تالار ویکتوریا ـ ژنو ـ ۲۲سپتامبر۲۰۱۱ ـ ۳۱شهریور۹۰
با سلام و درود و تبریک به همه متحصنان در مقابل مللمتحد در ژنو که با پایداری در بیش از ۱۵۰ روز، در سرما و گرما، به اولین خواسته خود برای حفاظت از ساکنان اشرف دست یافتید. خسته نباشید. مطمئناً شما صدای مردم و مقاومت ایران را به گوش جهانیان میرسانید و با پایداریتان بهسهم خود میتوانید دستیابی بهحقوق و حفاظت ساکنان اشرف را محقق سازید.
محاصره اشرف و آزار و شکنجه و تهدید اشرفیها بهطور روزانه، با اضافه کردن دکلهای پارازیت و شنود و بلندگوها و تهدید به بستن اشرف توسط مقامات عراقی، گسترش مییابد. اما حضور و پایداری و دادخواهی شما در ژنو، به آنها اخطار میدهد که تمامی این اعمال آنها ثبت خواهد شد و لاجرم روزی باید پاسخگوی آن باشند. درود بر شما اشرفنشانها و بر صبر و پایداری و بر عزم جزمتان.
دوستان عزیز!
امروز در ژنو، در شهر حقوقبشر، شهر سازمانهای بینالمللی و حقوق بینالملل و شهر کنوانسیونهای بینالمللی و محل فعالیت دکتر کاظم رجوی شهید بزرگ حقوقبشر ایران که جان بر سر آرمان حقوقبشر مردم ایران نهاد، گرد آمدهایم تا در مورد یکی از جدیترین مسائل حقوقبشری و یکی از بزرگترین موارد نقض حقوق بینالملل و کنوانسیونهای ژنو، صحبت کنیم؛ در مورد زندان بزرگ ایران که ۸۰میلیون نفر روزانه زیرسرکوب ملاها هستند و در مورد اشرف که ۹ سال است ساکنانش در حبس خانگی بهسر میبرند و هر روز و هر ساعت، حقوق انسانیشان نقض میشود. و این یک واکنش جدی و سریع از طرف مراجع بینالمللی و دولتها میطلبد.
خوشبختانه در این جا دوستان گرامی سوئیسی را میبینم و شخصیتهای بسیار محترم از آمریکا، آلمان، ایتالیا، انگلیس، ایرلند و پرتغال و سایر کشورها که در مبارزه علیه این بیعدالتی پیشتازند. به همه آنها درود میفرستم. گروهی از متخصصان شجاع در این اجتماع حضور دارند. آنها ۱۵۰ روز است در حمایت از اشرف در برابر دفاتر سازمان ملل در ژنو ایستادهاند. در همین ساعتها هزاران ایرانی در نیویورک نسبت به حضور احمدینژاد در سازمان ملل دست به اعتراض زدهاند. آنها فریاد میزنند که احمدینژاد قاتل، نماینده مردم ایران در سازمان ملل نیست.
از همین جا خطاب به آنها و خطاب به شما متحصنان در ژنو میگویم:
شما نه فقط برای مردم ما، بلکه برای تمام دنیا مایه افتخار هستید. زیرا پرچمدار آزادی و حقوقبشر ایران هستید. دیروز در جلسهیی در سازمان ملل متحد، بر خواست شما یعنی حفاظت بینالمللی اشرف تأکید کردم.
کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کرده است که ساکنان اشرف بر طبق قانون بینالملل، پناهجویان برخوردار از حفاظتهای بنیادی محسوب میشوند. البته این گام مثبت ولی ناکافی است و کمیساریا باید قدمهای بعدی را بردارد.
اکنون برای بستن راه قتلعام بعدی، دبیرکل ملل متحد باید اشرف را یک منطقه غیرنظامی و تحت نظارت مللمتحد اعلام کند. همچنین باید دستور استقرار ناظران مللمتحد در اشرف را صادر کند.
کما اینکه کمیساریای عالی حقوقبشر باید هر چه زودتر تحقیقات مستقل و شفاف و کاملی درباره حمله ۸آوریل انجام دهد.
