Friday, 30 December 2011

اعلام آمادگی ۴۰۰تن از ساکنان اشرف برای انتقال به کمپ آزادی

اعلام آمادگی ۴۰۰تن از ساکنان اشرف برای انتقال به کمپ آزادی با خودروها و اموال منقولشان در روز ۳۰دسامبر

1-اشرفيان (مبارزان آزادي در شهر اشرف) در معرض خطر و حمله هستند.
2-دولت مالكي براي بستن كمپ اشرف ضرب الاجل تا پايان دسامبر(31 دسامبر2011) مشخص كرده است.
3-به دنبال يك كارزار بين اللملي ساكنان كمپ براي ممانعت از هرگونه خشونت و قتل عام پذيرفتند كه با تضمينهاي حفاظتي مشخص به كمپ ليبرتي تا تعيين تكليف پناهندگي به آنجا بروند.
4-به  رغم توافق , دولت مالكي هنوز تضمين هاي حفاظتي و امنيتي همچنين شرايط اوليه انساني مانند رفع محاصره , پزشكي , و سوخت را نپذيرفته است.
5-در كمپ اشرف شرايط هر روز سخت تر و شكنجه رواني ساكنان با 300 بلندگو بيشتر ميشود.
6-دولت مالكي اجازه حمله با موشكهاي كاتيوشا به شهر اشرف را صادر كرد و در روز 25 دسامبر2011 علي رغم تمام توافقات براي حل و فصل مسالمت آميز مسئله كمپ اشرف -  محل ساكنان اشرف مورد حمله كاتيوشا قرار گرفت.
7-هموطنان براي تضمين حفاظت و نجات جان ساكنان اشرف پتيشن را امضا كنيد زيرا ليست تروريستي تنها بهانه مالكي براي اين جنايت است

 هموطنان براي تضمين حفاظت و نجات جان ساكنان اشرف پتيشن را امضا كنيد زيرا ليست تروريستي تنها بهانه مالكي براي اين جنايت است.
براي امضا لايك كردن كافي نيست اسم و ايميل خود را وارد كرده و روي دكمه سبز ساين پتيشن كليك كنيد. مشخصات شما مخفي باقي مي ماند.

حمايت گری کاسپاروف، بزرگترين قهرمان شطرنج جهان، از حقوق مجاهدان اشرف

حمايت گری کاسپاروف دارنده بالاترين امتيازات مسابقات شطرنج جهان
کانديدای رياست جمهوری در انتخابات پيشين روسيه
و از مدافعان برجسته حقوق بشر است

گری کاسپاروف بزرگترين قهرمان شطرنج جهان، طی بيانيه يی از سازمان ملل متحد، اتحاديه اروپا و ايالات متحده آمريکا خواستار اقدام برای تضمين حقوق ساکنان اشرف شد.
وی شکنجه های وحشيانه روانی از طريق 300 بلندگو و ساير تضييقات و محدوديتهای ظالمانه يی را که بر ساکنان شهر اشرف توسط عراق اعمال می شود، محکوم کرد و از طرح پارلمان اروپا برای يافتن يک راه حل پايدار و صلح آميز استقبال نمود.
کاسپاروف ضمن قدردانی از اقدامات بارونس اشتون رئيس سياست خارجی اتحاديه اروپا در دفاع از حقوق مجاهدان اشرف، از وی خواست امکانات اتحاديه اروپا و کشورهای اروپايی را برای تضمين حفاظت از ساکنان به کار بگيرد.
کاسپاروف از شورای امنيت ملل متحد خواست با استقرار تيم دائمی سازمان ملل متحد، امنيت ساکنان اشرف را تا استقرار نهايی آنان در سرزمين ميزبان ديگر تأمين و تضمين نمايد.

Wednesday, 28 December 2011

به ياد قهرمان سربه دار فروزان عبدي پنجه طلايي تيم ملي واليبال زنان ايران

به ياد قهرمان سربه دار فروزان عبدي پنجه طلايي تيم ملي واليبال زنان ايران 
خدایا فروزانم کن تا چون عبدی در راه تو بمیرم   
فروزان عبدی پورپیربازاری
متولد: تهران
دانشجوی رشته تربیت بدنی
عضو تيم ملي واليبال ايران

محل شهادت: تهران
فروزان عبدی دانشجوی رشته تربیت بدنی و عضو تیم ملی والیبال بود. بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، فروزان به هواداری از سازمان مجاهدين پرداخت. با شروع مقاومت مسلحانه انقلابی دستگیرشد. زندان دوران جدیدی را در دفتر زندگی فروزان ورق زد. مرزبندی قاطع او با مزدوران و خائنان همیشه زبانزد همهٌ ما بود. تمام مدت 7سال زندان او یا در زیر شکنجه یا درسلولهای انفرادی و بندهای تبعیدی سپری شد. من شهید فروزان را دراوائل سال61 در بند8 قزلحصار دیدم. آنجا یک بند تنبیهی بود. و گاه در هر سلولش 30-25نفر را جا داده بودند. مجبور بودیم شبها و روزها به نوبت بشینیم و به نوبت بخوابیم. روحیهٌ فوق‌العاده بالا و با مهر و محبتش درهمان شرایط هم خودش را نشان می‌داد. وقتی می‌خواست حرف بزند از تک‌تک حرفهایش عشق می‌بارید. حتی سلامش هم سرشار ازمحبت به بچه‌ها بود. فروزان را به‌خاطر مقاومتهایش دراواخر سال61 به اتفاق چند تا از بچه‌های مقاوم دیگر بردند در یک دستشویی جا دادند. آن‌جا آن قدر کثیف بود که همه‌شان دچار بیماری پوستی شدند. بعد از 8ماه یکی از آنها را در بهداری دیدیم. تازه فهمیدیم در آن مدت چه کشیده‌اند. وقتی هم که خواستند جایشان را عوض کنند بردندشان سلولهای انفرادی گوهردشت. و تا اواخرسال63 فروزان در سلولهای انفرادی گوهردشت بود. بعد از این همه سختی و مرارت وقتی فروزان را به بند ما برگرداندند هیچ فرقی با روز اولش نداشت.

هم‌چنان با روحیه، هم‌چنان با نشاط و هم‌چنان با عشقی بیکران به بچه‌ها. به محض این‌که اجازهٌ هواخوری به ما دادند، اولین کار فروزان به راه انداختن تیمهای ورزشی بود. از صبح تا ظهر در حیاط هواخوری به بچه‌ها والیبال یاد می‌داد. بعد از ظهرها هم با آنها شروع می‌کرد به دویدن. شهید فروزان عبدی در قتل عام سال67 جزو اولین دسته از زنان مجاهدی بود که به دادگاه رفت. وقتی می‌خواستند او را ببرند در اتاقهای دربستهٌ پائین آموزشگاه بود. به شوخی به بچه‌ها گفت: «بابا از دستمان خسته شده‌اند می‌خواهند آزادمان کنند». آن قدر آرام این حرف را زد که یکی از بچه‌ها به او گفت: «مطمئنی؟». و فروزان باز هم گفت: «آره، مطمئنم». او را بردند و دیگر خبری از او نشد. بعدها بچه‌ها به یکی از سلولهایی رفتند که فروزان آخرین روزهای زندگیش را در آن جا سپری کرده بود.روی دیوار سلول نوشته بود: «خدایا فروزانم کن تا چون عبدی در راه تو بمیرم». شک ندارم از همان لحظه که صدایش کردند مطمئن بود برای اعدام می‌رود

 لطفا اين پتيشن را امضا كنيد و بقيه دوستان و آشنايان راهم درجريان اين امضا قرار دهيد

 

.

سومين حمله موشكي رژيم آخوندي


سومين حمله موشكي رژيم آخوندي به اشرف در ساعت 20:15 به وقت اشرف.
اين چهارمين نقض تعهدات عراق و امضا توافقنامه مبني بر حفاظت ساكنان اشرف مي باشد.
4موشك از سمت جنوب شرقي به شهر اشرف اصابت كرد. اين حمله هيچگونه خسارت جاني دربر نداشت.

 

ترس ونگراني رژيم آخوندي ازراه حل براي اشرف

Tuesday, 27 December 2011

خبرفوري-دومين حمله موشكي رژيم آخوندي به اشرف



خبرفوري-دومين حمله موشكي رژيم آخوندي به اشرف       

امشب سه شنبه ساعت 2000اشرف مجددا و براي دومين بار در48 ساعت گذشته مورد اصابت يك موشك رژيم پليد آخوندي قرارگرفت اين موشك از ضلع جنوبي شليك شده است .عصر امروز تحركاتي از نيروي تروريستي قدس به نيروهاي عراقي گزارش شده بود

اقدام براي عدم وابستگي به نفت ايران توسط امريكا


 
سخنگوي وزارت خارجه امريكا ويكتوريا نولندوسفير امريكا در سازمان ملل سوزان رايس خواستار تحريم هاي هرچه بيشتر رژيم ايران شدند ونولند گفت كه ما هر اقدامي براي عدم وابستگي شركايمان به نفت ايران خواهيم كرد

بازهم اعدام واعدام واعدام بخاطر خدا بس كنيد


استمرار سركوب وارعاب در رژيم ضدبشري آخوندي
رژيم بحران زده آخوندي بمنظور مقابله با بحرانهاي فراگيربه سياست ضد بشري ارعاب از طريق سركوب واعدام ادامه ميدهد.

