کنگره آمریکا
کمیته روابط خارجی
کنترل و تحقیقات
قتلعام در اشرف: الزامها برای سیاست آمریکا
«قتلعام در اشرف: الزامها برای سیاست آمریکا» ؛ عنوان یک جلسه استماع تاریخی و طولانی درکنگره آمریکاست که روز ۷ژوئیه۲۰۱۱ (۱۶تیرماه ۱۳۹۰)، از سوی کمیته تحقیقات و نظارت بر اعمال دولت در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان ایالات متحده برگزار شد.
ریاست این اجلاس استماع را دانا روهرا باکر، رئیس کمیته تحقیقات ونظارت برعهده داشت که چندی پیش در رأس هیأتی دوحزبی از کنگره برای دیدار از اشرف و شنیدن شهادتهای مجاهدان اشرف به عراق سفر کرد. اما نوری مالکی در دیداری با وی و هیأت کنگره آمریکا داشت، شخصاً با دیدار هیأت کنگره از اشرف مخالفت کرد و هیأت کنگره طی کنفرانسی درسفارت آمریکا در بغداد ضمن افشای این ممانعت غیرقابل قبول، برادامه کار تحقیقات و برگزاری جلسات استماع درکنگره تأکیدکرد.
در اجلاس استماع کنگره که با حضور برجستهترین نمایندگان مردم آمریکا از هر دوحزب، اعضای خانوادههای مجاهدان اشرف در آمریکا، و با شهادت ندا الهام زنجانی از اشرف و همچنین شهودی چون وزیر مایکل موکیزی، دادستان کل آمریکا در دولت قبلی ایالات متحده و نیز سرهنگ وسلی مارتین و سرهنگ دکتر گری مورش، که هردو در مأموریتهای فرماندهی حفاظت از اشرف و امداد پزشکی در بیمارستان اشرف شرکت داشته و با مجاهدان اشرف کار کردهاند، به ادای شهادت پرداختند.
اما نماینده وزارتخارجه آمریکا بهرغم اعلام قبلی، برای ادای شهادت در جلسه استماع کنگره شرکت نکرد. نمایندگان کنگره این غیبت را به حساب ترس وزارتخارجه از حساب پس دادن درباره کشتار و اذیت و آزار مجاهدان اشرف تفسیر کردند.
غیبت نماینده وزارتخارجه باعث شد که برخی نمایندگان در این باره سؤال مکتوب برای این وزارتخارجه ارسال کنند و رئیس اجلاس دانا روهرا باکر ضمن اعلام رسمی ارسال سؤالات برای پاسخگویی وزارت خارجه، در مورد شرکت نکردن نماینده این وزارتخانه هشدار داد: «به ما گفته شد که هیچکس نیست که امروز در این استماع شرکت کند. چقدر ساده! این دست بهسر کردن تا یک جایی قابل ادامه دادن است، ولی از آن به بعد به لاپوشانی تبدیل میشود. بله، اقدامات غیرقانونی، نه تنها از سوی دولت عراق که مرتکب قتلعام شد، بلکه تسلیم شدن از جانب مقامات ایالات متحده در این جنایت هم بخشی از ماجراست. پوشاندن خلافکاری، غیرقانونی است»
شایان توجه است که در غیبت نماینده وزارت خارجه، شخصی به نام رضا (ری) تکیه بهعنوان “ برگ فشار رژیم آخوندی“ در جلسه استماع در شمار شهود شرکت کرده بود. وی که از مدافعان شناخته شده انتخابات فرمایشی و قلابی دیکتاتوری آخوندی و اصلاحطلبان قلابی در رژیم ولایتفقیه است، در شهادت نامه و اظهاراتش به تکرار دعاوی رژیم و لابی آن در آمریکا علیه مجاهدین پرداخت. اما دربرابر استدلالات متقن حقوقی و سیاسی نمایندگان کنگره و شهادتهای تکاندهنده شهود، حتی وی نیز تصریح کرد که خشونت با اعضای کمپ اشرف را محکوم میکنم.
توجه شمارا به گزارشی مشروح از اجلاس استماع درکنگره آمریکا جلب میکنیم.
دانا روهراباکر، رئیس کمیته تحقیقات و نظارت بر اعمال دولت درکنگره آمریکا
خانمها و آقایان، ما تا چند لحظه دیگر این جلسه استماع را شروع میکنیم، اما قبل از جلسه رسمی استماع، یک جلسه توجیهی کوتاهی خواهیم داشت و همه شما میتوانید در آن شرکت کنید. این جلسه کوتاه توجیهی از طریق تلویزیون ماهوارهیی خواهد بود. ما اکنون این جلسه را شروع میکنیم و پس از آن جلسه رسمی استماع مربوط به این زیر کمیته ادامه خواهد یافت.
من نماینده کنگره، دینا روراباکر. رئیس زیرکمیته بازنگری بر تحقیقات هستم.
در اولین ساعتهای روز جمعه، هشتم آوریل، واحدهای ارتش عراق، حدود ۲۵۰۰تن، شامل خودروهای زرهی، به ساکنان غیرمسلح ایرانی در کمپ اشرف حمله کردند و حداقل ۳۴تن از آنها را به قتل رسانده و صدها تن دیگر را مجروح کردند. این افراد که غیرمسلح بودند، توسط نیروهای حرفهیی و تمام وقت نظامی به گلوله بسته شدند. به نظر من این یک عمل قساوت بار، یک قتلعام، و شاید جنایت علیه بشریت باشد. ما یک فیلم کوتاه ویدیویی از یورش جدید ارتش عراق به کمپ اشرف داریم. من از اینکه برخی تصاویر آزاردهنده هستند، عذرمیخواهم. ولی به نظرم مهم است که ما با واقعیت روبهرو شویم و اینکه در حقیقت چه اتفاقی در محل رخ میدهد. در پی آن یکی از ساکنان که در این حمله مجروح شد، یک زن جوان، به نام الهام ندا زنجانپور از طریق ویدیو کنفرانس در کمپ اشرف در عراق، ما را در جریان قرار خواهد داد. ندا شهروند کاناداست و از سال ۱۹۹۹ تاکنون در کمپ اشرف زندگی میکند. مادرش امروز اینجا همراه ماست. ما به مادرش خیرمقدم میگوییم. متشکرم
لذا اگر اجازه بدهید ابتدا با فیلم ویدیویی شروع میکنیم و سپس ادامه خواهیم داد.
الهام ندا زنجانپور، آیا صدای ما را میشنوید؟
الهام: بله، سلام.
روهراباکر: ما میبینیم که شما در حال بهبود هستید. آیا میتوانید به ما توضیح دهید در کمپ اشرف چه چیزی بود که مردم عراق را به میزانی تهدید کند، که ورود یک ارتش به کمپ را مشروع نماید؟
الهام: کمپ اشرف یک منطقه مسکونی است که در آن ۳۴۰۰ ایرانی، مانند من زندگی میکنند. ما ۲۵سال است که در کمپ اشرف زندگی میکنیم. ما یک تاریخچه طولانی دوستی با مردم عراق داریم. این یک منطقه مسکونی است که در آن مدارس و مسجد وجود دارد. اینجا یک منطقه مسکونی است که افراد در آن زندگی میکنند. اینجا بههیچوجه تهدیدی علیه ارتش عراق محسوب نمیشود.
روهراباکر: آیا میتوانید مشاهدات شخصی خودتان را در این حمله توضیح دهید؟
الهام: حدود ۷ صبح بود که من صدای انفجار و شلیک گلوله شنیدم. من به یکی از خیابانهای اصلی رفتم و ناگهان حضور نیروهای عراقی را که بهزور وارد کمپ اشرف شده بودند، دیدم. آنها با تانکها و هامویهای خود وارد کمپ شده بودند. آنها تک تیرانداز و نارنجک انداز داشتند. نیروهای عراقی آمده و شروع به تیراندازی کردند. من خودم آنجا حضور داشتم و پرسیدم دارید چه کار میکنید؟ چرا اینجا آمدهاید؟ همانجا بود که توسط یک مرد عراقی هدف قرار گرفتم. او یک نارنجک به سوی من پرتاب کرد و جلوی پایم منفجر شد که منجر به از بین بردن ماهیچههای هر دو پایم شد، همان طوری که قبل از صحبتم آن را دیدید. ماهیچههای دستم از بین رفته است. عصبها و تاندونهای دستم از بین رفته است. ماهیچههای دست راستم هم پاره و مجروح شدند. مچ دست چپم هم شکسته، آرنچ دست راستم هم شکسته است. اینها ترکشهای نارنجک است که از دست و پای من خارج شده است. نیروهای عراقی بهطور مشخص افراد را مورد هدف قرار میدادند. به آنها گفته میشد به این فرد نگاه کن و شلیک کن. ما بیدفاع بودیم، ما هیچ سلاحی نداریم. آنها به روی ما آتش گشودند و ۳۶تن از ساکنان اشرف را کشته و صدها تن را مجروح کردند.