اینها اقدامات ضروری است زیرا دولت عراق بر اولتیماتوم خود، برای بستن اشرف، روزانه اصرار میورزد
انجام این وظایف فقط به سود مردم ایران نیست، بلکه اعتبار سازمان ملل را نزد مردم خاورمیانه بالا میبرد.
حضار محترم
موضوع اشرف، مسأله کانونی یک بحران بزرگتر است؛ یعنی بحران ایران. این موضوع از یک طرف بازتاب پایداری مردم ایران برای کسب آزادی است، از طرف دیگر، وضعیت رژیم را منعکس میکند.
میدانید که رژیم ایران در یک بحران چهار وجهی گرفتار است که عبارتند از:
۱ـ یک جامعه عمیقاً ناراضی. ۳هفته پیش بهرغم سرکوب گسترده، شاهد قیامها در ارومیه و تبریز بودیم.
۲ ـ انقلابها در منطقه خطر قیامها در ایران را برای ملاها بیشتر کرده است. بهعلاوه باعث تجزیه جبهه منطقهیی رژیم شده است.
۳ ـ ورشکستگی اقتصادی که تورم را به حدود ۲۰ درصد رسانده است. نرخ بیکاری ۱۷ درصد و رشد اقتصادی نزدیک به صفر و صنایع کشور فقط با ۳۰ درصد ظرفیت خود کار میکنند.
۴ ـ بحرانهای درونی رژیم، بهویژه جدال خامنهای ـ احمدینژاد که آخوندهای حاکم، آن را بدترین فتنه از شروع تأسیس رژیم توصیف کردهاند.
۲هفته پیش، خامنهای در دیدار با اعضای خبرگان گفت: «تقریباٴ در ۸ماه... ۴ تا دیکتاتور» سرنگون شدهاند. او افزود: «انسان دلش میلرزد». خامنهای همچنین در یک جلسه محرمانه با اعضای شورای عالی امنیت رژیم گفته است: «اگر ما به طرف مرزها نرویم، مرزها به طرف ما خواهند آمد».
حال، سؤال اساسی این است که با وجود این بحرانها، چرا ملاها سقوط نمیکنند؟ چرا در بهار عرب، قیامها در ایران بالا نگرفته است؟ بهخصوص که قیامهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ این فرضیه را باطل کرد که گویا ملاها از حمایت مردم ایران برخوردارند.
مردم ایران به ویژه نسل جوان عمیقاً از این رژیم بیزارند. مردم ایران در مبارزه با این رژیم، فداکاری زیادی کردهاند. اعدام ۱۲۰ هزار تن از فرزندان شجاع ایران، گواه این فداکاری است. بر آیند این فداکاریها وجود یک جنبش سازمانیافته با یک برنامه دموکراتیک است.
با این همه، چه چیزی ملاها را سرپا نگهداشته است؟
نخستین دلیل، این است که سرکوبگری این رژیم با هیچیک از دیکتاتوریهای جهان امروز قابل مقایسه نیست. این رژیم، دستکم ۷۰ نهاد سرکوبگر دارد. در واقع تمام رژیم بهصورت یک ماشین سرکوب است. مهمترین مقامهای این رژیم، از جمله رئیسجمهور آن، شکنجهگران قهار زندانهای سیاسی بودهاند. . از اقتصاد ایران تا رادیو تلویزیون، مطبوعات، مساجد و قضاییه، همه جزیی از پروژه سرکوباند. دبیرستانها با دوربینهای مداربسته کنترل میشود. دانشگاهها مثل پادگان است. فاشیسم مذهبی خصوصیترین امور زندگی مردم را هم تحت کنترل دارد.
دومین عامل، کمک غرب است. اگر دولتهای غرب به ملاها کمک نمیکردند، این رژیم دوام نمیآورد.
کلمه مماشات، گویای این سیاست نیست.
زیرا از یک طرف دولتهای غرب، راه جنبش مقاومت را با لیست تروریستی بستهاند. از سوی دیگر دست رژیم و عواملش در عراق را علیه مجاهدان اشرف باز گذاشتهاند و در عین حال در مقابل موج سرکوب و اعدام در ایران سکوت کردهاند. به این ترتیب، آنها عملاً در سرکوب مردم ایران مشارکت فعال دارند.