Monday, 26 December 2011

با وجود گذشت سالها از زلزله مرگبار بم

جم دی1382 - 26دسامبر: زلزله بم 70هزارتن از هموطنانمان را زیر آوار برد      

روز پنجم دیماه سال 1382 زلزله‌يي شهر قدیمی بم در استان کرمان را لرزاند و بیش از 70 هزار تن, زیر آوار آن جان باختند.

آخوندها متقابلا از رسیدن کمکهای بین‌المللی گسترده‌يی که برای کمک به زلزله‌زدگان از تمام جهان سرازیر شده بود ممانعت کردند.

طی ساليان حکومت آخوندی, هیچ گامی برای تغییر بنای ساختمانهای شهرهایی که روی خط زلزله قرار دارند برداشته نشده است.


دوسال بعد از این زلزله، خبرگزاری حکومتی مهر روز 20/7/84 نوشت: بیش از 650 روز از زمین لرزه پنجم دی 82 بم می گذرد اما از این شهر خبر می رسد که در حال حاضر فقط 1300 تا 1500 خانوار بمی صاحبخانه شده اند و بیش از 16 هزار خانوار با وجود مشکلات بسیار همچنان در کانِکْسهای چند متری با حداقل امکانات، روزگار سپری می کنند .

بي‌بي‌سي در تاريخ 9 بهمن 1387 گزارش داد :

«یک نفر از بازماندگان زلزله بم در اعتراض به آنچه بی توجهی مسئولان خوانده، خود را در برابر ساختمان ریاست جمهوری ایران به آتش کشیده است. این واقعه، همزمان با تجمع کارگران صنایع فلزی در این محل صورت گرفته.

با وجود گذشت سالها از زلزله مرگبار بم، گزارش شده هنوز برخی از بازماندگان این حادثه در شرایط نامناسبی بسر می برند».

روز آزمايش بزرگ مريم

پيام مريم رجوي به مناسبت ميلاد مسيح وسال نوميلادي

روز ميلاد مسيح روز آزمايش بزرگ مريم عذرا
پيام رئيس جمهور برگزيده مقاومت به مناسبت ميلاد مسيح و آغاز سال جديد ميلادي
مسيح عليه السلام مظهر جاودان پايداري در برابرسركوب و بي عدالتي  و منادي آزادي و رهائي و صلح است ,پيامبري كه گفت هرجا كه باشم بركت و شرف مردمان خواهم بود و خداوند مرا در زمره سنگدلان و تجاوز كاران قرار نداده است . پيام اميد  و دم حيات بخش او مردگان را زندگي مي بخشيد , كوران را بينا ميكرد  و كوبيده شدگان را بر مي انگيخت كه خود را رها كنند .
روز ميلاد مسيح روز آزمايش بزرگ مريم عذرا است . بزرگ زن برگزيده اي كه سرچشمه  پاكي و از خود گذشتگي بود اما در محاصره كساني قرار گرفت كه به قول قرآن بخاطر كفرشان , تهمت بزرگي به او زدند

Sunday, 25 December 2011

خبرفوری-رژیم آخوندی باشلیک کاتیوشااشرف راهدف قرارداد

شلیک موشک به اشرف توسط نیروی تروریستی قدس رژيم آخوندي

یک‌شنبه، ۰۴ دی ۱۳۹۰ / ۲۵ دسامبر ۲۰۱۱

اشغال اشرف-شماره۱۸۸-شلیک موشک به اشرف توسط  نیروی  تروریستی قدس.

ساعت ۲۰ یکشنبه شب، ۴دیماه، نیروی تروریستی قدس، قرارگاه اشرف را از جنوب غربی با  موشکهای ۱۰۷میلیمتری هدف قرار داد. موشکها در  نزدیکی محلهای استقراری ساکنان فرود آمدند.
سرتیپ پاسدار حسین همدانی، یکی از سرکردگان جنایتکار سپاه پاسداران، در مصاحبه با خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به قدس در اول دی  ماه اذعان کرد برای شناسایی و زمینه سازی برای حمله به اشرف ، شخصأ به محل رفته است.
۴۰۰تن از عوامل وزارت اطلاعات  نیز از یک هفته پیش در مجموعه ساختمانی معین در شمال اشرف مستقر شده‌اند. این ساختمان از حمله ۱۹ فروردین امسال به اشغال نیروهای عراقی در‌آمده است.
به این ترتیب رژیم آخوندی و نیروی تروریستی قدس حاکمیت عراق را در منطقه خالص بدون هیچ اعتراضی از سوی حکومت عراق به‌دست گرفته اند


دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
بيست و پنجم دسامبر 2011 چهارم ديماه 1390

Saturday, 24 December 2011

شادي ايراني هابعد از شنيدن رد درخواست استيناف فرانسه 2

پول بده گوسفند بگير-داد بزن كباب ببر

طنز - شلتاق پلتاق هاي نظام و انتخابات


شلتاق پلتاق  هاي باندهاي نظام  كه با نزديك شدن به نمايش انتخابات مجلس شدت بيشتري  پيدا كرده و در كنار ساير بلاهائي كه اين روزها رو سر نظام ريخته باعث شده كه ديگه سيدعلي ديگه  با سرش راه بره

Tuesday, 20 December 2011

ما شهادت شوکه کننده‌ یی شنیدیم بنابراین زنگ خطر را به صدا در می‌آوریم.


روزنامه ۲۴ساعت – چاپ کانادا: تورنتو- نمایندگان پارلمان از همه احزاب در مجلس نمایندگان روز چهارشنبه درباره شرایط خطرناک و آزاردهنده برای پناهندگان در عراق زنگ خطر را به صدا درآوردند.
بیش از ۳۴۰۰ پناهنده بی‌دفاع و بی‌سلاح توسط دولت عراق تهدید می‌شوند که کمپ پناهندگی آنها به نام اشرف ظرف چند روز بسته خواهد شد.
این پناهندگان به زحمت در عراق در امنیت هستند: کمپ آنها ۲بار توسط ارتش عراق مورد حمله قرار گرفته است.
نماینده محافظه‌کار پارلمان کانادا رأس هیبرت با اعلام یک لایحه که به اتفاق آرا تصویب شده و نمایندگان حزب خودش، ان.دی.پی، و لیبرالها که اعضای سو کمیسیون حقوق‌بشر مجلس نمایندگان هستند، گفت ”همه ما درگیر تلاش برای جلوگیری یک جنایت محتمل هستیم“
هیبرت گفت: ”دولت ما این شرایط را بسیار جدی می‌گیرد. او گفت هم وزیر خارجه جان برد و هم وزیر مهاجرت جیسون کنی نسبت به شرایط بریف شده‌اند و برای کمک به پناهندگان تلاش می‌کنند“.
کمیته حقوق‌بشر از دولت عراق می‌خواهد که بگذارد پناهندگان در کمپ اشرف بمانند و حفاظتشان را تضمین کند.
در فوریه۲۰۰۹ نخست‌وزیر عراق نوری مالکی قول داد از پناهندگان حفاظت کند ولی در ۸آوریل سربازان عراقی به پناهندگان بی‌سلاح حمله کردند و بیش از ۳۰نفر را کشته و بیش از ۲۰۰نفر را مجروح کردند.
نماینده لیبرال پارلمان ایروین کاتلر گفت: ما شهادت شوکه کننده‌یی شنیدیم بنابراین زنگ خطر را به صدا در می‌آوریم

فقط 10 روز به پايان ضرب الاجل باقي مانده است  لطفا پتيشن را امضا كنيد
قسمت سمت چپ پتيشن اسم و ايميل خود را وارد كنيد
https://www.petitionbuzz.com/petitions/delistpmoi

همه بر‌آن همه دردم امید درمان است که آخری بود آخر، شبان یلدا را




ميلاد عيسي مسيح‌ (ع)، پيامبر عشق و رهايي مبارک باد      
سلام بر مبشر رهایی و رحمت و منادی مهر و عطوفت
هر سال یک ‌شب، نور شمعها، صدای دل‌انگیز ناقوسها و طنین زیبای ترانه‌های مذهبی، درهم می‌آمیزند، تا تولد خجسته عیسی مسیح را گرامی بدارند. تولد نوری که در دل تیرگی قرنهای دور، درخشید. ناقوسی که برای عشق و عدالت به‌صدا درآمد و ترانه‌یی که نغمه تکامل و کرامت انسان را در گوش جان بشریتِ سرگشته، طنین‌انداز کرد.

در عید میلاد، دستها به‌یکدیگر فشرده می‌شوند. قلبها به‌هم نزدیکتر می‌شوند، دیدارها تازه می‌گردند و هدیه‌ها به‌نشانه محبت، رد و بدل می‌گردند. چرا که محبت و برادری و رحمت، ارمغان عیسی (ع) برای بشریت بود.

در عید میلاد مسیح، کاجهای سبز را به‌خانه می‌آورند و چراغانی می‌کنند. نشانه‌یی ازپیروزی حیات و سرسبزی در دل زمستان افسرده مرگزای.

مگر عیسی مسیح نبود که با نفسش، زندگی را بر مرگ چیره نمود و با کلامش، زمستان روح انسانها را به‌بهار سرسبزی و شکفتگی گوهر انسانی مبدل کرد؟

پیامبر بزرگی که با تولدش در چنین روزی تاریخ بشریت را ورق زد، پیام مجسم رهایی و یگانگی بود.

