Saturday, 11 June 2011

فرازی از زندگی جاودانه‌فروغ اشرف – مجاهد قهرمان اکبر مددزاده

تولد: ۱۳۵۶- جلفای آذربایجان
شهادت: ۱۹فروردین ۱۳۹۰- اشرف


در کار و مسئولیت شاخص است.
شاخص سرزندگی و تلاش در مناسبات است
در کار و مسئولیت و پیگیری شاخص است
با جمع یگانه است، حتی یک لحظه‌اش را در خودش نگه‌نمی‌دارد.

اینها جملاتی از گزارشهایی است که همرزمان اکبر مددزاده درباره او گفته و نوشته‌اند، این توصیفات را همرزمان اکبر نه بعد از شهادت او که در شهریور ۸۹ در موردش گفته‌اند. مجاهد دلیر و انقلابی پاکبازی که به‌رغم سابقه نسبتاً کوتاه تشکیلاتی‌اش که از سال ۸۵ به اشرف آمده بود، هم‌چون خواهرش مهدیه که در جمعه خونین ۱۹فروردین اشرف با هم پرواز کردند، به یک مجاهد و رزمنده تمام‌عیار تبدیل شده بود.

شاید این سرعت رشد به این خاطر باشد که اکبر به‌رغم جوانی، سرد و گرم چشیده بود، نزدیک یک سال را در زندانها و شکنجه‌گاههای رژیم به‌سر برده بود و مدتی هم در داخل کشور در ارتباط تشکیلاتی با مجاهدین فعالیت می‌کرد. از این‌رو قدر آن‌چه را که یافته بود، خوب می‌دانست و حاضر بود که تمام وجود خود را برای حراست از آن فدا کند.

ایمان پولادین و عزم جزم اکبر که آن را با شهادت حماسی‌اش به اثبات رساند، در سوگندنامه او نیز می‌درخشد. او می‌نویسد:
«تعهد می‌دهم و سوگند می‌خورم که تا آخرین قطره خونم و نفسم در این مسیر مستمر و استوار قدم بردارم و تا دینش هستم و اگر زمانه هزار مرتبه خطیرتر هم باشد، با اتکا به انقلاب خواهر مریم… استوارتر و پایدارتر هستم و تعهد می‌دهم همیشه مجاهدی صدیق بمانم و لحظه‌یی از آرمانم و هدفم که همان آزادی خلق قهرمان ایران از چنگال آخوندهای خون‌آشام هست، کوتاه نیایم…».

اکبر به راستی معنی حرفش و بهای تعهدش را تا بن استخوان می‌فهمید و در عمل نیز آن را به اثبات رساند. گویی این اکبر است که می‌خواند:

بهایش هرچه باشد می‌دهم باخون برایش هرچه باشد می‌دهم من جان

منم من اشرفی فرزند ایرانم رهم آزادی است و عشق من ایران.

No comments:

Post a Comment