در مقابل سرکوب وحشیانه فاشیسم دینی، مردم ایران برای کسب آزادی به یک جنبش سازمانیافته نیاز دارند. سیاستهای غربی در سرکوب این جنبش با رژیم ایران همراه شدهاند. با برچسب تروریستی، عمر رژیم ملاها را طولانی کردند.
شما قیامهای سال ۲۰۰۹ ایران را به یاد دارید. برخی میگویند در آن موقع آمریکا بیطرف بود. اما متأسفانه این طور نبود. درست همزمان با قیامها، آمریکا حفاظت اشرف را به یک دولت دستنشانده خامنهای در عراق واگذار کرد. این بزرگترین هدیه به ملاها بود. بدون این واگذاری، خامنهای نمیتوانست در سال ۲۰۰۹ به اشرف حمله کند. در این صورت وضع قیامها در ایران متفاوت بود.
برخی میپرسند علت این سیاست اشتباه چیست؟ این آمریکاست که باید پاسخ بدهد که چرا به اشتباه خود در مورد کودتا علیه دکتر مصدق و به اشتباه خود در حمایت تمام عیار از شاه و به فضاحت ایران کنترا امروز بهصورت زیان بارتری ادامه میدهد.
در سال ۱۹۹۷ آنها مجاهدین را در لیست گذاشتند. زیرا میخواستند میانهروهای موهوم در درون فاشیسم مذهبی را تقویت کنند. در سالهای اخیر ایالات متحده باز هم برای دلجویی از رژیم ایران و رژیم دستنشاندهاش در عراق، به وظایف و مسئولیتهایش در قبال ساکنان اشرف پشت کرد.
برخی میپرسند دولتهای غرب از یک طرف ملاها را تحریم کردهاند. از طرف دیگر مقاومت را تحت فشار گذاشتهاند. چرا این تناقض وجود دارد؟
تا وقتی دولتهای غرب دست و پای مقاومت را بستهاند، تحریمها جدی نیست.
سازمان مجاهدین نیروی تغییر است. وقتی نیروی تغییر به بند کشیده میشود، دیگر اقدامات بیتاثیر میشود.
در سال۲۰۱۰ در میان ۱۵ کشور نخست صادرکننده به ایران، ۸ کشور اتحادیه اروپا وجود دارند. آنها درمجموع، حدود ۱۲ هزار نوع کالا به ایران فروختهاند. تقریباً تمام آن کالاها صنعتی است. ملاها صنایع نظامی و اتمی را با همین کالاها تأمین میکنند. به علاوه، خریدار بخش عمده این کالاها شرکتهای وابسته به سپاه پاسداراناند.
دوستان عزیز
در برابر تمام فشارها، خوشبختانه مقاومت مردم ایران پایداری کرده و ریشهداری و مشروعیت خود را اثبات کرده است.
خوشبختانه برخلاف دولتهای غرب، کنگره آمریکا و پارلمانهای اروپایی و شخصیتهای شریف در آمریکا و اروپا، جنبش بزرگی در حمایت از آزادی مردم ایران و دفاع از اشرف تشکیل دادهاند. ما اروپا و آمریکا را به همین شخصیتهای والامقام میشناسیم.
حاکمیت دیکتاتوری در ایران رو به زوال است و هر کس سرنوشت خود را بیش از این به رژیم ایران گره بزند، قطعاً زیان خواهد کرد.
حذف نام مجاهدین از لیست وزارتخارجه آمریکا و تأمین حفاظت ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی آنها، عینیترین شاخص در شرایط کنونی است که نشان میدهد ایالات متحده در کدام جبهه ایستاده است.
همچنین از دولت سوئیس بهعنوان حافظ کنوانسیونهای ژنو میخواهم در حفاظت از ساکنان اشرف اقدام عاجل بنماید.
بهرغم این حملات، بساط دیکتاتوری آخوندی به وسیله مردم و مقاومت ایران برچیده خواهد شد. من روزی را میبینم که تهران دیگر پایتخت سرکوب و صدور تروریسم نیست، بلکه شهر حقوقبشر است. شهر الهامبخش برابری زنان و مردان، شهری بدون اعدام و شکنجه، شهر برگزیده مللمتحد و سازمانهای بینالمللی و شهر آزادی و دموکراسی.
من به آمدن آن روز، با تمام قلبم ایمان دارم.