اولین کلماتی که او در حیاتش به‌زبان آورد، توحید بود و خیر و برکت و تبری جستن از شقاوت و ستمگری. و هنگامی که مادرش مریم عذرا که وجودش یکی از فرازهای تابناک تاریخ انسان است، به‌خاطر به‌دنیاآوردن مسیح، آنچنان در معرض تیرهای تهمت و افترا و فرافکنی مرتجعان و دین‌فروشان قرار گرفته بود که جز روزه سکوت، چاره‌یی نیافت، عیسی‌مسیح به‌گونه‌یی معجزه‌آسا به‌سخن آمد و با اعلام هویت و پیامبری و رسالت رهاییبخش خود بر ‌پاکی و مقام و مرتبت مادر مقدسش نیز گواهی داد:

والسّــلام عـلّی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا.

درود بر‌من، روزی که‌زاده شدم، روزی که بمیرم و روزی که دیگر‌بار زنده و برانگیخته شوم.

حضرت عیسی (ع)، پیام آسمانیش را ‌ـ‌‌که پیام آزادی وبرادری و پیام امید و روشنایی است‌ـ‌ با پذیرش انواع شداید و سختیها به‌مردم رساند. او، یاران و پیروانش را به‌فداکاری و ازخودگذشتگی برای تحقق آزادی و صلح و عدالت فرامی‌خواند و می‌گفت: هرکس به‌خاطر اسم من، خانه‌ها یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یا فرزندان یا زمینها را ترک کرد، صدچندان خواهد یافت و وارث حیات جاودانی خواهد ‌شد.

اما، نخستین کسی که در مسیر فداکاری و گذشتن از همه‌چیز برای تحقق این آرمانهای مقدس، قدم نهاد، مادر عیسی، حضرت مریم عذرا علیها‌السلام بود. بانویی مطهر، که ‌بار این رسالت را حتی قبل از تولد حضرت عیسی (ع) به‌دوش کشید و رسالت رهاییبخش خود را با شجاعت و مقاومتی مافوق تصور به‌انجام رساند. زنی که قرآن مجید از او در شمار بزرگترین منادیان یگانگی و راهگشایان رهایی انسان یاد می‌کند و برایش منزلتی مانند پیامبران بزرگ توحید قائل می‌شود. زنی که نه فقط در میلاد مسیح و ظهور مسیحیت بلکه در گسترش و ادامه تاریخی پیام رحمت و رهایی دیگر پیامبران توحید، نقش ویژه‌یی داشته است.

مسیح، مبشر رهایی فرزند انسان اگر نسبت به‌محرومان و کوبیده‌شدگان، همه مهر و عطوفت بود، اما به‌همان اندازه با ستمگران و درندگان انسانها و با دجالان و دین‌فروشان سر ستیز داشت و با آنان جز با خشم و کین سخن نمی‌گفت. در بیت‌المقدس وقتی که سران کاتبان و فریسیان ریاکار از جمعیتی که دل به‌پیام عیسی (ع) داده بودند، به‌وحشت افتاده او را مورد غضب و اعتراض قرار دادند؛ عیسی با بانگی که طنینش علیه دین‌فروشی و دجالگری تا جاودان به‌گوش خواهد رسید، بر ‌آنها فریاد زد: ‌ای ماران و افعی‌زادگان چگونه از عذاب جهنم خواهید گریخت.

گزیده‌یی از سخنان عیسی مسیح‌ (ع)

«… چه دشوار است که ثروتمندان به‌ملکوت خدا وارد شوند. زیرا گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از دخول ثروتمندی در ملکوت خدا…» انجیل لوقا ـ 18

«اسلحه تام خدا را بردارید، تا بتوانید در روز شریر مقاومت کنید و همه کار را به‌جا آورده بایستید. پس کمر خود را به راستی بسته و جوشن عدالت را در برکرده بایستید… و بر روی این همه، سپر ایمان بکشید که با‌ آن بتوانید تمامی تیرهای آتشین شریر را خاموش کنید و خودِ نجات، و شمشیر روح را که کلام خداست بردارید…» (از رساله پولس رسول به افسسیان‌ـ باب 6)

«از کسانی که جسم را می‌کشند ولی قادر به کشتن جان نیستند، نترسید». انجیل لوقا ـ 11

«روح خدا در من است، زیرا که مرا مسح کرد تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاد تا شکسته‌دلان را شفا بخشم و اسیران را به رستگاری و کوران را به بینایی موعظه کنم و تا کوبیدگان را آزاد سازم». انجیل لوقاـ 4

«خوشا به‌حال زحمتکشان برای عدالت، زیرا که ملکوت آسمان از آن ایشان است». انجیل متی‌ـ 5

«بپرهیزید از کاتبانی که خرامیدن در لباسهای دراز را می‌پسندند و سلام در بازارها و صدر کنائس و بالا نشستن در ضیافتها را دوست می‌دارند و خانه‌های بیوه زنان را می‌بلعند و نماز را به ریاکاری طول می‌دهند. اینها عذاب شدیدتر خواهند یافت». انجیل لوقا. 20 و 47

«وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، وای بر شما نیز ای فقیهان، زیرا که بارهای گران بر مردم می‌نهید و خود بر آنها یک انگشت هم نمی‌گذارید… حکمت خدا نیز فرموده است که به سوی ایشان انبیا و رسولان می‌فرستم؛ و بعضی از ایشان را خواهند کشت و بر بعضی جفا خواهند کرد. تا انتقام خون جمیع انبیا که از بنای عالم ریخته شد، از این طبقه گرفته شود. از خون هابیل تا خون ذکریا که در میان مذبح و هیکل کشته شد. بلی به شما می‌گویم که از این فرقه بازخواست خواهد شد». انجیل لوقا‌ـ 12

«اینک بنده من، که برگزیدم و حبیب من، که خاطرم از وی خرسند است. روح خود را بر وی خواهم نهاد. تا انصاف را بر امتها اشتهار نماید… تا آن که انصاف را به نصرت در آورد و به نام او امتها امید خواهند داشت» انجیل متی ـ 12

«این قوم به لبهای خود مرا حرمت می‌دارند، لیکن دلشان از من دور است… پس بدیشان گفت که حکم خدا را نیکو باطل ساخته‌اید تا تقلید خود را محکم بدارید» انجیل مرقس ـ 7

«چون روزه‌دارید مانند ریاکاران، ترشرو مباشید. زیرا که صورت خود را تغییر می‌دهند تا در نظر مردم روزه‌دار نمایند… لیکن تو چون روزه‌داری، سرت را روغن بزن و صورتت را بشوی تا در نظر مردم روزه‌دار ننمایی…» انجیل متی ـ 6

«هرکه از شما بزرگتر باشد، خادم شماست و هرکه خود را بلند کند، پست گردد و هرکه فروتن شود، سرفراز گردد…

وای بر‌شما ‌ای کاتبان و فریسیان ریاکار که درهای ملکوت آسمان را به‌روی مردم می‌بندید. خودتان وارد نمی‌شوید و طالبان ورود را مانع می‌شوید. وای بر‌شما راهنمایان کور که پشه را صافی می‌کنید و شتر را فرو می‌بلعید. وای بر‌شما‌ ای کاتبان، از آن‌رو که بیرون پیاله و بشقاب را پاک می‌کنید و درون آن‌را سرشار از جبر و ظلم می‌دارید. ‌ای کاتبان ریاکار که چون قبرهای سفیده شده می‌باشید که از بیرون نیکو می‌نماید لکن درون آنها از استخوان مردگان و پلیدیها پر است». انجیل متی ـ 23

گذری به فرهنگ و شعر فارسی در پرتو میلاد مسیح (ع)

یلدا، شبی سیاه و بلند، که آبستن ‌صبح روشن رهایی و شکوفایی است.

گفته‌اند که فلسفه نامگذاری شب یلدا در فرهنگ ایرانی، آن است که مسیح پیامبر در این شب به‌دنیا آمده است.
آورده‌اند که کلمه یلدا که ریشه سریانی دارد و سریانی، از زبانهای دنیای باستان، یا زبان اصلی انجیل است و در سریانی، یلدا به‌معنی میلاد و مراد از میلاد، شب ولادت حضرت مسیح است و از این‌رو ایرانیان، شب یلدا را با شب ولادت عیسی مسیح (ع) تطبیق داده‌اند. شبی که با شب مرسوم و معمول میلاد مسیح نزد ملل دیگر 4شب فاصله دارد.
چنان که محققان در این باره گفته‌اند، در ایران باستان، یلدا در اصل، جشن ظهور میترا یا مهر بوده و مسیحیان ایران، آن را در قرن چهارم میلادی، از آیین مهر‌پرستی ایرانیان گرفته و روز میلاد مسیح را با آن مقارن قرار دادند.
در ادبیات فارسی به‌این تقارن، اشاره‌های بسیار شده است و از‌جمله، خاقانی شروانی گفته است:
سخنم بلند‌نام از سخن تو گشت و شاید
که درازنامی، از نام مسیح یافت یلدا

در شعر و ادبیات فارسی، یلدا اساساً سمبل سیاهی و بلندی است و هر پدیده‌یی را که بخواهند با سیاهی و بلندی توصیف کنند یا وقتی که بخواهند به‌یک دوران ظلمت و حاکمیت ظلم و جور اشاره کنند، از استعاره یلدا استفاده می‌کنند. سعدی گفته است:
همه بر‌آن همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر، شبان یلدا را
و باز هم از سعدی است که:
برآی ‌ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم

اگر چه در بیشتر این اشعار، شب یلدا طولانی‌ترین و سیاهترین شبهاست، اما با خودش مژده برآمدن صبح، آمدن روز و طلوع خورشید را به‌همراه دارد.
شب یلدا اگر‌چه شبی بلند و سرد و سیاه است. در دل همین شب و تیرگی، مسیح به‌دنیا می‌آید و یلدا با خود بشارتی مسیحایی را به‌صبحی روشن هدیه می‌کند.
وهمین منطق تاریخ و منطق حرکت هستی است، هر شبی بشارت صبح، هر دوران حکومت سیاهی و ظلمت، بشارت آمدن مسیحانفسی را دارد. و باز به‌قول خاقانی:
همه شبهای غم آبستن روز طرب است
یوسف روز به‌چاه شب یلدا بینند

Monday, 19 December 2011

«سخني نيز با پدر و مادر مهربانم


من بدنبال بهار/ من بدنبال نسيم/ من پي يافتن دشتهاي سرسبزوبزرگ/پشت اين كوه بلند/پشت آن كوه سترگ/ پابرهنه زيرپابوته خار/اماعاشق بهار.
از بچه هاي فعال مشهد
14 سالش بوده كه انقلاب شد 
سه سال  در دوران خميني در زندان وكيل آباد زير  شديدترين شكنجه ها... 
« اميدوارم كه بتوانم با فداي جان ناچيز خودم كه هديه اي ناقابل است، قسمتي كوچك از وظيفه اي بزرگ را كه در قبال خدا و خلق و به شكرانة اين هدايت و نعمت بزرگ بر دوش دارم به انجام برسانم. و اي كاش هزاران جان ديگر داشتم تا در اين راه مقدس فدا كنم.» (از وصيتنامه مجاهد شهيد جعفر بارِجي درارديبهشت 66)
جعفر بارِجي با آن كه هنگام پيروزي انقلاب بهمن، 14سال بيشتر نداشت،  از جوانان فعال مشهد در جريان انقلاب بود. در جريان اين فعاليتها، هنگامي كه با مجاهدين آشنا شد، با تمام قوا بهآن پيوست و به تلاش در جهت آرمانهاي مجاهدين خلق ايران پرداخت.
جعفر به خاطر همين فعاليتها،در شهريور 60 توسط پاسداران رژيم خميني دستگير شد و زير شكنجه قرار گرفت و سپس مدت 3 سال را در زندان وكيل آباد مشهد به سر برد. اما پس از دوران زندان، در بهمن 65 به نوار مرزي ايران و عراق رفت و بهمجاهدين پيوست.
جعفر درهمان زمان در وصيتنامة خود به تاريخ ارديبهشت 66 نوشت:
«سخني نيز با پدر و مادر مهربانم و ساير خويشان دارم، شما خود بخوبي شاهد بوديد كه تنفس و زندگي در جامعة تحت ستم خميني بدون ارتباط با مجاهدين چقدر برايم دردآورو كشنده بود. اكنون خوشحالم كه عاقبت به مقصود حقيقي ام دست يافتم و معناي زندگي واقعي را كه همان عقيده و جهاد است… دريافتم.»
من بدنبال بهار/ من بدنبال نسيم/ من پي يافتن دشتهاي سرسبزوبزرگ/پشت اين كوه بلند/پشت آن كوه سترگ/ پابرهنه زيرپابوته خار/اماعاشق بهار.
از آن پس جعفر درارتش آزادي، با تمام تون براي آزادي ايران جنگيد، و از جمله در عملياتهاي آفتاب, چلچراغ و فروغ جاويدان شركت كرد.
جعفر قهرمان در يكي از نامه هايش در سال 81 نوشته بود:
”تا آنجا كه در توانم هست و با تمام وجودم تا آخرين نفس و آخرين قطره خون در راه رهائي خلق اسير و در پرتو مهرتابان ذرهاي كوتاهي نخواهم كرد”.  
اما پرشكوهترين فراز زندگي جعفر، دوران  8سالة پايداري در اشرف است. اشرفي كه براي او تجسم همة آرزوهاي مردم ايران و پرچم افراشتة عزت و شرف ميهنش بود و سرانجام نيز خون جوشانش را نثار خاك آن كرد.
فقط 11روز به پايان ضرب الاجل باقي مانده است  لطفا پتيشن را امضا كنيد
قسمت سمت چپ پتيشن اسم و ايميل خود را وارد كنيد  
https://www.petitionbuzz.com/petitions/delistpmoi

معرفي فيلم"صدا خفه كن"با هنرنمائي حشمت خان



;
معرفي و نقد فيلم”صدا خفه كن”با هنرنمائي حشمت خان بزرگترين فيلمهاي تاريخي جهان است كه با صحنه يك قتل فجيع ناك شروع مي شود...
فيلم  ”صدا خفه كن ” يكي از بزرگتري فيلمهاي تاريخ جهان است كه با صحنه يك قتل فجيع ناك شروع مي شود يكي از نخبگان نظام در وان حمام به قتل ميرسد , هاجر فرمانده  نيروي انتظامي شير فمينيسم را در سراسر فيلم باز ميگذارد

Thursday, 15 December 2011

يك شهادت تكان دهنده:او دوست داشت که دخترانش...

ژنرال دیوید فلیپس، فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف ۲۰۰۴ـ ۲۰۰۵:

خانم رجوی، میهمانان برجسته، و مهمتر از همه اعضای خانواده‌های کسانی که در اشرف مجروح شدند یا هنوز داخل کمپ حضور دارند. افتخاری است که امروز این‌جا باشم. من بیش از ۳دهه سرباز بودم. کمی بیشتر از ۱۰سال پیش برای اولین بار از وجود یک گروه ایرانی مطلع شدم. کسانی که زندگی خود را وقف دموکراسی در ایران کرده‌اند. درباره این گروه تحقیقات کردم. نمی‌دانستم که بعد از اندکی، خودم شخصاً با این گروه، رهبران آنها و مشکلاتشان در ارتباط قرار خواهم گرفت. ولی اول بگویم که من خودم قربانی تروریسم بودم. در ۱۱سپتامبر من مدیر امنیت ارتش در پنتاگون بودم. کمی بعد از آن به‌عنوان افسر ارشد پلیس مسئول مأموریتهای بسیاری در عراق بودم. به نظرم مهمترین مأموریت سلامت و امنیت بیش از ۳هزار تن از اعضای مجاهدین خلق در کمپ اشرف بود. بله، افراد حفاظت‌شده در کمپ اشرف. وقتی آنها داوطلبانه سلاحهای خود را تحویل دادند، من آن‌جا بودم. وقتی همگی در کمپ اشرف سرجمع شدند، من آن‌جا بودم. من سایر مقرهای آنها را بعد از غارت و نابودی دیدم. من هنگام شناسایی فیزیکی تک‌تک مجاهدین خلق در آن‌جا بودم؛ شناسایی، تحقیق، اسکرین آنها و به‌صورت فردی مصاحبه شدند. آیا ما تروریست یا مجرم یا فرد ناخوشآیند در بین هزاران مرد و زن پیدا کردیم؟ خیر. هر فرد به‌طور کامل مورد تحقیق قرار گرفت و حتی یک نفر هم با اعمال جنایی مرتبط نبود. چند نفر جریمه پارکینگ پرداخت نشده داشتند. ممکن است کمی خنده‌دار به نظر برسد، ولی آن را گفتم تا اثبات کنم که با چه دقتی تمامی اعضای مجاهدین خلق را ما بررسی کردیم.

به‌عنوان یک فرمانده باید کمی فاصله بگیرم و بیندیشم. چرا آنها را تروریست تلقی می‌کنند؟ من تلاش خودم را کردم، خیلی سخت تلاش کردم یک ادعای معتبر پیدا کنم. یک جرم آشکار یا پنهان، عمل جنایی، چیزی که نامگذاری مایوس کننده‌ این گروه را توجیه کند. چیزی پیدا نکردم. سربازهایم از من سؤال کردند: «قربان آنها حامی دموکراسی، آزادی و به‌طور خاص حقوق متساوی زنان هستند». جوابی برای سربازان خود نداشتم. بحث لفاظی نبود، من شاهد دست اول حقوق و اعمال متساوی در کمپ اشرف بودم. زمان قابل توجهی را صرف زندگی و کار در کمپ اشرف کردم. من افتخار این را داشتم که تقریباً تمامی رهبران ارشد کمپ اشرف و تعداد قابل توجهی از اعضای جوان آنها را بشناسم. بعد از این‌که تحقیقات لایه به لایه تمام شد، من پیام را به خانم پارسایی و فرمانده زهره، (که اکنون خانم خطاب می‌کنم)، آقای داوری و بسیاری از رهبران دادم که اکنون آنها عنوان افراد حفاظت‌شده تحت کنوانسیون ژنو را دارند. من شخصاً مسئول سلامت و امنیت آنها بودم. مأموریتی که بسیار جدی تلقی می‌کردم و می‌کنم. بله، حتی الان، هرچند مسئولیت مستقیم برای سلامتی و امنیت کمپ اشرف ندارم ولی کماکان احساس مسئولیت اخلاقی می‌کنم.

