاب بوده است که خودش را در سیمای رئیسجمهور برحق و حتمی ما نشان میدهد. … این زندگی راهی سرخفام تا رسیدن به جامعه بیطبقه توحیدی است».
درسال۱۳۵۶ مردم صومعهسرا وقتی در تظاهرات ضدسلطنتی شرکت میکردند، نوجوان ۱۵سالهیی را میدیدند که همراه با برادرانش بههمه انگیزه میدهد، دانشآموزان را به تظاهرات میآورد و خلاصه در بهراه انداختن تظاهرات نقش دارد. این نوجوان پرشور سعید چاووشی بود. او و برادرانش بههمین دلیل بهشدت محبوب مردم صومعهسرا بودند. به این ترتیب او در روز ۱۹فروردین۹۰، در لحظه پیوستن به جاودانه فروغها ۳۵سال از عمر خود را در مبارزه علیه دیکتاتوری شاه و شیخ و برای آزادی صرف کرده بود.
با پیروزی قیام و از سال ۵۸ سعید بهطور حرفهیی بهعنوان هوادار مجاهدین، در تشکیل شورای مدارس در دبیرستانهای صومعه سرا فعالیت کرد. او نقش فعالی در سازماندهی میلیشیای مجاهد خلق و پخش و توزیع نشریه مجاهد و افشاگری علیه رژیم خمینی داشت.
سعید در دهم فروردین ۶۰ دستگیر شد. و پس از ۳۰خرداد ۶۰ به ده سال زندان محکوم شد. اما در فروردین ۶۱ توانست از زندان سپاه صومعه سرا بگریزد. او به تهران رفت و یک هسته مقاومت را سازمان داد و تلاش برای وصل دوباره بهسازمان را آغاز کرد. سرانجام در خرداد سال ۶۲ توانست با رفتن به منطقه مرزی ایران و عراق بهپایگاههای مجاهدین برود و بهآرزوی خود برسد.
با تشکیل ارتش آزادیبخش، سعید در شمار کادرها و فرماندهان شایسته آن به مبارزه در راه آزادی مردم ادامه داد. و در عملیات و نبردهای متعددی ارتش آزادی شرکت داشت.
در دوران پایداری ۸ساله، سعید باز هم بیشتر درخشید و همواره بهعنوان مسئولی تأثیرگذار و الهامبخش بود. او در یکی از نامههای خود در سال ۸۸ نوشت: «قرارگرفتن شهر شرف در نوک پیکان انقلاب دموکراتیک مردم ایران را فتح مبین میدانم. حتی اگر در شرایط سرخترین شق، درآینده نزدیک، یا دور قرار بگیریم… با انتخاب و فهم فتح مبین، به استقبال هر سختی و هر ابتلایی خواهیم رفت. و درس دیگری از وفا به خدا و خلق و فدای بیکران مجاهد خلق به دشمنان ضدبشر خواهیم داد».
سلام بر مجاهد قهرمان سعید چاوشی، روزی کهزاده شد، روزی که به نبرد برای آزادی برخاست و روزی که گلگون چهره در اشرف در مسیر آزادی مردم ایران سرفرازانه به خاک افتاد.
No comments:
Post a Comment