روهراباکر: آیا در هیچ زمانی در کمپ، فرد مسلحی را دیدید که به سربازان شلیک کند؟
الهام: خیر! منظورتان از اشرف است؟ خیر! ما هیچ سلاحی نداشتیم.
روهراباکر: بنابراین، شما بههیچوجه هیچ سلاحی نداشتید؟ و وقتی که سربازان وارد کمپ اشرف شدند، خودروهای زرهی داشتند، درست است؟
الهام: نیروهای عراقی با خودروهای زرهی خود وارد کمپ شدند. آنها کاملاً مجهز بودند.
روهراباکر: به شکلی که گویا دارند با واحدهای نظامی دیگر میجنگند، در حالی که در برابر شهروندان غیرمسلح بودند.
الهام: بله، دقیقاً همین طور است.
روهراباکر: آقای کارنهان آیا شما سؤالاتی دارید؟
رأس کارنهان، نماینده کنگره آمریکا
سلام، من نماینده کنگره، کارنهان هستم. از اینکه امروز با ما صحبت میکنید، متشکریم. ما امیدواریم که جراحات شما درمان شود. از اینکه ماجرای خودتان و ساکنان کمپ را به ما میگویید، متشکریم. این مسأله مهمی است که بتوانیم به ته قضیه آنچه در آنجا رخ داد پی ببریم. آیا میتوانید به من بگویید قبل از این حادثه، خشونتهای دیگری هم در کمپ رخ داده بود؟
الهام: بله، قبل از هرچیز، من متشکرم که به من امکان صحبت از سوی ۳۴۰۰تن از ساکنان کمپ اشرف، شامل یک هزار زن داده شده است. این افتخار بزرگی است. بله؛ از سال ۲۰۰۹ که نیروهای عراقی مسئولیت حفاظت اشرف را برعهده گرفتند، خشونتها از سوی نیروهای عراقی آغاز شد. در سال ۲۰۰۹ نیز حملهیی صورت گرفت که در آن ۱۱تن کشته و صدها تن مجروح شدند. از زمانی که «یونامی» از اشرف خارج شد، نیروهای عراقی بهطور علنی به ما حمله کردند و تا همین حمله آخری ادامه داشت. تا همین الآن هم هیچ تضمینی نیست که یک حمله دیگر علیه ما انجام ندهند.
رأس کارنهان:
: یک سؤال آخر. در حمله قبلی و همین حمله آخری، آیا میتوانید بگویید بر اساس بهترین ارزیابی شما، چه چیزی باعث شروع این حملات شد؟
الهام: من اطمینان دارم که شما میدانید، خامنهای، رهبر رژیم ایران، توافقنامهیی با مالکی امضا کرد تا اشرف را ببندد و ساکنان آن را از بین ببرد. این بهترین ارزیابی من است. ولی ارتش عراق تحت فرماندهی مالکی این حمله را انجام داد.
کارنهان: متشکرم.
روهراباکر:
در جمع ما یک قاضی سرشناس از تگزاس حضور دارد که عضو این کمیته و کنگره آمریکاست. او ریاست چندین محاکمه جنایی را برعهده داشته است. میخواهیم اینجا سؤالات ایشان را هم بشنویم.
قاضی تدپو: آقای رئیس از شما تشکر میکنم. از ندا هم تشکر میکنم، از اینکه فرصت دارم چند سؤال از شما بکنم. من تد پو از تگزاس هستم. اجازه بدهید قبل از هرچیز در مورد ۳۶نفری که کشته شدند، بپرسم. ما گزارشهایی دریافت کردیم که به جای همکاری با برگزاری مراسم مناسب خاکسپاری، روزها و شاید هفتهها طول کشید تا اجازه خاکسپاری ۳۶نفری که توسط نیروهای عراقی کشته شده بودند، داده شود. آیا میتوانید در مورد این خاکسپاری روشنگری کنید که آیا به شیوهیی که باید انجام شد، یا اخلالی از سوی دولت عراق بود؟
الهام:
بله، ما یک مزار در شمال کمپ داریم. این محل در قسمتی است که نیروهای عراقی از آن طرف حمله کردند. آنها مزار را تصرف کردند. دولت عراق به مدت بیش از یک ماهونیم به ما اجازه نداد ۳۶نفری که در این حمله کشته شدند را خاکسپاری کنیم. آنها موافقت نکردند که ما اجساد را دفن کنیم.
تدپو: چرا نه؟
الهام: آنها ابتدا در تحویل دادن اجساد تأخیر کردند و اجازه ندادند در مزار خودمان خاک کنیم.
تدپو: آیا شما میدانید چرا؟
الهام: فکر میکنم یک دستور دیگر از سوی دولت مالکی است. نمیدانم چرا. شاید آنها به بهانه تسخیر زمین این کار را میکنند. نمیدانم.
تدپو: یک سؤال دیگر دارم. دولت عراق میخواهد کمپ اشرف را به یک مکان دیگر منتقل کند. شاید رژیم ایران هم همین را بخواهد. اگر شما را به یک نقطه دیگر در عراق ببرند، چه خطری برای امنیت شهروندان کمپ وجود دارد؟
الهام: اولا این خواسته دولت عراق غیرقانونی است، زیرا بر اساس قانون بینالمللی، نمیتوانند ما را منتقل کرده، یا اخراج کنند یا بر خلاف خواستهمان حتی به نقطه دیگری چه در داخل و چه در خارج عراق جابجا کنند. چون ما افراد حفاظتشده بر طبق کنوانسیون چهارم ژنو هستیم. ما در سال ۲۰۰۴ توافقنامهیی با نیروهای آمریکایی امضا کردیم. مسئولیت حفاظت ساکنان اشرف تا تعیینتکلیف نهایی برعهده نیروهای آمریکایی است. موضوع جابجایی ما به یک نقطه دیگر عراق دورتر از مرز، یک بهانه دیگر برای یک جنایت دیگر است. جابجا کردن ما به دور از مرز و به دور از تمرکز و توجه بینالمللی، مانند این است که از ما بخواهند به بازداشتگاه برویم. اجازه بدهید بگویم این خواسته رژیم ایران است. این چیزی است که رژیم ایران دقیقاً آن را میخواهد. ما هرگز به چنین خواستهیی تسلیم نخواهیم شد که به یک بازداشتگاه برویم و در آنجا دور از تمرکز بینالمللی به قتل برسیم.
تدپو: به عبارت دیگر اگر شما را به یک محل دیگر در عراق منتقل کنند، امنیت شما را به خطر میاندازد؟
الهام: بله، مطمئناً ، زیرا هیچ تضمینی نیست که ما در آنجا حفاظتی داشته باشیم. اگر نیروهای آمریکایی نتوانند از ما حفاظت کنند، ما را مستقیماً به خواسته رژیم ایران به بازداشتگاه میبرند، و این غیرقابلقبول است.
تدپو: متشکرم.
روهراباکر:
من از شما بهخاطر در میان گذاشتن سرگذشت خودتان و کمپ اشرف، درباره این قتلعام وحشیانهیی که رخ داد، متشکریم. آقای فیلنر آیا شما هم سؤالاتی دارید؟ شما را آنجا ندیدم، عذر میخواهم.