از سال ۲۰۰۳، هر کاری که از مجاهدین خلق طلب کردیم آنها همکاری کردند، همه چیز. ما روش کارهایی برقرار کردیم تا خودکفا باشند. تا بتوانند برخی از آماد خود را تهیه کنند. ولی مهمتر از هر چیز، این‌که توان پذیرش مهمان را داشته باشند. به‌طور خاص اعضای خانواده خود را و قادر باشند آنها را ملاقات کنند. آیا در دوره من برخی از افراد مجاهدین خلق خواهان خروج بودند؟ بله البته تعداد اندکی، چند تن بلند شدند و رفتند. بقیه را به نیروهای ما تحویل دادند و ما به آنها پناه دادیم تا نقل مکان آنها تعیین تکلیف شود و جایی برای آنها پیدا کنیم. در آن زمان که اتهامات مبهمی درباره شکنجه و این‌که افراد خلاف میلشان توسط مجاهدین نگهداری می‌شوند وجود داشت. این اتهامات نادرست هستند. من دسترسی باز و بدون محدودیت به تمامی مکانهای کمپ اشرف را داشتم و از آن استفاده کردم. من بازرسیهای مستقل و بدون اعلام از قبل برگزار کردم و هرگز، هیچ‌گاه مدرکی دال بر شکنجه یا نگهداری کسی بر خلاف میل خود پیدا نکردم. تازه تلاش کردم این اتهامات را اثبات کنم. ولی تنها چیزی که می‌توانستم بدون شک و تردید اثبات کنم این بود که اتهامات کذب بودند. بعضی از اعضا که می‌خواستند خارج شوند، با خودرو توسط مجاهدین به در پایگاه عملیاتی من منتقل و پیاده میشدند. آیا مسائلی بین نیروهای من و مجاهدین خلق در اشرف وجود داشت؟ البته. ولی خیلی به ندرت بود و همه آنها با بحثهای ساده و تفاهم برطرف شدند. من بیش از ۱سال کار کردم تا به یک راه‌حل قطعی برای کمپ اشرف برسیم. بسیاری از فرماندهان ارشد نیروهای چند‌ملیتی را به اشرف بردم تا نتیجه‌گیری خودشان را بکنند و همگی شگفت‌زده بودند که چرا این‌قدر آنها را در برزخ نگه‌داشته‌ایم. در حالت ناامیدی عراق را ترک کردم و سال بعد که برگشتم دیدم چیزی تغییر نکرده است. هیچ راه‌حل قطعی نبود. در طول خدمت، مأموریت بازسازی پلیس عراق به من ابلاغ شد. در عین حال مشاور تخصصی ژنرال پترائوس در تمامی عملیات پلیس و امنیت، از جمله امنیت کمپ اشرف بودم. راه‌حل چیست؟ بعد از این چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ما به فشار خود ادامه می‌دهیم. ۳۴۰۰ ساکن کمپ اشرف بعد از تحقیقات کامل، یک قول حفاظتی دریافت کردند. این را خودم می‌دانم چون شخصاً به دیدار خانم پارسایی رفتم و این تعهد را ارائه دادم. خیلی بر سر آن تعهد، احساس مسئولیت می‌کنم، به قدری که حتی الآن حاضر به بازگشت به اشرف هستم. تا بین مجاهدین خلق و عراقیها، که بسیاری از فرماندهان ارشد آنها را می‌شناسم، میانجی باشم. به قدری با به‌اصطلاح «تروریستها» احساس امنیت می‌کنم که دختر خودم را هم با خودم می‌برم. او یک فعال حقوق‌بشر و حقوق زنان است. خیلی هم برای رفتن هیجان‌زده است. من بیم دارم که بدون میانجیگری، بدون ابتکارعمل سریع، جنایتی دیگر رخ خواهد داد. ما در گذشته شاهد حمله بی‌رحمانه به اعضای این سازمان بوده‌ایم. و در چند هفته اگر این ضرب‌الاجل به تعویق نیافتد دوباره شاهد آن خواهیم بود. «کمپ اشرف را ببندید»، این خیلی شوم به نظر می‌رسد، خصوصاً برای نفرات آن‌جا. وقتی صحبتهای دیگران درباره مجاهدین خلق و کمپ اشرف را می‌شنوید، چه کسانی هستند یا نیستند؟ باید سؤال کرد: «آیا واقعاً اطلاع دارند؟ آیا به اشرف رفته‌اند؟ آیا این افراد را می‌شناسند؟ یا خبر دارند که در آن مقر ۳۶ کیلومتر مربع چه اتفاقی می‌افتد؟ یا این‌که لفاظیها را تکرار می‌کنند» ؟
من ساکنان کمپ اشرف را می‌شناسم. آن‌جا بوده‌ام. آن‌جا زندگی کرده‌ام. در سال ۲۰۰۴ وقتی ما به آنها قول سلامتی و امنیت را دادیم، به ما اعتماد کردند. چند مکان در دنیا وجود دارد که زیر نظر من قرار دارند. کمپ اشرف یکی از این مکانها نیست. می‌ترسم که کمپ اشرف به سرعت به یکی از این مکانها تبدیل شود. خشونت می‌تواند متوجه این افراد بی‌سلاح بشود، می‌دانم بی‌سلاح هستند چون خودم شاهد تحویلدهی سلاحهای آنها بودم! مردان و زنان، جوانان، افراد مسن.

باید بلند و رسا فریاد زد که ما تن به خشونت علیه ساکنان حفاظت‌شده کمپ اشرف نمی‌دهیم. این ضرب‌الاجل باید به عقب بیافتد. شرارت در تاریکی پیشرفت می‌کند، بنابراین بگذارید بر کمپ اشرف نور بتابانیم. من تلاش کردم در اشرف تروریست پیدا کنم ولی نتوانستم. تلاش کردم در کمپ اشرف شکنجه کشف کنم ولی نتوانستم. تلاش کردم افرادی را پیدا کنم که خلاف میلشان در کمپ اشرف نگهداری میشدند، ولی نتوانستم. فقط آرزو می‌کنم که دنیا گوش بدهد. خانم رجوی، بابت این فرصت کم، بابت تواضع و فروتنی شما در این شرایط نگران‌کننده متشکرم و از فرصتی که توانستم با این گروه برجسته سخن بگویم از شما تشکر می‌کنم.

Wednesday, 14 December 2011

دولت آمریکا دو مقام ارشد نظامی رژیم ایران را به‌خاطر نقض حقوق‌بشر تحریم کرد

خبرگزاری فرانسه: سرلشکر پاسدار حسن فیروزآبادی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح رژیم و عبدالله عراقی معاون سپاه پاسداران در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفتند
خبرگزاری فرانسه گفت: ایالات متحده ۲مقام ارشد نظامی ایران را به‌خاطر نقشی که در سرکوب بی‌رحمانه ناراضیان در سال۱۳۸۸ داشتند، مورد تحریم قرار داد.
بنا‌ به این تحریم آمریکاییها از معامله با این پاسداران منع شده و دارائیهایشان در آمریکا منجمد می‌شود.
آدام زوبین مدیر بخش کنترل داراییهای خارجی خزانه‌داری گفت مردم ایران به‌طور وسیعی از دست مقامات ارشد این رژیم رنج کشیده‌اند چرا که آنها به جای حفاظت از مردم و رعایت حقوق اولیه‌شان، دستور نقض جدی حقوق و بدرفتاری گسترده را داده‌اند با این هدف که هرگونه انتقادی را سرکوب کنند و نارضایتیها را مجازات نمایند.
وی طی بیانیه‌یی گفت در حمایت از خواست مردم ایران برای عدالت و حسابرسی، ما اقدام بیشتری را اتخاذ می‌کنیم تا درگیر بودن مقامهای ارشد رژیم ایران را در نقض حقوق‌بشر برملا نماییم.

ساکنان اشرف تا به‌حال بارها اعلام کرده‌اند برای هر راه‌حلی جز نابودی و تسلیم آماده‌اند. آنها طرح پارلمان اروپا برای بازاسکان در کشورهای ثالث را پذیرفتند


شخصیتهای والامقام، صاحب‌نظران محترم، دوستان عزیز

امروز روز جهانی حقوق‌بشر است. شصت‌و سومین سالگرد روزی که مجمع عمومی ملل ‌متحد اعلامیه جهانی حقوق‌بشر را به‌عنوان «آرمان مشترکی برای تمام ملت‌ها» تصویب کرد.نسبت به همه‌ زنان و مردان شجاعی که برای این آرمان مبارزه کردند، ادای احترام می‌کنیم.

امروز صدای پروفسور کاظم رجوی، شهید بزرگ حقوق‌بشر ایران را دوباره می‌شنویم که گفت ما تاریخ حقوق‌بشر را با خون خود می‌نویسیم.شجاعان و قهرمانانی هم‌چون ۱۲۰هزار از بهترین فرزندان مردم ایران که در ۳دهه گذشته توسط آخوندها اعدام شده‌اند، و از جمله ۳۰ هزار زندانی سیاسی سرفرازی که در سال۶۷قتل‌عام شدند، از حقوق‌بشر، آرمانی رزم‌آور و پیشتاز ساخته‌اند.

زنان و مردانی که در اشرف در سخت‌ترین اوضاع و در شرایط مرگ و زندگی پایداری می‌کنند، پرچمداران سرفراز همین آرمان‌ حقوق‌بشر هستند. پیام مقاومت کنندگان در اشرف و پیام به‌پاخاستگان در سوریه و سراسر خاورمیانه این است: دیگر دیکتاتورها نمی‌توانند به بهانه حق حاکمیت، مردم تحت سلطه خود را در خون و فاجعه غرق کنند.