از همه شما متشکرم.
با سلام و درود و تبریک به همه متحصنان در مقابل مللمتحد در ژنو که با پایداری در بیش از ۱۵۰ روز، در سرما و گرما، به اولین خواسته خود برای حفاظت از ساکنان اشرف دست یافتید. خسته نباشید. مطمئناً شما صدای مردم و مقاومت ایران را به گوش جهانیان میرسانید و با پایداریتان بهسهم خود میتوانید دستیابی بهحقوق و حفاظت ساکنان اشرف را محقق سازید.
محاصره اشرف و آزار و شکنجه و تهدید اشرفیها بهطور روزانه، با اضافه کردن دکلهای پارازیت و شنود و بلندگوها و تهدید به بستن اشرف توسط مقامات عراقی، گسترش مییابد. اما حضور و پایداری و دادخواهی شما در ژنو، به آنها اخطار میدهد که تمامی این اعمال آنها ثبت خواهد شد و لاجرم روزی باید پاسخگوی آن باشند. درود بر شما اشرفنشانها و بر صبر و پایداری و بر عزم جزمتان.
دوستان عزیز!
امروز در ژنو، در شهر حقوقبشر، شهر سازمانهای بینالمللی و حقوق بینالملل و شهر کنوانسیونهای بینالمللی و محل فعالیت دکتر کاظم رجوی شهید بزرگ حقوقبشر ایران که جان بر سر آرمان حقوقبشر مردم ایران نهاد، گرد آمدهایم تا در مورد یکی از جدیترین مسائل حقوقبشری و یکی از بزرگترین موارد نقض حقوق بینالملل و کنوانسیونهای ژنو، صحبت کنیم؛ در مورد زندان بزرگ ایران که ۸۰میلیون نفر روزانه زیرسرکوب ملاها هستند و در مورد اشرف که ۹ سال است ساکنانش در حبس خانگی بهسر میبرند و هر روز و هر ساعت، حقوق انسانیشان نقض میشود. و این یک واکنش جدی و سریع از طرف مراجع بینالمللی و دولتها میطلبد.
خوشبختانه در این جا دوستان گرامی سوئیسی را میبینم و شخصیتهای بسیار محترم از آمریکا، آلمان، ایتالیا، انگلیس، ایرلند و پرتغال و سایر کشورها که در مبارزه علیه این بیعدالتی پیشتازند. به همه آنها درود میفرستم. گروهی از متخصصان شجاع در این اجتماع حضور دارند. آنها ۱۵۰ روز است در حمایت از اشرف در برابر دفاتر سازمان ملل در ژنو ایستادهاند. در همین ساعتها هزاران ایرانی در نیویورک نسبت به حضور احمدینژاد در سازمان ملل دست به اعتراض زدهاند. آنها فریاد میزنند که احمدینژاد قاتل، نماینده مردم ایران در سازمان ملل نیست.
از همین جا خطاب به آنها و خطاب به شما متحصنان در ژنو میگویم:
شما نه فقط برای مردم ما، بلکه برای تمام دنیا مایه افتخار هستید. زیرا پرچمدار آزادی و حقوقبشر ایران هستید. دیروز در جلسهیی در سازمان ملل متحد، بر خواست شما یعنی حفاظت بینالمللی اشرف تأکید کردم.
کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کرده است که ساکنان اشرف بر طبق قانون بینالملل، پناهجویان برخوردار از حفاظتهای بنیادی محسوب میشوند. البته این گام مثبت ولی ناکافی است و کمیساریا باید قدمهای بعدی را بردارد.
اکنون برای بستن راه قتلعام بعدی، دبیرکل ملل متحد باید اشرف را یک منطقه غیرنظامی و تحت نظارت مللمتحد اعلام کند. همچنین باید دستور استقرار ناظران مللمتحد در اشرف را صادر کند.
کما اینکه کمیساریای عالی حقوقبشر باید هر چه زودتر تحقیقات مستقل و شفاف و کاملی درباره حمله ۸آوریل انجام دهد.
اینها اقدامات ضروری است زیرا دولت عراق بر اولتیماتوم خود، برای بستن اشرف، روزانه اصرار میورزد
انجام این وظایف فقط به سود مردم ایران نیست، بلکه اعتبار سازمان ملل را نزد مردم خاورمیانه بالا میبرد.