باب فیلنر، نماینده کنگره آمریکا
متشکرم آقای رئیس از اینکه این جلسه استماع را امروز برگزار میکنید و به من اجازه میدهید بهعنوان عضو کنگره در آن شرکت کنم. همان طوری که به خوبی میدانید یک فاجعه بزرگ و کشتار بالقوه دیگر در انتظار است. به نظر من ایالات متحده هم تعهد قانونی و هم تعهد اخلاقی دارد که مانع آن شود. من از اینکه این جلسه را برگزار کردید تا این موضوع را در مرکز توجه قرار دهید، تشکر میکنم. تعداد کمی از آمریکاییها میدانند که چه چیزی در آنجا رخ میدهد. ما از شما در اشرف تشکر میکنیم که امروز شهادت میدهید. همه ما مادرتان را ملاقات کردیم. او بدون شک عشق خود را به شما تقدیم میکند و همچنین نگرانیش را که میلیونها نفر در این کشور در آن مشترکند. متشکرم از آنچه گفتید. من فقط میخواستم بپرسم آیا شما یا کس دیگری در اشرف تلاش کردید از آمریکاییها بخواهید به این حمله که عراقیها مرتکب شدند، واکنش نشان دهند؟
الهام:
معذرت میخواهم، قبل از اینکه به این سؤال پاسخ بدهم، اجازه بدهید به مادرم سلام کنم. من از اینکه او آنجاست بسیار خوشحالم. امیدوارم بتوانم بهزودی با او صحبت کنم. در مورد سؤال شما، بله، من شخصاً از طریق کنسولگری کانادا خواستم که به بیمارستان بلد منتقل شوم تا تحت درمان بهتری قرار بگیرم. کنسولگری کانادا به من گفتند، آنها نپذیرفتند. ما همچنین از طریق افسر رابط از سفارت آمریکا همین را خواستیم، ولی باز هم نپذیرفتند. من این را چه برای خودم و چه برای سایر مجروحان خواستم، زیرا مطمئناً شما میدانید که ۳۴۰ مجروح داشتیم که ۲۴۵تن آنها به ضرب گلوله، یا بهخاطر انفجار نارنجک مانند خودم بود. ما از ابتدا نیاز زیادی به مراقبتهای پزشکی داشتیم. ولی متأسفانه آنها قبول نکردند ما را ببرند، اما به دیدن ما آمدند وهفت نفر از ساکنان را بردند. باید متوجه باشید که هفت نفر از میان ۳۴۰نفر یک رقم بسیار بسیار کوچک است. ما خواستارکمک آنها شدیم.
باب فیلنر:
آیا زمانی که حمله صورت گرفت، شما از آمریکاییها کمکی خواستید برای اینکه دخالت نظامی بکنند، یا حفاظت نظامی به شما بدهند، همان طوری که ارتش آمریکا قول آن را داده بود و امضا هم کرده بود؟
الهام:
بله؛ ما با نیروهای آمریکایی و سفارت در تمامی لحظات ارتباط داشتیم. در حقیقت از سوم آوریل نیروهای آمریکایی اینجا در اشرف حضور داشتند. ما زرهیهای آنها را دیده بودیم و به آنها اطلاع داده بودیم که واقعهیی در شرف وقوع است و شما باید مانع شوید. ولی متأسفانه در هفتم آوریل ساعت ۹ و بیست دقیقه واحد نظامی سرهنگ دوم «مالینری» از کمپ خارج شد و ما را کاملاً بلا دفاع باقی گذاشت تا در برابر یک تهاجم سنگین نیروهای عراقی قرار بگیریم.
باب فیلنر:
این موضوع بسیار تأسفبار است. خصوصا آقای رئیس در این اتاق، چند ماه پیش وزیر خارجه قول داد که امنیت و سلامت ساکنان اشرف را تضمین کند، ولی به نظر میرسد که چنین اتفاقی نیفتاد. من فکر میکنم کنگره به رهبری شما باید در این باره بیشتر بگوید. ما از شما تشکر میکنیم و امیدواریم که سریعتر بهبود یابید و تمام تلاشمان را در کنگره خواهیم کرد که شما بهزور جابجا نشوید و در آینده حفاظت شما تأمین شود. آقای رئیس تشکر میکنم.
روهراباکر:
آقای فیلنر، از شما تشکر میکنم. شما طی سالهای گذشته بسیار فعال بودید و به خطرات بالقوهیی که ساکنان کمپ اشرف برای مدت بسیار طولانی بهعنوان بخشی از زندگیشان با آن روبهرو بودهاند، توجه نشان دادهاید. من میخواهم از این خانم جوان که سرگذشت خود را با ما در میان گذاشت نیز تشکر کنم. دیدن شما امروز به رنجی که ساکنان کمپ اشرف با آن مواجهند و باید تحمل کنند، و به عمد بر آنها تحمیل شده، چهره واقعیتری میدهد. لذا از شما بسیار تشکر میکنیم. ما از شجاعت شما و اینکه امروز در این جلسه شرکت کردید؛ بسیار قدردانی میکنیم. زیرا میدانیم شما کاملاً مطلع هستید که دیگران ممکن است شما را بهعنوان یک دشمن ببینند و با این کار جانتان را به خطر بیندازید. ولی اجازه بدهید بگویم تا ثبت شود که اگر هر اتفاقی برای این شاهد بیفتد، تمامی درهای جهنم را اینجا در واشنگتن باز میکنیم. این خانم جوان بسیار شجاع است و ما باید در کنار او قرار بگیریم و قرار هم خواهیم گرفت. لذا اگر کسی چیزی برای خاموش کردن او در ذهنش دارد، با ما روبهرو خواهد شد. از شما تشکر میکنیم. و از مادرتان که اینجا نزد ماست. من میدانم که او بسیار افتخار میکند که چنین دختر شجاعی دارد. من خودم دو دختر دارم و امیدوارم که به همان شجاعت شما رشد کنند.
الهام:
از اینکه چنین فرصتی به من دادید، بسیار سپاسگزارم. میخواستم یک نکته دیگر را هم بگویم. اطمینان دارم که شما میدانید ما هنوز از حملات آینده و اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد، نگرانیم. من قطعاً از اعضای کنگره و حمایت مردم آمریکا، خصوصا از شما، رئیس روهراباکر و سایر اعضای زیرکمیته، عضو ارشد کنگره، کارنهان بهخاطر آنچه که دارید انجام میدهید، متشکرم. اگر اجازه بدهید یک نکته دیگر را در مورد ۳۰۰ بلندگو که توسط رژیم ایران و با کمک دولت عراق در اطراف اشرف نصب شده، بگویم. آنها از طریق این بلندگوها بهطور ۲۴ساعته و ۷روز هفته بیحرمتی و تهدیدها و فحشهای هرزه و رکیک علیه زنان پخش میکنند. از ساعت ۴/۵صبح شروع میشود تا دو سه بعد از نیمهشب ادامه دارد. چه اینجا در بیمارستان و چه برای ساکنان تنها ۱ یا ۲ساعت استراحت باقی میماند. من به همین خاطر از قاضی تدپو و نماینده کنگره خانم شیلا جکسون لی، بهخاطر تلاششان برای متوقف کردن آن سپاسگزار هستم. علاوه براین، بهخاطر همه کارهایی که شما میکنید، بسیار سپاسگزارم. از جانب ۳۴۰۰تن از ساکنان اشرف از شما تشکر میکنم. میدانم که شما میدانید برای ما اهمیت اساسی دارد که تیم نظارت مللمتحد در اشرف مستقر شود، تا حفاظت ما تأمین شود و یک حمله دیگر صورت نگیرد. بسیار متشکرم از اینکه به من این فرصت داده شد. با تقدیم احترام از سوی همه ساکنان اشرف، متشکرم.
روهراباکر:
بسیار خوب، خدا شما را حفظ کند. ما اکنون بهطور رسمی استماع زیرکمیته را آغاز میکنیم. من اینجا جلسه استماع زیرکمیته بازنگری بر تحقیقات در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان را افتتاح میکنم. ابتدا سخنرانی افتتاحیه را ایراد خواهم کرد. بعد سخنرانیهای کوتاه اعضای کمیته را خواهیم داشت و بعد هم به سراغ هیأت شاهدان خواهیم رفت.