اما پیشرفت آرمان حقوق‌بشر در جهان امروز با دیوار قطور سیاست‌ها و منافع عقب‌مانده روبه‌رو است. از یک طرف دیکتاتوری‌هایی که قدرت خود را با سرکوب و جنایت حفظ می‌کنند. از طرف دیگر دولتها و زمامدارانی که از سر وادادگی و یا به‌دلیل منافع حقیر در برابر این توحش سکوت می‌کنند.

حلق آویز جوانان ایرانی در خیابانها، شکنجه بی‌رحمانه زندانیان سیاسی توسط دژخیمان خامنه‌ای، محاصره ضدانسانی ساکنان اشرف هم‌چنین شکنجه روانی ۲۴ ساعته آنها با ۳۰۰ بلندگوی گوشخراش در برابر انظار همگان است. سکوت نسبت به این فجایع دیکتاتوری‌های لرزان را جری‌تر کرده است. به این سکوت باید خاتمه داده شود. این نیاز جامعه بشری در سطح بین‌المللی است.

دوستان عزیز!
به‌رغم تمام توطئه‌ها و فشارهای رژیم ملاها و دولت دست‌نشانده‌اش در عراق، امروز جهان در کنار ساکنان اشرف است.۴روز پیش در اجلاس شورای امنیت، نماینده ویژه دبیرکل ملل ‌متحد خواستار به تعویق افتادن ضرب‌الاجل سرکوبگرانه دولت عراق شد. او خواستار حفاظت جانهای ساکنان اشرف شد و تأکید کرد هیچ راه‌حلی بدون موافقت ساکنان اشرف قابل‌قبول نیست.
۳روز پیش هم‌چنین نمایندگان کنگره آمریکا، در یک جلسه استماع بسیار قوی و ۲حزبی با انتقاد شدید به بی‌عملی دولت آمریکا، یک صدا ضرب‌الاجل دولت عراق و ایده جابه‌جایی اجباری آنها را محکوم کردند. هم‌چنین روز گذشته بارونس اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بر اولویت امنیت ساکنان اشرف تأکید کرد.

در روزهای اخیر، شمار فزاینده‌یی از دولتها شامل هلند، کانادا، بلژیک، انگلستان و استرالیا خواهان تمدید ضرب‌الاجل دولت عراق شده‌اند.
پیش از این، پارلمان اروپا، مجمع پارلمانی شورای اروپا، بسیاری از پارلمان‌های جهان، کمیسیون حقوق‌بشر پارلمان عراق و ۸۵ عضو این پارلمان، شماری از مقامهای ارشد عراق مثل معاون رئیس‌جمهور و معاون نخست‌وزیر عراق این ضرب‌الاجل را مردود شناخته‌ و قویاً جابه‌جایی اجباری را محکوم کرده‌اند.
در بیانیه‌یی که شمار امضاکنندگان آن تا‌کنون به ۱میلیون و ۵۰هزار نفر رسیده، مردم عراق تصریح می‌کنند که «ضرب‌الاجل بستن اشرف و جابه‌جایی اجباری ساکنان آن در داخل عراق زمینه‌ساز یک حمله و یک فاجعه دیگر است».

بله؛ جهان یک صدا به مظلومیت و حقانیت ساکنان بی‌دفاع و مقاوم اشرف گواهی می‌دهد. اگر مواضع مقاومت ایران و ساکنان اشرف بر اساس آزادی و حقیقت و عدالت نبود، آیا جهان را این چنین، به حمایت برمی‌انگیخت؟ قطعاً که نه. اما به راستی ساکنان اشرف و همه مدافعان آنها چه می‌خواهند؟ علاوه بر مردود شناختن ضرب‌الاجل جنایت‌آمیز دولت عراق، آن اصول غیرقابل اغماضی که حداقل حفاظت ساکنان اشرف را تأمین می‌کند. کدام است؟
نخست این‌که اصل اساسی حفظ جان و امنیت ساکنان اشرف است. در هر طرحی، باید حفاظت ساکنان اشرف، با تضمینهای قابل‌قبول از جانب ملل ‌متحد و آمریکا و اتحادیه اروپا، از جمله با نیروهای کلاه‌آبی ملل متحد، یا نیروهای آمریکایی و اتحادیه اروپا، تأمین شود.

دوم این‌که مجاهدین هیچ نیروی مسلح عراقی را در داخل کمپ خود نمی‌پذیرند. مخصوصاً برای امنیت و آرامش ۱۰۰۰ زن ساکن اشرف. زیرا تا به‌حال ۲بار آنها را قتل‌عام کرده‌اند و تهدید به انواع و اقسام شکنجه و اعمال ایذایی. نیروهای عراقی نباید هیچ مداخله‌یی در زندگی آنها در خلال انتقال به کشورهای ثالث به‌عمل آورند.

سوم این‌که مطابق تصریحات گزارش دبیرکل ملل ‌متحد به شورای امنیت، هر راه‌حلی برای اشرف باید با توافق هر ۲طرف یعنی ساکنان اشرف و دولت عراق باشد.
و چهارم: محاصره و همه اقدامات محدود‌کننده و تهدید‌کننده از جمله کلیه احکام و درخواستهای دستگیری و استرداد، باید لغو شود.
دوستان عزیز!
ساکنان اشرف تا به‌حال بارها اعلام کرده‌اند برای هر راه‌حلی جز نابودی و تسلیم آماده‌اند. آنها طرح پارلمان اروپا برای بازاسکان در کشورهای ثالث را پذیرفتند.
آنها ۷ طرح جایگزین، ارائه کردند. از نو تقاضای پناهندگی دادند و در حال حاضر از نظر ملل ‌متحد پناهجو محسوب می‌شوند. و همواره آماده مذاکره بوده و هستند و مانند ماه‌های گذشته برای همکاری با ملل ‌متحد آماده‌اند. آنها هر هزینه‌یی برای تأمین نیروهای حفاظتی خود را بر اساس کمک هموطنان‌شان برعهده می‌گیرند، حاکمیت ملی عراق را محترم می‌شمارند اما این به‌معنی آن نیست که با پای خود به قتلگاه بروند.

هم‌چنانکه نماینده دبیرکل در جلسه روز سه‌شنبه شورای امنیت گفت حاکمیت هرگز نمی‌تواند بهانه‌یی برای نقض سیستماتیک حقوق‌بشر بین‌المللی، حقوق انسان‌دوستانه بین‌المللی و حقوق پناهندگی شود. حقوقی که به‌طور سیستماتیک و وحشیانه و خشن در طول ۳سال گذشته در مورد ساکنان اشرف نقض شده است.
از طرف دیگر تمام انعطاف‌های ساکنان اشرف و تمام ابتکارات دولتها و سازمان ملل ‌متحد و تمام فراخوان‌های عفو بین‌الملل و هم‌چنین سایر سازمانهای مدافع حقوق‌بشر را تا به‌حال دولت عراق با کارشکنی بی‌وقفه، با تخریب و توقف پروسه کمیساریا، با تلاش برای تعویض جای جلاد و قربانی و مقصر جلوه دادن ساکنان اشرف به‌عنوان عامل اصلی این نابسامانی و این محاصره و این خشونتها.
بله دولت عراق این چنین پاسخ داده است. دولت عراق تا به‌حال نشان داده است که هیچ‌یک از قول‌ها و تعهداتش درباره همکاری با ملل ‌متحد و جامعه بین‌المللی قابل اعتماد نیست. زیرا از ۳ماه پیش از تلاش سازمان ملل برای بازتأیید پناهندگی ساکنان اشرف جلوگیری کرده است.
زیرا موضع ملل ‌متحد در خصوص به‌رسمیت شناختن ساکنان به‌عنوان پناهجو و برخوردار از حفاظت‌های پایه‌یی را به کلی انکار می‌کند، زیرا درخواست کمیساریای عالی پناهندگان و درخواست نماینده دبیرکل ملل ‌متحد برای به تعویق انداختن ضرب‌الاجل را نادیده گرفته است،

زیرا درخواست کمیسر عالی حقوق‌بشر را برای انجام یک تحقیق بی‌طرفانه درباره کشتار ۱۹ فروردین گذشته نپذیرفته است. به همین دلیل در هرگونه راه‌حلی برای آینده ساکنان اشرف، موضوع حفاظت از جان و امنیت آنان باید توسط جامعه جهانی تضمین شود.
دوستان گرامی!
دولت عراق تلاش می‌کند حملات وحشیانه مکرر خود به ساکنان اشرف از جمله ۲بار قتل‌عام در اشرف را با شعار حق حاکمیت بپوشاند و توجیه کند.

آیا ۳۰۰ بلندگوی نصب شده در اطراف اشرف توسط وزارت اطلاعات آخوندها، یا ایستگاههای شنود و پخش پارازیت که آرم سپاه پاسداران، آرم سپاه پاسداران بر آن حک شده، علامت حاکمیت عراق است؟

آیا این واقعیت که به قول فرماندهان ارتش آمریکا سیاست در عراق توسط فرمانده سپاه قدس تعیین می‌شود، علامت حاکمیت چه کسی است؟

از هنگام تحویل مسئولیت حفاظت اشرف به دولت عراق، ورود کلیه نیازهای ساکنان به داخل کمپ با کنترل شدید و چند باره مأموران امنیتی صورت می‌گیرد. اما دولت عراق به بهانه اعمال حاکمیت مقررات یک زندان را بر اشرف حاکم کرده است. دولت عراق به بهانه اعمال حاکمیت، بیمارستان عراق جدید در مجاورت اشرف را به یک شکنجه‌گاه تبدیل کرده است.