حضار محترم
موضوع اشرف، مسأله کانونی یک بحران بزرگتر است؛ یعنی بحران ایران. این موضوع از یک طرف بازتاب پایداری مردم ایران برای کسب آزادی است، از طرف دیگر، وضعیت رژیم را منعکس میکند.
میدانید که رژیم ایران در یک بحران چهار وجهی گرفتار است که عبارتند از:
۱ـ یک جامعه عمیقاً ناراضی. ۳هفته پیش بهرغم سرکوب گسترده، شاهد قیامها در ارومیه و تبریز بودیم.
۲ ـ انقلابها در منطقه خطر قیامها در ایران را برای ملاها بیشتر کرده است. بهعلاوه باعث تجزیه جبهه منطقهیی رژیم شده است.
۳ ـ ورشکستگی اقتصادی که تورم را به حدود ۲۰ درصد رسانده است. نرخ بیکاری ۱۷ درصد و رشد اقتصادی نزدیک به صفر و صنایع کشور فقط با ۳۰ درصد ظرفیت خود کار میکنند.
۴ ـ بحرانهای درونی رژیم، بهویژه جدال خامنهای ـ احمدینژاد که آخوندهای حاکم، آن را بدترین فتنه از شروع تأسیس رژیم توصیف کردهاند.
۲هفته پیش، خامنهای در دیدار با اعضای خبرگان گفت: «تقریباٴ در ۸ماه... ۴ تا دیکتاتور» سرنگون شدهاند. او افزود: «انسان دلش میلرزد». خامنهای همچنین در یک جلسه محرمانه با اعضای شورای عالی امنیت رژیم گفته است: «اگر ما به طرف مرزها نرویم، مرزها به طرف ما خواهند آمد».
حال، سؤال اساسی این است که با وجود این بحرانها، چرا ملاها سقوط نمیکنند؟ چرا در بهار عرب، قیامها در ایران بالا نگرفته است؟ بهخصوص که قیامهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ این فرضیه را باطل کرد که گویا ملاها از حمایت مردم ایران برخوردارند.
مردم ایران به ویژه نسل جوان عمیقاً از این رژیم بیزارند. مردم ایران در مبارزه با این رژیم، فداکاری زیادی کردهاند. اعدام ۱۲۰ هزار تن از فرزندان شجاع ایران، گواه این فداکاری است. بر آیند این فداکاریها وجود یک جنبش سازمانیافته با یک برنامه دموکراتیک است.
با این همه، چه چیزی ملاها را سرپا نگهداشته است؟
نخستین دلیل، این است که سرکوبگری این رژیم با هیچیک از دیکتاتوریهای جهان امروز قابل مقایسه نیست. این رژیم، دستکم ۷۰ نهاد سرکوبگر دارد. در واقع تمام رژیم بهصورت یک ماشین سرکوب است. مهمترین مقامهای این رژیم، از جمله رئیسجمهور آن، شکنجهگران قهار زندانهای سیاسی بودهاند. . از اقتصاد ایران تا رادیو تلویزیون، مطبوعات، مساجد و قضاییه، همه جزیی از پروژه سرکوباند. دبیرستانها با دوربینهای مداربسته کنترل میشود. دانشگاهها مثل پادگان است. فاشیسم مذهبی خصوصیترین امور زندگی مردم را هم تحت کنترل دارد.
دومین عامل، کمک غرب است. اگر دولتهای غرب به ملاها کمک نمیکردند، این رژیم دوام نمیآورد.
کلمه مماشات، گویای این سیاست نیست.
زیرا از یک طرف دولتهای غرب، راه جنبش مقاومت را با لیست تروریستی بستهاند. از سوی دیگر دست رژیم و عواملش در عراق را علیه مجاهدان اشرف باز گذاشتهاند و در عین حال در مقابل موج سرکوب و اعدام در ایران سکوت کردهاند. به این ترتیب، آنها عملاً در سرکوب مردم ایران مشارکت فعال دارند.
در مقابل سرکوب وحشیانه فاشیسم دینی، مردم ایران برای کسب آزادی به یک جنبش سازمانیافته نیاز دارند. سیاستهای غربی در سرکوب این جنبش با رژیم ایران همراه شدهاند. با برچسب تروریستی، عمر رژیم ملاها را طولانی کردند.