من نماینده کنگره دینا روهراباکر هستم. به شما در این جلسه استماع خیرمقدم میگویم. در حالی که ما از حمله آوریل عبور میکنیم، باید متذکر شد که کمپ اشرف بیش از ۲۰سال است محل سکونت ۳۴۰۰تن از اعضای مجاهدین خلق، گروه اصلی اپوزیسیون است که علیه دیکتاتوری بنیادگرای اسلامی مبارزه میکند. ۳۴۰۰نفری که در کمپ اشرف هستند، دشمنان دیکتاتوری ملاها در ایران محسوب میشوند. این نکته بسیار مهم است که وقتی به آنچه دارد اتفاق میافتد، فکر میکنیم، باید آن را بهخاطر داشته باشیم. به ساکنان کمپ اشرف از سوی فرماندهان ارشد آمریکایی بعد از آزادسازی عراق، و بعد از کنار زدن صدام حسین، قول حفاظت بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو دادیم. حاکمیت در سال ۲۰۰۴ به دولت بغداد تحویل داده شد که به همراه آن مسئولیت حفاظت کمپ اشرف بود. وقتی هیأت کنگره ما در این باره با نخستوزیر مالکی در ماه گذشته در بغداد صحبت کرد، حق حکومت او و حق حاکمیت مردم عراق، مسأله ما نبود. ما در این باره هیچ اختلافی نداریم. اما اینکه دولت عراق چگونه این حق حکومت را به اجرا بگذارد، موضوع بسیار نگران کنندهیی است. استفاده مفرط از زور، قتل، قتلعام و تاکتیکهای دیگر استفاده نامشروع از زور است. آنچه در هشتم آوریل رخ داد، استفاده مفرط از زور بود، استفاده نامشروع از قدرت در رویارویی بود. استفاده از نیرو و خودروهای زرهی علیه شهروندان غیرمسلح، خاطرات میدان تیانانمن در چین کمونیست را بهخاطر میآورد، و نه یک حکومت دموکراتیکی که آمریکا به این سختی تلاش کرده و برایش جنگیده و ما از خون و گنجینههایمان مایه گذاشتیم تا یک جامعه دموکراتیکی به وجود بیاوریم. بدون شک آنچه در هشتم آوریل در کمپ اشرف اتفاق افتاد، نتیجهاین مایهگذاری را نشان نمیدهد. کشتار دسته جمعی پناهندگان غیرمسلح، به سادگی قابل گذشت نیست. پس از این حمله، وزارتخارجه تصریح کرد که «بحران و از دست رفتن جانها توسط دولت عراق و ارتش عراق آغاز شد». ولی قبل از حمله چی؟ آیا سفارت آمریکا، آیا فرماندهی نیروهای آمریکایی در عراق از تجمع نیروهای عراقی در خارج کمپ یا از هدف آنها مطلع شده بودند؟ آیا با دولت عراق تماس گرفته بودند، آیا آنها با ما تماس گرفتند؟ اگر بله، واکنش چه بود؟ ما چه واکنشی نشان دادیم؟ اگر ما از آنها سؤال کردیم واکنش عراقیها چه بود؟ چرا یک واحد نیروهای آمریکایی که در اشرف مستقر بود، درست چند ساعت قبل از شروع حمله فرمان خروج دریافت کرد؟ ما مایل بودیم از وزارتخارجه این سؤالات را بپرسیم. ما میخواستم آنها امروز یک شاهد اینجا داشته باشند، یک مقام که بتواند در این باره به ما بگوید و پاسخ او به این سؤالات مهم اینجا ثبت شود. ولی به ما گفته شد که هیچکس نیست که امروز در این استماع شرکت کند. چقدر ساده! این دست بهسر کردن تا یک جایی میتواند پیش برود، از آن به بعد به لاپوشانی تبدیل میشود. بله، اقدامات غیرقانونی، نه تنها از سوی دولت عراق که غیرنظامیان را به قتل رساند و مرتکب قتلعام شد، بلکه تسلیم شدن از جانب ایالات متحده و مقامات ایالات متحده در این جنایت هم بخشی از ماجراست. پوشاندن خلافکاری غیرقانونی است. دومین موضوع نگرانی این است که آیا دولت مالکی در هماهنگی با رژیم دیکتاتوری ایران این کار را کرد؟ حزب سیاسی نخستوزیر مالکی بر پایه جامعه شیعه عراق استوار است. البته جامعه شیعه عراق به نوعی با حاکمیت دیکتاتوری شیعی در تهران روابط مشترک دارد. اکثریت مالکی در پارلمان عراق به جناح سیاسی که توسط آقای صدر هدایت میشود، متکی است، او یک مأمور علنی تهران است که شبهنظامیانش، مهدی، بارها با نیروهای آمریکایی درگیر شدهاند. آیا قتلعام کمپ اشرفنشانه یک مشکل بزرگتر است؟ آیا به واسطهاین حقیقت رخ داده که ما شاهد تمایل دولت عراق، نخستوزیر مالکی و اکثریت او برای بازیکردن کارت دیکتاتوری ملاها در همسایگی عراق هستیم؟ اگر چنین چیزی حقیقت دارد و ارتش عراق خود را مؤظف به رفتن به داخل کمپ اشرف و قتلعام ساکنان آن دیده، شاید این امر هدف اصلی آمریکا برای رفتن به عراق را زیرعلامت سؤال میبرد. آیا آمریکا با خون و گنجینه خود بها پرداخت تا یک دولت در بغداد سرکار بیاید که دستنشانده دیکتاتوری ملاهای ایران بشود؟ در سال ۱۹۹۷، رژیم ایران وزارتخارجه دولت کلینتون را متقاعد کرد تا «مجاهدین» را در لیست سازمانهای تروریستی خارجی قرار دهد. این پیشنهاد ضعف آلود قرار بود روابط دو طرف را بهبود بخشد. ولی اکنون میبینیم که هیچ بهبودی در روابط با تهران حاصل نشد، زیرا تهران به حمایت خود از خشونت و تروریسم در سراسر منطقه ادامه داد و مخالفان در داخل کشور را سرکوب و سلاح اتمی تولید کرد. لذا قرار دادن ساکنان کمپ اشرف در لیست، حتی با وجود طبیعت ناصادق آن از ابتدا هیچ منفعتی نداشت. با وجود اینکه ملاها هیچ تغییر قابل قبولی در رفتارشان ندادند، «مجاهدین» هنوز در لیست هستند. انگلستان و اتحادیه اروپا آنها را از لیست خارج کردند. بنابراین ما هم باید دست از بازی برداریم و آنها را از لیست خارج کنیم تا به یک قتلعام دیگر منجر نشود. به این سؤال هم باید پاسخ داده شود که آیا به واقع قرار دادن «مجاهدین» در لیست به هیچ نوعی در اتخاذ تصمیمهایی که به قتلعام ساکنان اشرف و مجروح کردن صدها تن دیگر انجامید، کمکی نکرد؟ ما باید از موارد زیادی مطلع شویم که در روز هشتم آوریل چه اتفاقی افتاد؟ آیا میتوانیم به حفاظت از کمپ اشرف بپردازیم؟ راهحل چیست؟ آیا ساکنان را باید به مکانهای امنی خارج از عراق منتقل کنیم؟ راهحل چیست؟ این سؤال جالبی است که امروز به آن بپردازیم. من مایلم پیشنهادات این هیأت را بشنوم که چه اتفاقی افتاده است. یک نکته آخر قبل از اینکه سخنرانی افتتاحیه را به نماینده کنگره کارنهان واگذار کنیم، من در روزنامه خواندم که ۳۴تن یکی دو روز پیش در اثر انفجار در عراق کشته شدند. ساده است فکر کنیم این همه آدم دارد کشته میشود، چرا نگران کمپ اشرف هستیم، در حالی که افراد دیگری هم در حملات تروریستی کشته میشوند؟ بگذارید توضیح دهم که این قابل مقایسه نیست، وقتی یک تروریست بمب میگذارد و افراد بیگناه را میکشد، قابل قیاس نیست با اینکه یک دولت از حق حاکمیت خود استفاده کند و به عمد تصمیم بگیرد مردم را قتلعام کند و بکشد. حتی درصورتیکه تعداد کشتهها مساوی باشد. آن چه از یک دولت انتظار میرود این است که مسئولانه و برطبق قانون عمل کند، اما در مورد یک گروه تروریستی انتظار میرود که از پسماندههای جامعه و زمین باشد. بگذارید امیدوار باشیم که دولت مالکی فرق بین اقدامات تروریستی غیرقابلقبول را با عملکرد دولتش که بههیچوجه با قانون و تمدن منطبق نیست، بفهمد. لذا برای نیروهای دولتی که بهطور علنی آدم بکشند، همان طوری که شاهدش بودیم، در هر نقطه از این جهان متمدن این غیرقابلقبول است و این با یک حمله تروریستی بسیار فرق میکند. بنابراین، ما برای فراخواندن افراد به قرار گرفتن در مقابل مسئولیتهایشان و اینکه بفهمیم دقیقاً چه اتفاقی افتاد، وظیفه اخلافی داریم. آقای کارنهان، آیا شما سخنانی دارید؟
رأس کارنهان:
بله، دارم. آقای رئیس میخواهم بهخاطر این جلسه استماع و تابش نور و روشنایی به این موضوع از شما تشکر کنم. همچنین بهخاطر برعهده گرفتن ریاست هیأت ما که اخیراً به عراق رفت تا با نخستوزیر مالکی و دیگر مقامات و همچنین با مقامات دولت آمریکا برای رسیدن به ته این قضیه، صحبت کند از شما تشکر میکنم.
