شما هم ميتونستيد مثل بقيه برويد دنبال كارو زندگي اما بلافاصله دنبال مقاومت رفتيدچرا؟
من معتقدم همانطوركه پرنده براي پرواز نياز به هوا دارد
هنر هنرمند فقط بامردمش شكوفا ميشه.فقط با مردمش عينيت پيدا ميكنه. در رشته هاي مختلف ,در نقاشي, شعر و موسيقي اين مردمش هستندكه اون را بارور ميكنند و هنرمند را پرورش ميدهند.هنرمند به جامعه اش مديون است.همان طوري كه در روزهاي خوش از آنها نفس ميگيره درناملايمات هم حق است كه كنارش باشه همانهايي كه او را به اوج رساندند.
تقريبااواسط سالهاي پنجاه وهشت ,بعدازاون روزهاي تيره وتار,اون دادگاههاي فرمايشي,واون اعدام ها و زندانهاي بي حساب تازه ناظرشكوندن ساز برسر نوازنده صاحب ساز شديم ...
من خودم از اولين نفراتي بودم كه احضار شدم به دادگاه
دردادگاه متوجه شدم كه بهار آزاديمون به تابستان نرسيده داره يخ بست...
...
استبداد ميرفت كه آخوند را با اسم جعلي نماينده خدا بر تخت بنشاند.براي مردمي كه بعد از سالها مبارزه ,شاه را از تخت به زير كشوند
آزادي خواهي و تجدد طلبي درمقابل ارتجاع وبنياد گرايي جنگ شروع شد يك جنگ واقعي اما نابرابر
آنجا تصميم گرفتم به هر قيمتي كه شده كنار مردمم باشم همانهاي كه باعث رشد من شدند
اگر ناچار شدم بيام خارج ديگه توان و تحمل زندان دوباره را نداشتم و نميتوانستم ان همه را تحمل كنم ولي ميخواستم به مبارزه ام ادامه بدهم
اما چرا اشرف و علت دفاع خستگي ناپذير شما از اشرف چيست ؟ من هر چي كه از اشرف بگويم كم گفتم
پايگاه اشرف كه الان نزديك به 3500 نفر از مجاهدين انجا هستند يك پايگاه ارتش و نظامي نيست .همين با عث وحشت اخوندها شده
عزيزاني كه تو اين پايگاه زندگي ميكنن از لحظه اي كه مدال اشرفي بودن را بر سينه زدند با كشيدن يك خط بطلان بر مسائل دنيوي
عزم و اراده شون را براي استقرار آزادي و دموكراسي تو ايران بارور كردن
جنايت و دنائت درخميره ديكتاتورهاست,مقاومت و پايداري تا بي نهايت براي رسيدن به آزادي براي آخوند قابل تصور نيست آخوند نميتونه اين را باور كند
اشرف سرزمين مرز كمپ نيست و نميتواند باوركند كه با تسخير اشرف شيپور آزادي سر بده
اشرف يك تفكره يك بينشه و يك جهان بيني خاصي است كه براي اخوندها غريبه است
چرا از اشرف دفاع ميكنيد؟من از اشرف دفاع نميكنم من از آزادي , انسانيت , رهايي ودموكراسي و مقاومت دفاع ميكنم
اشرف نماد تمام اين چيزهاست.
No comments:
Post a Comment