Wednesday, 1 June 2011

امید به تحقق آرمان، تا بن استخوان فرازهایی از زندگی جاودانه‌فروغ اشرف، مسعود حاجیلویی مبتکر

تولد: ۱۳۶۰- همدان
شهادت: فروردین ۱۳۹۰


«بعد از خارج شدن از ایران و بودن در جمع مجاهدین تنها یک آرزو دارم، این‌که روزی برسد که ایران و مردم رنجدیده آن آزاد شده باشند. روزی که بچه‌های معصوم ایران مجبور نباشند برای تهیه یک لقمه نان دست فروشی و کار کنند. روزی که پدران از تهیه نکردن نیازمندیهای فرزندان شرمنده نباشند. روزیکه زنان و دختران مجبور نباشند برای تأمین زندگی رو به فساد و هزار بدبختی بیاورند».

این قسمتی از نامه مسعود حاجیلویی به رهبر مقاومت است. این سطور تصویر روشنی از مجاهد خلق، از آرمان و انگیزه‌هایش به دست می‌دهد. مسعود به زبانی ساده راز ظرفیت بی‌انتهای فدای مجاهد خلق را نیز روشن می‌سازد. او می‌نویسد:
«ایمان دارم که چنین روزی برآورده نمی‌شود مگر تحت رهبری شما و خواهر مریم، آری، سایه رحمت و مهربانی شما باید بالای سر مردم ایران باشد، شما مرهم دردها و رنجهای این ملت هستید.
با این امید است که سختی راه مبارزه برایم آسان می‌شود. با این امید است که می‌توانم از همه چیز گذشته و خود را فدیه این مسیر بکنم».

آرزوهایی که برای تحقق آن حاضر است صد بار بمیرد. زیر شنی تانک و زرهپوش له و قطعه قطعه شود، در آتش سوزانده شود. سالهای طولانی در حبس و زندان به‌سر ببرد و سرانجام نیز بالای دار برود.

مسعود پس از اتمام تحصیلات متوسطه، ابتدا هدفش رفتن به دانشگاه بود، مدتی هم وارد دوره پیش دانشگاهی دانشگاه بوعلی همدان شد، اما به‌زودی دریافت آن‌چه را که به‌دنبال آن است در درس و دانشگاه نخواهد یافت. او که خانواده‌اش هوادار مجاهدین بودند و پدرش در همین رابطه سالهایی را در زندان به‌سر برده بود، دریافت که گمشده‌اش را فقط در اشرف خواهد یافت. این چنین بود که عزم جزم کرد و به اشرف آمد، با این هدف که به قول خودش همه چیز خود را در راه آزادی خلق و میهنش و در راه تحقق آرمانهای والای رهایی مظلومان و محرومان فدا کند.

فدا کردم تن و جان بهر ایران کی‌ام من؟ ، اشرفی! نسلی خروشان

نجوشد در رگم جز خون غیرت که گیرم میهنم را از شریران


مسعود در این مسیر خود را برای تحمل هر بهایی و هر فدایی آماده کرده بود. اگر‌چه تا بن استخوان ایمان داشت که امید به پیروزی هر سختی را آسان و هر ناهمواری را هموار می‌کند. و این چنین بود که شادمانه و سرودخوان به سوی شهادت شتافت.

No comments:

Post a Comment