روهراباکر:
بله تشکر میکنم، میخواهم از نماینده کنگره تدپو بخواهم که ریاست این جلسه را برعهده بگیرد. مرا در مجلس نمایندگان خواستهاند. من یک متمم ارائه دادهام که باید برای رسیدگی به آن به مجلس بروم. پس از اتمام کارم، سریعاً باز خواهم گشت. آقای پو لطفاً در صورت امکان ریاست را برعهده بگیرید. مطمئن هستم که شما هم سخنان افتتاحیه دارید.
کارنهان:
آقای رئیس مجدداً تشکر میکنم و میخواهم به آقای پو از تگزاس که یکی از همکاران من است و او هم یکی از اعضای هیأت بود، بهخاطر تعهداتش در این باره گواهی بدهم. در پرتو وقایع اخیر، سفرمان به عراق و خروج برنامهریزی شده نیروهای آمریکایی در پایان دسامبر امسال، این جلسه استماع در زمان بسیار مناسبی برای ارزیابی ما، نه تنها در مورد وضعیت انسانی در کمپ اشرف، بلکه برای بررسی مسائل عمومیتر در رابطه با سیاست آمریکا نسبت به عراق برگزار میشود. همچنین میخواهم اشاره کنم که امروز تعدادی از ایالت میسوری اینجا هستند، شامل خانم اعظم شهریاری. از حضورتان اینجا خشنودیم. پسر ایشان در کمپ اشرف است. از حضور همه شما اینجا و توجهتان به این موضوع، تشکر میکنم.
تاریخچه مجاهدین و کمپ اشرف به دهها سال پیش برمیگردد. در جریان سفر ماه گذشته به عراق، با شمار زیادی در مورد کشتار هشتم آوریل در کمپ اشرف صحبت کردیم. جای تعجب نداشت که داستانهای مختلف و متناقضی شنیدیم. آنچه که با هم اختلاف نداشت، این بود که بیش از ۳۰تن از ساکنان کمپ اشرف کشته و بیش از ۳۰۰تن توسط نیروهای امنیتی عراقی مجروح شدند. این کشتار بهطور گستردهیی محکوم شده و من هم آن را محکوم میکنم. هفته بعد از این کشتار، کمیسر عالی حقوقبشر مللمتحد خواستار «تحقیقات کامل مستقل و شفاف» شد و اضافه کرد «هر فردی که مسئول استفاده مفرط از زور باشد، باید محاکمه شود». من این را تصدیق میکنم. یک تحقیقات کامل و منصفانه بهترین راهحل برای مشخص کردن چیزی است که اتفاق افتاده است، و اینکه هر کس که متهم شناخته شود، باید به عدالت سپرده شود و ما مانع تکرار حملات آینده شویم. من مایلم استشهاد شاهدان را در اینجا در مورد نقض حقوقبشر بشنوم، همچنین چگونه میتوانیم مانع بدرفتاریهای آینده شویم.
در سال ۲۰۰۳ ساکنان کمپ اشرف موقعیت حفاظتشده، تحت کنوانسیون ژنو داشتند. در ارتباط با موافقتنامه نیروها میان آمریکا و دولت عراق، از سال ۲۰۰۹ کمپ اشرف تحت مسئولیت عراق بوده است. با کاهش نیروهای آمریکایی از عراق، من معتقدم که مللمتحد یا هر نهاد بینالمللی دیگر باید امکان دسترسی به کمپ برای ارزیابی وضعیت انسانی را داشته باشد. همچنین از شاهدان خواستار اشاره به مسأله جابجایی ساکنان اشرف هستم. آیا این یک گزینه است؟ یا خیر؟ و نگاه بیشتری هم داشته باشیم به پیامدهای گستردهتر سیاست آمریکا در شرایطی که سیاست آمریکا در عراق دارد از اقدامات نظامی به تلاشهای مربوط به وزارتخارجه سوق داده میشود و روی دیپلوماسی و توسعه متمرکز میشود.
با ذکر این نکته، از بقیه وقت سخنرانی افتتاحیهام صرفنظر میکنم تا فرصت بیشتری به شاهدان داده شود.
تدپو:
از سخنان عضو ارشد کنگره تشکر میکنیم. من هم همراه رئیس روهراباکر و این عضو ارشد کنگره در سفر به عراق در یازدهم ژوئن حضور داشتم. ما با مالکی دیدار کردیم و در مورد مسائل مختلف گفتگو کردیم. یکی از آن موضوعات این بود که میخواستیم به کمپ اشرف برویم و داستان آنچه در ماه آوریل بر سر آنها آمد را از زبان خودشان بشنویم. پس از دو ساعت گفتگو و حرفهای زیاد که به قول معروف گفتنیها گفته شده ولی «بیشترحرف بود تا عمل»، به ما اجازه داده نشد که به کمپ اشرف برویم. او در این مورد انعطاف ناپذیر بود و ما از آنجا که او مسئول کشور بود، به این تصمیم احترام گذاشتیم. ولی سؤال من، چه در آن زمان، و چه اکنون، تغییرنکرده است. چرا نه؟ مالکی چه چیزی را میخواست مخفی کند؟ اگر حرفش در مورد موضعش درست بود، و البته موضعش را به خوبی توصیح داد، چرا نخواست با روی گشاده به ما اجازه شنیدن نظرات ساکنان کمپ اشرف را بدهد؟ او مانع دسترسی ما به این افراد شد. لذا به نظر میرسد، مسائل زیادی برای مخفیکاری داشت. به همین دلیل ما اجازه نیافتیم به کمپ اشرف برویم و از زبان آنها بشنویم که وقتی سربازان عراقی در هشتم آوریل به کمپ یورش بردند و به سوی ساکنان تیراندازی کردند و با هامویهای ساخت آمریکا آنها را زیر گرفتند، ۳۶تن شامل زنان کشته شدند، این یک قساوت در نقض حقوقبشر بود و آمریکا با هزاران نیرو که هنوز برای صلح در عراق میجنگند، بیش از صدور یک بیانیه کار چندانی نکرده است. آنها تحقیقات مربوط به خودشان را نکردهاند. از مللمتحد هم نخواستهاند تا تحقیقات کند و هیچ دلیلی هم برای تحقیقات از سوی دولت عراق نیست، زیرا آنها خودشان دستور حمله را دادند، حتماً هیچ خطایی در عمل ارتش خود نخواهند دید. یک هفته بعد از حمله یک نامه با امضای ۱۸تن از اعضای مجلس نمایندگان به هیلاری کلینتون، وزیر خارجه و رابرت گیتس، وزیر دفاع نوشته شد و از آنها خواستند از این حمله خشونتبار رفع ابهام شود. ما امروز در ماه ژوئیه هستیم، ولی از سوی دولت آمریکا سکوت اختیار شده و به ما هیچ پاسخی در مورد این حمله غیرانسانی در عراق علیه ساکنان داده نشده است. به نظر میرسد که تحت نام انسانیت سرگرم بمباران لیبی هستند، تا اینکه جواب ما را بدهند. در عوض دولت پیشنهاد طرح جابجایی برای کمپ را داده است. آنها میخواهند کمپ را به یک نقطه دیگر در عراق جابجا کنند. این همان طرحی است که رژیم ایران سالها پیش داده بود. ما از خطرات زیادی که این کار برای ساکنان کمپ دارد، اطلاع داریم. من در ماه مه یک نامه به وزیر کلینتون ارسال کردم و با این طرح گمراه کننده مخالفت کردم. کمپ اشرف در سراسر جهان بهعنوان محل پناهندگانی که با رژیم ایران مخالفند، شناخته میشود. اگر این کمپ را در عراق جابجا کنیم، آنها این شناخته شدگی عمومی را از دست میدهند و ساکنان را تحت کنترل همان ارتش قرار میدهند. یک چیزی تحت کنترل مستقیم ما هست که میتوانیم انجام بدهیم، و آن خارج کردن نام «مجاهدین» از لیست است. این یکی از موانع بر سر راه انتقال ساکنان کمپ اشرف به یک کشور صلحآمیز دیگر است، زیرا هنوز از سوی آمریکا بهعنوان یک گروه تروریستی شناخته میشوند. من یک لایحه قانونی دو حزبی ارائه دادهام که از وزیر خارجه میخواهد «مجاهدین» را از لیست حذف کند. من تمامی توجیهات محرمانه مربوط به «مجاهدین» را دیدهام یا در جلسات آن حضور داشتهام و متقاعد نیستم که آنها باید در لیست باقی بمانند. وزارتخارجه استدلال کافی برای حفظ آنها در لیست ندارد، لذا باید خارج شوند. «مجاهدین» نباید بهعنوان یک ابزار سیاسی برای استمالت از هیچ دیکتاتوری در جهان بهکار بروند. ۸۳تن از همکارانم با حرف من موافق هستند. ما بهعنوان یک ملت قول دادهایم که از این ایرانیها حفاظت کنیم، فارغ از اینکه چه فکری در مورد مجاهدین میکنیم. ما همه باید توافق کنیم که هیچ گروهی، خصوصاً گروهی که تروریسم را نفی میکند و همه سلاحهای خود را تحویل داده، سزاوار نیست که حقوقبشرشان توسط عراق یا رژیم ایران یا هرکس دیگر مورد تعرض قرار گیرد. ما به عراق دموکراسی و آزادی دادیم، وقتش رسیده که آنها نشان دهند شایسته آن بودند و حفاظت ساکنان کمپ اشرف و مجاهدین را تأمین کنند. من از آقای فیلنر میخواهم سخنرانی افتتاحیهاش را شروع کند.