همین دیروز رژیم آخوندی یکی از باندهای منفور خود را که بخشی از سپاه قدس است، تحت حمایت دولت عراق به کنار اشرف فرستاد تا دست به تظاهرات بزنند، به سوی اشرفی‌ها سنگ و آجر پرتاب کنند و نسبت به حمایتهای جهانی از ساکنان اشرف واکنش نشان دهند.

در چنین وضعیتی اگر حاکمیت عراق بهانه‌یی برای اجرای خواست رژیم ایران و از بین بردن ساکنان نیست، پس دیگر چه معنایی دارد؟

به همین دلیل است که ما پیوسته بر مسئولیت آمریکا در بحران اشرف تأکید می‌کنیم و از ایالات متحده می‌خواهیم که بر طبق قوانین بین‌المللی حفاظت ساکنان اشرف را تأمین و تضمین کند. و از آنها می‌خواهیم از جابه‌جایی اجباری ساکنان بی‌دفاع اشرف نیز جلوگیری کنند، زیرا این هم در مسئولیت و هم در توان آمریکاست. باید تأکید کنم که به‌خصوص بعد از سفر مالکی به آمریکا، هر جنایتی که دولت عراق در حق ساکنان اشرف به‌عمل آورد، آمریکا به‌طور مضاعف در آن سهیم خواهد بود.

آمریکا مسئولیت دارد، زیرا بحران کنونی ‌اشرف محصول بلافصل جنگ آمریکا در عراق است،

آمریکا مسئولیت دارد، زیرا با تک‌تک ساکنان اشرف برای تأمین حفاظت‌شان قرارداد امضا کرده است و ما امروز شاهدی از اشرف از فرماندهان ارتش آمریکا داریم که برای شما توضیح خواهد داد.

آمریکا مسئولیت دارد، زیرا حفاظت اشرف را به دولتی سپرد که دشمنی آن با ساکنان اشرف روشن بود،

آمریکا مسئولیت دارد، زیرا سند مصوب ملل ‌متحد درباره آر.تو.پی را امضا کرده و باید برای ممانعت از جنایت علیه بشریت در اشرف دخالت کند،

آمریکا مسئولیت دارد، زیرا در شکل‌گیری دولت کنونی عراق سهم‌ عمده‌یی دارد

و آمریکا مسئولیت دارد، زیرا از نظر اخلاقی و انسانی نباید در برابر یک جنایت قابل پیشگیری دست روی دست بگذارد و سرانجام باید یادآوری کنم که اگر آمریکا باز هم به مسئولیت قانونی اخلاقی خود عمل نکند، این مطلوب‌ترین امتیاز برای ملاهاست.
این چیزی است که بی‌شک مردم آمریکا در انتخابات آینده از آن نخواهند گذشت. حفظ جان ساکنان اشرف، حفظ جان ساکنان اشرف امر روشنی است. حق آنها برای حیات چیزی نیست که بتوان آن‌ را بغرنج و نشدنی جلوه داد.
هم‌چنان که در جلسه اخیر شورای امنیت، نماینده ویژه دبیرکل تأکید کرد جان ساکنان اشرف باید حفاظت شود.
وزارت خارجه آمریکا باید ارزیابی‌های بی‌پایه، کهنه و کوته‌بینانه کارشناسان خود را که مطلوب فاشیسم مذهبی است، دور بیندازد. بی‌عملی در مقابل اراده شوم آخوندها و وابستگان عراقی آنها را باید کنار بگذارند. آنها به بهانه حاکمیت عراق، می‌خواهند حق ارتکاب جنایت علیه بشریت را برای خود به کرسی بنشانند.
در مقابل خواست آنها تسلیم نشوید، در ریختن خون فرزندان مردم ایران خود را سهیم نکنید و به تعهدات خود و به قوانین بین‌المللی و اصل «مسئولیت حفاظت» عمل کنید! این ضروری است. این لازم است و این در توان شماست.

دوستان عزیز!

در روز جهانی حقوق‌بشر، در حالی که رنج‌های طولانی مردم سرکوب شده در زندانها و سراسر جامعه ایران ادامه دارد، ایمان داریم که مقاومت و پایداری مردم ایران دیو اختناق را مقهور خود خواهد کرد، فرشته به بند کشیده شده آزادی رها خواهد شد و حقوق‌بشر خیانت شده ایران احیا می‌شود.
سخنانم را با درود‌های بی‌پایان به ایرانیان شجاعی به پایان می‌برم که ماه‌هاست در ژنو و در واشنگتن برای دفاع از اشرف در حال تحصن‌ هستند. آنها ماههاست که در حال تحصن‌ هستند یا در سراسر جهان در این کارزار شب و روز نمی‌شناسند و هر آن چه که در توان دارند انجام می‌دهند.
به آنها سخنان مسعود رجوی رهبر مقاومت را یادآوری می‌کنم که گفت: «شما شعله‌های شرف و مقاومت یک خلق در زنجیر را نمایندگی می‌کنید». و چنان که او گفت: «نیروی وجدان و مقاومت ملت ما سرانجام پیروز می‌شود».
از همه شما متشکرم.

خون ریخته شده ايرانيان بر روی شنهای بیابان، کفشهای مارک گوچی! افراد وزارت‌خارجه را لکه‌دار خواهد کرد.

دکنگره آمریکا- استماع مشترک زیرکمیته آسیا و زیرکمیته نظارت و تحقیقات درباره اشرف       این شرم‌آور است و شرم بر ما باد.
 خون ریخته شده  ايرانيان بر روی شنهای بیابان، کفشهای مارک گوچی! افراد وزارت‌خارجه را لکه‌دار خواهد کرد.
کنگره آمریکا- بحث اشرف _شنبه_19 فروردين 1390
اجلاس مشترک سو کمیته نظارت و تحقیقات و سوکمیته خاورمیانه و آسیای جنوبی استماع وزارت‌خارجه درباره اشرف

رئیس جلسه، دانا روهرا باکر: رئیس زیرکمیته تحقیقات و نظارت بر اعمال دولت در کنگره

افتتاح جلسه: اکنون استماع مشترک زیرکمیته آسیا و زیرکمیته نظارت و تحقیقات آغاز می‌شود.

ما در ابتدا سخنرانیهای اولیه را خواهیم داشت.
خانمها و آقایان، از شما برای این‌که امروز این‌جا آمدید تشکر می‌کنم. من می‌خواهم از همکارانم برای پیوستن به ما تشکر کنم. ما این استماع را با مقدمه‌یی درباره موضوع در دستور آغاز می‌کنیم. همراه با نمایش ویدئویی که در سال جاری ضبط شده است و تحولات قبل، در حین و بعد از حمله ۸آوریل به کمپ اشرف را توسط نیروهای عراقی که تحت فرمان دولت بغداد نخست‌وزیر مالکی عمل می‌کردند، نشان می‌دهد.

ویدئو کوتاه است، حدود یک دقیقه، توسط ساکنان کمپ اشرف فیلمبرداری شده است و از مجموعه گسترده‌تری از فیلم که طی آن روزها ضبط شده است، تهیه گردیده است.
فیلم نشان می‌دهد هنگامی که نیروهای نظامی آمریکایی حضور داشتند نیروهای عراقی متوقف شده بودند اما وقتی به نیروهای آمریکا دستور داده شد، محل را ترک کنند نیروهای عراقی حمله کردند. بعداً تلفات حملات توسط پرسنل آمریکا که به محل بازگشتند، تأیید شد. آنها به زخمیها کمک کردند. و آمار کشته شدگان را تهیه کردند.

دوباره تکرار می‌کنم که این استماع توسط ۲کمیته فرعی برگزار می‌شود. ما سخنرانیهای افتتاحیه را خواهیم کرد اما پس از نمایش این ویدئوی کوتاه، لطفاً ویدئو را نمایش دهید.

بسیار متشکرم، من مایلم که هم‌چنین توجه شما را به پوسترهایی که در آن‌جا قرار دارند جلب کنم. اگر در ویدئو توجه کرده باشید. یک مرد را می‌بینید که به‌وسیله سلاح هدف‌گیری و شلیک می‌کند چیزی که ما آن را قتل طراحی شده می‌دانیم. افرادی که توسط آن فرد هدف قرار گرفته و مورد نشانه‌روی سلاحش قرار داشتند، افراد غیرمسلح بودند.

تصور من این است کسی که ۱یا ۲نفر را می‌کشد، قتل محسوب می‌شود ولی وقتی دهها تن را می‌کشد قساوت و شاید هم جنایت جنگی معنی می‌شود. این حقیقت که این کار حداقل با تأیید دولت عراق صورت گرفته، چیزی است که مایه نگرانی زیاد ایالات متحده است. به‌خصوص که در آغاز ویدئو نشان داده شد، نیروهای آمریکایی قبل از این جنایت در حال خارج شدن از آن‌جا بودند.

این استماع آخرین فرصت برای کنگره است که به وزارت‌خارجه میزان حاد بودن بحرانی را نشان دهد که ما با آن روبه‌رو هستیم و باعث لکه‌دار شدن حیثیت آمریکا می‌شود، چنان‌چه اقدامی در جلوگیری از کشتار افراد غیرمسلح در کمپ اشرف صورت نگیرد.