شما قیامهای سال ۲۰۰۹ ایران را به یاد دارید. برخی میگویند در آن موقع آمریکا بیطرف بود. اما متأسفانه این طور نبود. درست همزمان با قیامها، آمریکا حفاظت اشرف را به یک دولت دستنشانده خامنهای در عراق واگذار کرد. این بزرگترین هدیه به ملاها بود. بدون این واگذاری، خامنهای نمیتوانست در سال ۲۰۰۹ به اشرف حمله کند. در این صورت وضع قیامها در ایران متفاوت بود.
برخی میپرسند علت این سیاست اشتباه چیست؟ این آمریکاست که باید پاسخ بدهد که چرا به اشتباه خود در مورد کودتا علیه دکتر مصدق و به اشتباه خود در حمایت تمام عیار از شاه و به فضاحت ایران کنترا امروز بهصورت زیان بارتری ادامه میدهد.
در سال ۱۹۹۷ آنها مجاهدین را در لیست گذاشتند. زیرا میخواستند میانهروهای موهوم در درون فاشیسم مذهبی را تقویت کنند. در سالهای اخیر ایالات متحده باز هم برای دلجویی از رژیم ایران و رژیم دستنشاندهاش در عراق، به وظایف و مسئولیتهایش در قبال ساکنان اشرف پشت کرد.
برخی میپرسند دولتهای غرب از یک طرف ملاها را تحریم کردهاند. از طرف دیگر مقاومت را تحت فشار گذاشتهاند. چرا این تناقض وجود دارد؟
تا وقتی دولتهای غرب دست و پای مقاومت را بستهاند، تحریمها جدی نیست.
سازمان مجاهدین نیروی تغییر است. وقتی نیروی تغییر به بند کشیده میشود، دیگر اقدامات بیتاثیر میشود.
در سال۲۰۱۰ در میان ۱۵ کشور نخست صادرکننده به ایران، ۸ کشور اتحادیه اروپا وجود دارند. آنها درمجموع، حدود ۱۲ هزار نوع کالا به ایران فروختهاند. تقریباً تمام آن کالاها صنعتی است. ملاها صنایع نظامی و اتمی را با همین کالاها تأمین میکنند. به علاوه، خریدار بخش عمده این کالاها شرکتهای وابسته به سپاه پاسداراناند.
دوستان عزیز
در برابر تمام فشارها، خوشبختانه مقاومت مردم ایران پایداری کرده و ریشهداری و مشروعیت خود را اثبات کرده است.
خوشبختانه برخلاف دولتهای غرب، کنگره آمریکا و پارلمانهای اروپایی و شخصیتهای شریف در آمریکا و اروپا، جنبش بزرگی در حمایت از آزادی مردم ایران و دفاع از اشرف تشکیل دادهاند. ما اروپا و آمریکا را به همین شخصیتهای والامقام میشناسیم.
حاکمیت دیکتاتوری در ایران رو به زوال است و هر کس سرنوشت خود را بیش از این به رژیم ایران گره بزند، قطعاً زیان خواهد کرد.
حذف نام مجاهدین از لیست وزارتخارجه آمریکا و تأمین حفاظت ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی آنها، عینیترین شاخص در شرایط کنونی است که نشان میدهد ایالات متحده در کدام جبهه ایستاده است.
همچنین از دولت سوئیس بهعنوان حافظ کنوانسیونهای ژنو میخواهم در حفاظت از ساکنان اشرف اقدام عاجل بنماید.
بهرغم این حملات، بساط دیکتاتوری آخوندی به وسیله مردم و مقاومت ایران برچیده خواهد شد. من روزی را میبینم که تهران دیگر پایتخت سرکوب و صدور تروریسم نیست، بلکه شهر حقوقبشر است. شهر الهامبخش برابری زنان و مردان، شهری بدون اعدام و شکنجه، شهر برگزیده مللمتحد و سازمانهای بینالمللی و شهر آزادی و دموکراسی.
من به آمدن آن روز، با تمام قلبم ایمان دارم.
از همه شما متشکرم.
No comments:
Post a Comment