باب فیلنر:
متشکرم آقای رئیس، به نظرم لازم است درخواست کنم که بهعنوان یک عضو کمیته رسماً اجازه حضور در اینجا را داشته باشم. متشکرم آقای رئیس، من از شجاعت و گرایش بهعمل شما در این باره تقدیر میکنم. میدانید آقای رئیس، داشتم از قبل استشهاد شاهدان را مطالعه میکردم تا آماده باشم. متوجه شدم که یکی از شاهدان تمامی وقتش را صرف بیاعتبار کردن مجاهدین کرده است. تقریباً گویا قتلعامی که در کمپ اشرف رخ داد، مشروع بود. ای کاش همانقدر زمان هم برای بیاعتبار کردن رژیم ایران میگذاشت، بیشتر به صلاحمان بود. نظر شما را نمیدانم آقای رئیس، ولی من تلاش کردهام مقاومتی را که در داخل هست بررسی کنم و مجاهدین و رهبری آن به راهحلی رسیدهاند که به نظر من تنها سیاست مشروعی است که برای ما آمریکاییها بهتر است. آنها خواستار راهحل سوم هستند. به این معنی که ما ایران را اشغال نکنیم، ولی ملاهای موجود را هم استمالت نکنیم. فقط از سر راه کنار برویم و بگذاریم مقاومت آنچه را که میتواند و باید و میخواهد، انجام دهد. لیستگذاری مجاهدین بهعنوان سازمان تروریستی مانعتراشی است. بنابراین باید مجاهدین را از لیست خارج کنیم. همان طوری که گفتید علل زیادی هست که چرا ما باید این کار را بکنیم. من به تازگی در یک گردهمایی در پاریس شرکت کردم. قاضی موکیزی هم آنجا بود. اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا در آنجا بهطور صریح و روشنی گفت مجاهدین یک سازمان تروریستی نیستند. هیچ مطلبی در این باره در مدتی که او وزیر امنیت داخلی آمریکا بود، روی میز او نرفت. لذا به نظر من، باید با این موضوع جدی برخورد کنیم. مسأله ما این نیست که ایدئولوژیشان چیست. البته میتوان در این باره صحبت زیادی کرد، درهرحال یک قتلعام صورت گرفته است. ما باید مانع آن میشدیم، ما تعهد قانونی در این زمینه داریم، باید این کار را میکردیم و باید در آینده بکنیم. من نمیتوانم وقتی نقض حقوقبشر در جریان است در مورد ایدئولوژی حرف بزنم. به نظر من این رنگ کردن است. بنابراین من از تلاشهای شما و نماینده کنگره روهراباکر و آقای کارنهان تشکر میکنم که آمریکا را در این باره مطلع میکنید. آقای تدپو، شما خوب میدانید که این به ما ضربه میزند. وقتی که نیروهای آمریکا از عراق خارج شوند، بعد از آن همه گنجینه و پول و زنان و مردان ما که در آنجا کشته و مجروح شدهاند، آیا میخواهیم رژیم ایران مسلط شود؟ این در شرف وقوع است. وضعیت اشرف سمبل آن چیزی است که ما میخواهیم مانع شویم. بعد از این همه دخالت در عراق طی یک دهه گذشته، رژیم ایران جلو بیاید؟ مجاهدین خواستار یک دولت غیرهستهیی، دموکراتیک و مبتنی به جدایی دین از دولت هستند. به نظر من همه ما میتوانیم با این توافق داشته باشیم. من منتظر شهادتها خواهم شد. متشکرم آقای پو.
تدپو: آیا خانم نماینده از تگزاس سخنرانی افتتاحیه دارند؟
شیلا جکسون لی، عضو عالیرتبه کمیته امنیت داخلی:
متشکرم آقای رئیس
بگذارید تأیید کنم که شاهدان و این فرصت ویژه را با دادستان کل مایکل موکیزی داشتیم.
آقای رئیس، من همچنین میخواهم تأیید کنم نامهیی را که در پاسخ به نامه خودم در رابطه با دخالت آمریکا برای حل این بحران وحشتناک نوشته بودم، دریافت کردهام و این نامه از جوزف مک مانوس به نمایندگی از منافع وزارتخارجه آمریکا نوشته شده است.
پس فقط بگذارید بگویم که به هیچوجه ما نباید زشتی حمله به ساکنان کمپ اشرف را تحمل کنیم. و هر چقدر هم که دوستی ما یا تلاش برای بهبود تاریخ عراق عمیق باشد، نباید این مسأله تحمل شود. و نباید تحمل کرد که رژیم ایران دست بالا را پیدا کند و همچنین باعث اقدامات سریع و خشونتباری که خودشان قادر به انجام آن هستند، علیه کمپ بشوند. و اگر چنین اقداماتی توسط ارتش در عراق صورت گرفت آنها به همان اندازه کسانی که به چنین فضایی رهنمون شدهاند، مقصر میباشند.
بنابراین، من امیدوارم راهحلی را پیدا کنیم که در آن از رئیس دولت عراق بخواهیم چنین تلفیقی را بررسی کند و با کسانی که در کمپ هستند، همکاری کند و امکان عبور امن را جهت مراقبتهای پزشکی فراهم نماید. نقض شدید حقوقبشر و حقوق مدنی باید بهطور کامل محکوم شود. ولی مهمتر اینکه سازمانهای بینالمللی شامل سازمان مللمتحد باید بلافاصله چنین رفتاری را محکوم کنند. و عراق باید درمحاکمه بینالمللی مؤاخده بشود. نه فقط برای بدرفتاری با ساکنان اشرف، بلکه بهخاطر بدرفتاری با بسیاری از شهروند خودش که در زمینهیی از تفاوت و تبعیض هستند.
بنابراین، آقای رئیس، متشکرم که این استماع را برگزار کردید. بسیار دلسرد کننده است که پشت سر هم با نقض مستمر حقوق وجود دارد، ولی هیچ واکنشی از جانب عراق نیست. سفیر عراق که او را در جمع شاهدان نمیبینم، ولی اگر صدای من را میشنود، باید به این کنگره بیاید. او یک معذرتخواهی بدهکار است و باید به ملت آمریکا توضیح دهد که چرا مبانی حقوق مدنی یک گروه اقلیت را در کشوری نقض میکند که ما آنجا جنگیدیم و خون دادیم تا شاید عراقیان آزاد زندگی کنند. او یک معذرتخواهی به همه ساکنان اشرف و همه مردم عراق، که آنها نیز به دلایل گوناگونی رنج میبرند، بدهکار است. او یک معذرتخواهی و توضیح به خانواده جهانی و بهخصوص ایالات متحده آمریکا بدهکار است، بهخاطر گنجینهیی که در آنجا در تلاش برای برقراری دموکراسی از دست دادیم.