اگر خونریزی صورت بگیرد جنایتی است که در اثر توطئه نخست‌وزیر مالکی و استبداد دینی حاکم بر ایران صورت گرفته است که فرمان آن را صادر می‌کند. در مورد تمام آن‌چه که دارد می‌گذرد و این ۲دهه است که ادامه دارد. حداقل از هنگام ورود نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ به عراق، کمپ اشرف یک جامعه صلح‌آمیز از ناراضیان سیاسی و پناهندگان بوده است و مطمئناً این جامعه از سال ۲۰۰۳ که ما وارد آن‌جا شدیم، وجود داشته است و سزاوار برچسب تروریستی نیستند. همان‌طور که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل‌متحد به ما گفته است لیست‌گذاری آنها توسط آمریکا و این حرف نماینده کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل است که به ما گفته است یک مانع جدی در یافتن مکانی امن برای انتقال ساکنان کمپ اشرف به خارج از عراق است.

لیست‌گذاری مجاهدین در آمریکا توسط مالکی برای توجیه همکاری جنایتکارانه‌اش با رژیم ایران مورد استفاده قرار می‌گیرد.

چرا ما در ایالات متحده در این جنایت شریک جرم می‌شویم.

اگر آنها دیپورت شوند یا هدف حمله دیگری قرار گیرند، خون ریخته شده بر روی شنهای بیابان، کفشهای مارک گوچی! افراد وزارت‌خارجه را لکه‌دار خواهد کرد.

همراهی مالکی با استبداد دینی بیرحم حاکم بر ایران روشن است. وی برای رضایت اربابانش در تهران پیش از این به اعمال خشونت و قتل علیه ساکنان اشرف مبادرت کرده است.

همان‌طور که همین الآن دیدیم، در ساعتهای اولیه ۸آوریل سال جاری واحدهای ارتش عراق با ۲۵۰۰ نیرو و خودروهای زرهی به ایرانیان غیرمسلح در کمپ اشرف حمله کردند و حداقل ۳۴تن از ساکنان را کشتند و صدها تن دیگر را زخمی کردند.

همان‌طور که ما در ویدئو دیدیم این یک شلیک بی‌هدف نبود. افرادی بودند که اهداف خود را انتخاب می‌کردند، افراد غیرمسلح، و به آنها شلیک می‌کردند انگار آنها آهو بودند که در یک شکارگاه آهو قرار داشتند.

ما همچین دیدیم که پرسنل نظامی آمریکا ساعتهایی قبل از تهاجم از کمپ بیرون کشیده شدند.

این به ما چه می‌گوید؟ یک نفر تصمیم آن را گرفته است. این یک جنایت و جنایت علیه بشریت بود. برخی رسانه‌ها گفتند که نیروهای مهاجم توسط آمریکا آموزش دیده و مسلح شده بودند.

و شما آن مجموعه از اجساد را دیدید و توجه کردید که تمامی این افراد غیرمسلح بودند. این شرم‌آور است و شرم بر ما باد.

به ساکنان کمپ قول حفاظت تحت کنوانسیون چهارم ژنو از سوی فرماندهان عالیرتبه آمریکا در عراق داده شده بود.

کارت هویت صادر شده برای یک ساکن کمپ و توافقنامه را نشان می‌دهد. من گمان می‌کنم که این یکی است. قبل از این‌که شروع کنیم به آن اشاره کردم. این پوستر توافق بین ساکنان کمپ و آمریکا را برای حفاظت آمریکا و صلح در ازای خلع‌سلاح نشان می‌دهد. دلیل خلع‌سلاح شدن این کمپ و دلیل این‌که افراد وسیله‌یی برای دفاع از خودشان ندارند این بود که آنها با دولت آمریکا قرارداد بستند که خلع‌سلاح شوند. بنابراین آنها هدف گلوله قرار گرفتند به‌نحوی که انگار آهوهایی بودند که توسط شکارچیان شکار میشدند. هیچ چیز برای دفاع نداشتند.
هنگامی که حق حاکمیت به عراق منتقل شد، مسئولیت اشرف به این شرط به دولت عراق داده شد که تعهد مستقیم بدهد حفاظت ساکنان کمپ را ادامه دهد.
در آوریل ایالات متحده به‌طور کامل و مطلق در انجام مسئولیتها و قولهایی که به ساکنان اشرف داده بود شکست خورد.
بعد از وقوع حمله، وزارت امور خارجه این ارزیابی را ارائه داد «بحران و از دست رفتن جان انسانها توسط دولت عراق و ارتش عراق آغاز شد».
اما قبل از حمله چه اتفاقی افتاد؟ همان‌طور که اشاره کردم؟ سفارت آمریکا و فرمانده نیروهای آمریکایی بدون شک از افزایش نیروهای عراقی در خارج کمپ اطلاع داشتند. آیا آن موقع با دولت عراق تماس گرفته شد؟ ما نیاز داریم که بدانیم. اگر این طور است عکس‌العمل عراقیها در هنگامی که ما با آنها تماس گرفتیم، چه بود؟
و بنابراین همان‌طور که قبلاً اشاره شد به واحد نظامی آمریکا، مستقر در اشرف، لحظاتی قبل از حمله فرمان داده شد که محل را ترک کند. روشن است و آن طور که به نظر می‌رسد یک توطئه در کار بود تا دولت ما و دولت مالکی مرتکب جنایت شوند و جان افراد غیرمسلح را بگیرند.
بنابراین چه کسی در دولت از این اطلاع داشت؟ چه نوع توافقی انجام شده بود؟ و چرا هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن صورت نگرفت. اگر که ما از آن مطلع بودیم؟
ما می‌خواستیم از مقامات وزارت‌خارجه این موارد را سؤال کنیم اما به ما گفته شد که هیچ‌کس در دسترس نبود تا در استماع این کمیته فرعی در ۷ ژوئیه شهادت بدهد.

آیا طی ۳هفته آینده ما می‌توانیم یا خواهیم توانست یا تلاش می‌کنیم ساکنان کمپ اشرف را خارج کنیم؟ آمریکا خون و پول خودش را صرف آن‌جا کرد، یک تریلیون دلار با هزاران تن از مردان و زنان و جوانان فقط برای این‌که دولتی در بغداد سر کار بیاید که یک عروسک خیمه‌شب بازی برای دیکتاتوری آخوندی در ایران باشد؟ برای دیکتاتوری ملاها که خطرناکترین دشمن آمریکا و تهدید صلح و ثبات در خاورمیانه است. دولتی که ما برایش جنگیدیم و پول و خون دادیم که به وجود بیاید الآن هم‌پیمان آنها شده است. در مقاله اخیر در واشنگتن پست، نخست‌وزیر مالکی از نامگذاری مجاهدین در لیست تروریستی توسط آمریکا جانبداری کرد و از آنها به‌عنوان شورشی در گیومه نام برد و از آن به‌عنوان توجیهی برای یک دندگی‌اش در قبال اشرف استفاده کرد. پس اگر نخست‌وزیر عراق نمی‌تواند روابط آمریکا و عراق را بدون اشاره به اشرف مورد بحث قرار بدهد ـ و اشرف را نیز بدون اشاره به لیست ذکر نمی‌کند- چطور ما می‌توانیم به این مسأله بپردازیم بدون این‌که در مورد لیست دولتمان که ساکنان کمپ اشرف را تروریست می‌نآمد صحبت کنیم؟ در سال ۱۹۹۷ رژیم ایران دولت کلینتون را ترغیب کرد که مجاهدین را در لیست گروههای تروریستی خارجی وزارت‌خارجه قرار بدهد. هدف این عمل ساده‌لوحانه ارتقا روابط با رژیم تهران بود، ولی روابط بهبود پیدا نکرد و رژیم ایران به حمایت از خشونت در سراسر منطقه ادامه داد و مخالفان را در ایران سرکوب کرد و توانایی هسته‌یی پیدا کرد که نمی‌دانیم آیا ما هدف آن هستیم یا اسراییل یا کشورهای دیگری که دیکتاتوری ملاها از آنها خوشش نمیاید. به ما گفته شده است که وزارت‌خارجه در حال بازنگری نامگذاری مجاهدین به‌عنوان سازمان تروریستی می‌باشد. وزیر امور خارجه هیلاری کلینتون به هنگام حضورش مقابل کمیته امور خارجی در کنگره در ۲۲اکتبر تأیید کرد که اتحادیه اروپا مجاهدین را از لیست‌شان خارج کرده است. این کار در سال ۲۰۰۹ انجام شد، اما وزارت‌خارجه آمریکا آنها را از لیست خارج نکرده است. اروپاییان اینکار را انجام دادند و زمان دارد می‌گذرد. آمریکا باید روی حرمت و محقق کردن قولی که به ساکنان اشرف برای حفاظت داده بود و قولی که توسط دولت عراق به ما داده شده بود، پافشاری کند. این‌جا فقط بحث نجابت مطرح نیست بلکه موضوع بر سر اعتبار دولت مالکی و حیثیت مردم آمریکاست. دولت عراق باید به کمیساریای عالی پناهندگان ملل‌متحد اجازه دهد که مأموریتش را برای جابه‌جایی ساکنان کمپ اشرف به خارج از عراق در یک محل امنی در کشور ثالث با حمایت کامل آمریکا تکمیل کند

فقط 16روز به پايان ضرب الاجل باقي مانده است  لطفا پتيشن را امضا كنيدقسمت سمت چپ پتيشن اسم و ايميل خود را وارد كنيد   https://www.petitionbuzz.com/petitions/delistpmoi.