من صحبت را به شما آقای رئیس برمیگردانم و متشکرم
تد پو:
آقایان از اینکه امروز اینجا هستید بسیار متشکرم
قاضی موکیزی شما اولین نفر هستید، یک محدودیت زمانی ۵دقیقهای برای هرکدام از شما داریم و اگر بخواهید بیشتر صحبت کنید میتوانید متن را برای ثبت ارائه بدهید.
قاضی موکیزی بفرمایید.
مایکل موکیزی، وزیر دادگستری آمریکا ۲۰۰۷ – ۲۰۰۹:
متشکرم، تشکر میکنم از آقای رئیس و عضو ارشد کارنهان، نمایندگان کنگره، فیلنر و جکسون لی و اعضای زیرکمیته، برای دعوت از من جهت دادن شهادت در مورد وقایع کمپ اشرف که در آوریل امسال به کشته شدن ۳۶ زن و مرد بیگناه توسط نیروهای عراقی منجر شد. آنها از سلاح و خودروهایی که توسط نیروهای آمریکایی برای آنان تأمین شده بود، استفاده کردند.
در متن ۷ صفحهیی شهادتم که ارائه شد چندین پیشنهاد دادم با این امید که این کمیته بتواند از وخیمتر شدن شرایط در اشرف جلوگیری کند. از زیرکمیته تشکر میکنم که آن را بهعنوان بخشی از ثبت جلسه در نظر بگیرد. اما میدانم که رئیس و سایر اعضای این زیر کمیته با دولت عراق و وضعیت اشرف تجربه مشخص دارند و شما نسبت به من بیشتر مطلع هستید.
وقتی روی شهادتم متمرکز میشوم میبینم آمریکا در گذشته چگونه عمل کرده است، که بخشی از آن کمک کننده و بخشی از آن آزاردهنده است و میبینم چه کاری در آینده میتواند انجام گیرد تا از کشته شدن افراد جلوگیری شود، نباید اشتباه کرد که در واقع هر چه که ما در اینجا صحبت میکنیم، بحث بر سر مرگ و زندگی افراد است.
وقتی در سال ۲۰۰۳ نیروهای ایالات متحده وارد عراق شدند، ساکنان اشرف موافقت کردند سلاحهایشان را که برای دفاع از خودشان استفاده میکردند تحویل دهند. در یک نامه توسط ژنرال جفری د میلر، فرد شمار۲ در فرماندهی نیروهای چندملیتی در جولای ۲۰۰۴ به آنها اطمینان داده شد که با امضای توافقنامهیی که خشونت را نفی میکند، بهعنوان افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو شناخته خواهند شد. اطمینان کاملی که به آن تا سال ۲۰۰۹ احترام گذاشته شد، تا وقتی که ایالات متحده کنترل منطقه را که کمپ اشرف در آن واقع شده است به دولت عراق تحویل داد. ژنرال دیوید پترائوس گفته است که وی موافقت کرده نیروهای امنیتی عراقی اجازه کنترل داشته باشند فقط وقتی که بهطور کتبی و دقیق اطمینان بدهند موقعیت حفاظتشده ساکنان اشرف مورد توجه قرار داشته باشد. از زمانی که این اطمینان داده شده تا کنون، این توافق بهطور مکرر نقض شده است.
هر دوبار این اتفاقات زمانی صورت گرفت که وزیر دفاع، رابرت گیتس، در عراق حضور داشته ـ وضعیتی که حتماً حساب شده بوده تا سیلی بهصورت کشورما باشد.
در مورد قیمت سنگینی که ما برای آزادسازی عراق پرداختهایم و مسیری که برای مخالفت با رژیم ایران طی شده است، مخالفتهایی که در خلیج فارس یا در سایر نقاط با رژیم ایران میشود را در نظر میگیریم و میبینیم رژیم ایران در رابطه با بحرین با شکست استراتژیک روبهرو شد، شما میخواهید بدانید چه چیزی رژیم ایران و عراق را این اندازه جری میکند که دست به این کارها میزنند، آنچه که به نظر من آنها را جری میکند، همانطور که آقای رئیس گفت، این است که آمریکا و بهطور مشخص وزارت خارجه، مجاهدین خلق را در لیست خود نگهداشته است. کاری که اتحادیه اروپا و انگلستان مدت زیادی است متوقف کردهاند. آنها با این کار خود به رفتار هم عراق و هم رژیم ایران مشروعیت میبخشند.
به نظر میرسد وزارتخارجه آمریکا به این نتیجه رسیده است که نباید کاری کند مبادا که رژیم ایران از آن ناخرسند شود، درحالیکه این اقدام به آمریکا دست بالاتری علیه رژیم ایران میدهد و نه کمتر.
همانگونه که بسیاری از شماها میدانید مجاهدین خلق به دادگاه رفتند و خواهان حذف این نامگذاری غیرقابل توجیه شدند. دادگاه استیناف کلمبیا به وزارتخارجه گفت آنها (وزارت خارجه) شواهدی مبنی بر اینکه مجاهدین خلق طی ۱۰سال گذشته به اعمال خشونتآمیز دستزده باشند، یا تمایل به چنین کاری داشته باشند را ارائه نکرده است. دادگاه به وزارتخارجه در سپتامبر ۲۰۱۰ دستور داد این نامگذاری را مورد بازبینی قرار دهد. این مربوط به یکسال پیش است و تمام کاری که طی این مدت وزارتخارجه انجام داده، اسنادی را ارائه داده که انطباقی با موضوعات نداشته و با نامگذاری مرتبط نبوده است و سؤالاتی را از مجاهدین خلق کرد که (سازمان) پاسخ آن را داده و ربطی به نامگذاری نداشته است. زمان طولانی از آن موقع میگذرد. وزارتخارجه باید این سیاست به تأخیر انداختن را متوقف کند، سیاستی که تنها قاتلان را جریتر میکند.
من از کمیته مصرانه میخواهم تا با برگزاری جلسه استماع از وزارتخارجه بخواهد یا در مورد سیاست خود توضیح قانع کننده بدهد یا آن را تغییر دهد.
این کمیته همچنین در مورد کاری که دولتمان انجام میدهد، تحقیق کند و اصلاحیهیی را ارائه دهد که به موجب آن ارسال کمکهای نظامی و غیرنظامی از این کشور به یکانهای نظامی مانند یکانهای عراقی که ساکنان اشرف را کشتند، ممنوع سازد.
اگر شما سؤالات دشواری بپرسید، ممکن است پاسخهایی دریافت کنید که ما و ساکنان اشرف بتوانیم با آن پاسخها کنار بیاییم.
من از توجه شما متشکرم.
سرهنگ وسلی مارتین، فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف ۲۰۰۵ ـ ۲۰۰۶
خیلی متشکرم آقای رئیس و اعضای برجسته کمیته
از فرصتی که به من برای صحبت در مقابل این کمیته دادهاید تشکر میکنم.
آقای رئیس من همچنین دوست دارم که کتاب کدهای فاجعه آفرین را که پاسخی به گزارش ایران در مورد سازمان مجاهدین است را معرفی کنم.
تدپو: مانعی ندارد
بهعنوان اولین افسر ضدتروریسم و حفاظت نیرو در عراق، افسر عملیاتی نیروهای ضربت ۱۳۴ (عملیات دستگیری) که در پایگاه عملیاتی اشرف نیز خدمت کردهام، میخواستم قبل از همه این موضوع را برجسته کنم که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
در سال ۲۰۰۳، هنگامی که ایالات متحده طرح تهاجم خود به عراق را نهایی کرد، رژیم ایران وارد این کار شد که چگونه میتواند به آرامی هر چقدر که امکان دارد بر عراق سلطه یابد. امروز، نفوذ رژیم ایران از استانهای جنوبی به قسمت اعظم بغداد گسترش یافته. همچنین به استان دیالی که کمپ اشرف، محل اقامت سازمان مجاهدین خلق ایران، در آن واقع شده. نفوذ رو به رشد رژیم ایران در سراسر منطقه با این اظهارنظر خمینی که «راه قدس از کربلا میگذرد» همچنان ادامه دارد. درحالیکه دولتهای مالکی و احمدینژاد به هم نزدیکتر میشوند، وضعیت سازمان مجاهدین، همان طوری که در فیلم ژوئیه ۲۰۰۹ و آوریل ۲۰۱۱ ثابت گردیده، خطیرتر میگردد. در این ویدیوها مشاهده میکنیم نیروهای مالکی با استفاده از خودروها و تجهیزات تأمین شده آمریکایی افراد بیدفاع را زیر میگیرند و به آنها شلیک میکنند. ما همچنین شاهد شجاعت ساکنان اشرف هستیم. بهرغم اینکه آنها میدانند ممکن است نفرات بعدی باشند که کشته میشوند، برای نجات رفقای بر خاک افتاده خود هجوم میآورند. شجاعت زیر آتش یک صفت فردی قابل تحسین است. کشتن افراد غیرمسلح قتل است. هنوز وزارتخارجه آمریکا هیچ کار مادی در مقابل این حملات یا وضعیت کل اشرف انجام نداده است.
تا آن جایی که به وزارتخارجه بر میگردد، افسر عملیاتی که در دوره تصدی من برای رسیدگی به مسائل اشرف مشخص کرده بودند، یک داستان بیپایان از شرمندگی و تعصب بود. بازدیدهای این خانم فاجعهبار بود. شایعات مستمر و اطلاعات غلط او منجر به بازرسیهای اعلام نشده و بیاساس در اماکن سازمان مجاهدین گردید. بهرغم اینکه از سوی فرمانده کل نیروی ضربت ۱۳۴ به همه ما هشدار داده شده بود که از اطلاعات غیرقابل اعتماد ربیعی، مشاور امنیت ملی عراق استفاده نکنیم، این خانم به استفاده از آنها ادامه داد. ربیعی به نوبه خود همان اطلاعات را به رژیم ایران رد میکرد. ظرف دو هفته، من همان اطلاعات را از مجاهدین دریافت میکردم.
وقتی به پنتاگون بازگشتم، به مقامات وزارتخارجه برای بررسی مسائل سازمان مجاهدین کمک میکردم. این شامل ارائه یک نامه ترجمه شده از هوشیار زیباری، رئیس روابط بینالمللی حزب دموکراتیک کردستان بود که اظهار میدارد سازمان مجاهدین به کردها حمله نکردهاند. آقای زیباری متعاقباً تأیید کرد که نامه حقیقی است. کماکان، چند ماه بعد، وقتی گزارش سالانه وزارتخارجه درباره تروریسم منتشر شد، اتهام حمله به اکراد در آن باقی مانده بود. در مقابل سؤال من از همان مقامات وزارتخارجه در این باره، مطلع شدم که آنها با کسانی که گزارش سالانه را آماده کردهاند مراودهای ندارند.
یک شایعه همیشگی که بهطور مشخص ارزش طرح کردن دارد، درباره اعضای سازمان مجاهدین است که برخلاف میلشان نگاه داشته شدهاند. من توانستم از طریق وقایع مشخصی تأیید کنم هر کسی که بخواهد آنجا را ترک کند این انتخاب را دارد. نفع برنده واقعی از بین رفتن مجاهدین، احمدینژاد و بنیادگرایان مذهبی حاکم خواهند بود. عزم آنها برای نگهداری خود در قدرت با فریب و وحشیگری پس از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۹ به خوبی ثابت گردید. رژیم بنیادگرای ایران همواره خواهان این بوده که سازمان مجاهدین به آنها مسترد شود. اگر این اتفاق بیفتد، آنها اعدام خواهند شد تا به شهروندان ایرانی خاطرنشان کنند که چه بر سر مخالفان دولت میآید تا روحیه هر کسی را که بخواهد مقاومت کند درهم بشکنند و به دنیا نشان بدهند چه بر سر کسانی میآید که بر سر جانشان به ایالات متحده اعتماد کردند.
سازمان مجاهدین بدون شلیک یک گلوله به ارتش ایالات متحده همه سلاحهای خود را تحویل داد، سرجمع شدن در کمپ اشرف را پذیرفت، تروریسم را محکوم کرد، موقعیت افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون ۴ ژنو را پذیرفت، جهان را از اطلاعات حیاتی درباره برنامه توسعه سلاحهای هستهیی ایران مطلع کرد، و هر محدودیت و الزامی را که برایشان گذاشته شد، رعایت کرد.. سازمان مجاهدین سهم خود را کاملاً ادا کرده است. ایالات متحده خیلی کوتاهی داشته است. بهای این عدم توازن را اکنون ساکنان اشرف میپردازند.
دکتر سرهنگ گری مورش، مسئول امداد پزشکی نیروهای آمریکایی در اشرف ۲۰۰۴
آقای رئیس متشکرم قبل از اینکه من شروع کنم با اجازه شما مایلم که برای ثبت در پرونده نامهیی از جنرال جیمز گاردنر، فرمانده نیروهای ائتلاف به دبیرکل سازمان مجاهدین خلق مورخه ۱۶فوریه ۲۰۰۶، همچنین مایلم بیانیه فرمانده مرکزی آمریکا در رابطه با مجاهدین وخلع سلاح درسال۲۰۰۳ و نهایتاً گزارش آقای استیون اشنیبام یک وکیل حقوقبشر بینالمللی، که در رابطه با حقوق ساکنان اشرف تهیه شده و دو نظریه حقوقی را نیز در این رابطه ارائه کرده، به این اسناد اضافه شود
رئیس جلسه، قاضی تد پو:
تمامی این اسناد در پرونده ثبت خواهد شد.
دکتر گری مارش:
متشکرم آقای رئیس، یک بیانیه مفصل تهیه کردم که مشاهداتم را ترسیم میکند. این مشاهدات بر اساس نقش مستقیم من بهعنوان مسئول اکپیب درمانی پزشکی است که برای مأموریت به کمپ اشرف در اوایل ۲۰۰۴ اعزام شدیم، جایی که با ساکنان اشرف ۲۴ساعت هفت روز هفته، هم زندگی و هم کار میکردیم.
من وارد عراق شدم بدون اینکه چیزی از مجاهدین بدانم و با اطلات بسیار زیادی از سازمان و وضعیت داخلی آن اشرف را ترک کردم. اجازه بدهید که بگویم من مجاهدین را میشناسم. بر اساس مشاهداتم میتوانم سه نتیجهگیری ساده را ارائه بدهم و براین عقیدهام که غیرقابل تردید هستند.
یکم: مجاهدین و اشرف تروریست نیستند. اتحادیه اروپا آنها را تروریست نمیداند فرانسویها و بریتانیا آنها را تروریست نمیدانند، تنها کشور جدی که آنها را تروریست میداند آمریکا است این باید تغییر کند و به سرعت تغییر کند
دوم: وقتی که نیروهای نظامی در ۲۰۰۳ وارد عراق شدند جلساتی بین مجاهدین و مقامات رسمی آمریکا برگزار شد. مجاهدین موافقت کردند که همه سلاحهایشان را بدهند. در عوض تحویل سلاحها که برای دفاع از خود بود، آمریکا قول داد از آنها حفاظت کند. در واقع بهدنبال یک تحقیقات گسترده از همه فعالیتهای مجاهدین شامل مصاحبههای طولانی با تک به تک ساکنان اشرف، به هر کدام از ساکنان اشرف یک سند امضا شده داده شد که امنیت آنها را بهعنوان «افراد حفاظتشده» تحت کنوانسیون ۴ ژنو با قول آمریکا، تضمین میکند.
خانمها و آقایان، ساکنان اشرف بیش از هر چیز بخش توافق خودشان را محترم شمرده و انجام دادند ولی ما این کار را نکردیم. نیروهای آمریکا بعضاً برای فیلمبرداری از حمله علیه آنها، کنار ایستادند، بدون اینکه دخالت کنند.
سوم: نهایتاً من توصیه مشخصی دارم اینکه میخواهم آمریکا به قولش عمل کند و مواردی که توافق شده را به اجرا بگذارد، یک نفر باید مسئولیت حفاظت اشرف را برعهده بگیرد. این مسئولیت باید از عراقیها گرفته شود. تحت نفوذ واضح رژیم ایران، این رژیم و حکومت عراق قصد دارند مجاهدین را نابود کنند. وضعیت فعلی قابلقبول نیست. ما باید دخالت کنیم.
بسیار زیاد متشکرم