کمیته سیاست ایران، یک کنفرانس مطبوعاتی برای معرفی کتاب جدید پرفسور ریموند تنتر با عنوان ”برچسب تروریستی علیه گروه مخالف ایرانی“ برگزار کرد.
در این کنفرانس که در کلوپ ملی مطبوعات واشنگتن برگزار گردید، همچنین بسیج دیکتاتوری آخوندی برای ارائه اطلاعات گمراهکننده بهمنظور حفظ لیستگذاری مجاهدین و توطئه علیه اشرف، افشا شد.
پروفسور ریموند تنتر، رئیس کمیته سیاست ایران، جان سانو، نایبرئیس بخش محرمانه و عضو مدیریت اطلاعات مرکزی آمریکا در دولت جرج بوش، سپهبد تام مک اینرنی و بروس مککولم، مدیر پیشین مؤسسه فریدم هاوس در این کنفرانس سخنانی ایراد کردند.
پروفسور ریموند تنتر، عضو شورای امنیت ملی آمریکا در دولت ریگان، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب ”برچسب تروریستی علیه گروه مخالف ایرانی“ در معرفی کتاب خود گفت: «بهطور خلاصه، کتاب به 3بخش تقسیم شده است: سیاست، قانون و واقعیت... در بخش سیاست، این واقعیت بازگو میشود که برخلاف سنت رایج در سیاست داخلی آمریکا که جمهوریخواه و دموکرات در مقابل هم هستند، در مورد لزوم خروج مجاهدین از لیست، یک توافقنظر دوحزبی وجود دارد. بهطوری که هنگام شهادت دادن خانم کلینتون در مقابل کمیته خارجی کنگره، وقتی یکی از نمایندگان اشاره کرد که سفیر جان بولتون، معاون وزیر در دولت جمهوریخواه بوش، با هاوارد دین، رئیس سابق حزب دموکرات، در مورد خارج کردن مجاهدین از لیست همنظر هستند، وزیر خارجه دچار شگفتی شد.
در سیاست بینالمللی نیز همه شاهدند که ”سیاست مماشات شکست خورده است“. دولت اوباما، تمام سعی خودش را در استمالت و نزدیکی به رژیم ایران کرد، ولی باز هم ثابت شد که این سیاست کارساز نیست.
در بخش حقوقی کتاب، این حقایق ارائه شده است که دادگاه استیناف واشنگتن اعتبار مدارک محرمانه در پرونده مجاهدین را به زیر سؤال برده و میگوید در تصمیمگیری وزیر خارجه سابق کاندولیزا رایس مجاهدین خلق از روند دادرسی قانونی محروم شدهاند. بنابراین دادگاه پرونده را به وزارتخارجه ارجاع داد تا موضوع را بازبینی کند. اکنون بیش از 400روز گذشته و این تأخیر غیرقابلقبول است».
پرفسور تنتر در توضیح بخش ”واقعیت“ و تحقیقاتش در ارگانهای مختلف اطلاعاتی آمریکا، توضیح داد: «من شخصاً و با نگرشی منفی همه مدارک را جستجو کردهام و هیچ چیز علیه مجاهدین پیدا نکردم. مرکز ملی ضدتروریستی آمریکا یک سیستم ردیابی جهانی دارد که نسخههای محرمانه و غیرمحرمانه مدارک در آنجا موجود است. منبع دیگر، اطلاعات اینترنتی ردیابی جهانی در وزارت امنیت داخلی آمریکا در دانشگاه مریلند است که یک منبع بسیار بزرگ است. و سومین منبع، اطلاعات جهانی تروریستی دولتی است. در بررسی تمامی این منابع از سال ۲۰۰۱ تا بهحال، هیچ مدرکی که بر اساس آن ثابت شود سازمان مجاهدین در عملیات تروریستی شرکت داشته، یافت نشده است. به گفته یکی از دوستان، از سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، این فقدان حتی یک مدرک برای اثبات اتهام، خودش مدرکی است برای باطل شدن اتهام. به هر جهت، هرچه سختتر بگردیم -که من گشتم و با تیشه و تبر تحقیق کردم- هیچ چیزی یافت نمیشود. من که این حرف را میزنم بهعنوان یک پرفسور در دانشگاه استندفورد، دانشگاه میشیگان، و دانشگاه جرج تاون، برای شهرت و اعتبارم بسیار اهمیت قائلم و روی آن ریسک نمیکنم».
پرفسور تنتر در نتیجهگیری خود اضافه کرد: «قانون و واقعیت در مورد خروج سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست با هم همراه هستند، پس مخالفان این کار بر چه چیزی تکیه دارند: در یک کلام بر سیاست.
این، فقط نتیجهگیری من در اختتامیه نیست، این نامگذاری بر اساس مدارک مستحکم و موجود، در زمان فضیحت ”ایرانگیت“ متولد شد. ما به اسناد جلسات کنگره در آن زمان مراجعه کردهایم که بیانگر ارتباطات دیپلوماتهای آمریکایی با رژیم ایران از یک طرف و برچسب زدن به سازمان مجاهدین خلق ایران از طرف دیگر بود.
کسانی که اکنون با خروج سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست مخالفت میکنند، در یک دور باطل به دور خود میچرخند، هیچکدام از آنان این تحقیقات را انجام ندادهاند. گری سیک، پروفسور در دانشگاه کلمبیا است اما حتی بهاندازه یک الف هم در مورد سازمان مجاهدین یا وزارت اطلاعات و امنیت ایران یا هر گروه مخالف دیگر ایرانی، تحقیقات نکرده است».
پرفسور تنتر در مورد پیامدهای خروج مجاهدین از لیست گفت: «خارج کردن سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست، به آمریکا این توان را میدهد که بگوید ما دیگر سعی نمیکنیم از رژیم ایران استمالت کنیم. بلکه ما میگذاریم که مردم ایران تصمیم بگیرند و وقتی آمریکا کمی محکمتر بایستد، رژیم ایران مجبوراست عقب بنشیند. الآن زمان آن است که باید فشار را روی رژیم تهران بالا برد، نه با تهدید حمله نظامی، بلکه با خارج کردن گروه اصلی مخالف این رژیم از لیست وزارت خارجه، در اینجا است که قلم وزیر خارجه با این امضا، قدرتی بسیار بیشتر از هواپیماهای بی-52 یا هر هواپیمای جنگی دیگر خواهد داشت».
جان سانو، نایبرئیس بخش محرمانه و عضو مدیریت اطلاعات مرکزی آمریکا در دولت جرج بوش، در کنفرانس مطبوعاتی کمیته سیاست ایران در واشنگتن اظهار داشت: «من یک افسر اطلاعاتی برای تقریباً 30سال بودهام که بیشتر این زمان را در کشورهای خارجی برای آمریکا خدمت کردهام. من تماسهای شخصی با مأموران اطلاعات ایران در کادر شغلیم در خارج از کشور داشتم. آنها در سراسر ایران و سراسر جهان کار میکنند و مخالفانشان را هدف قرار میدهند.
ساواما مخالفان رژیم را بهعنوان خرابکار و تروریست قلمداد میکند و تلاش تبلیغاتی رژیم ایران برای فراهم کردن شرایط برای کشتار اخیر در اشرف، نمونهیی از کارهای ساواما برای شکل دادن به افکارعمومی است. بعد از حمله نیز رژیم ایران میخواهد که ما باور کنیم اصلاً کشتاری اتفاق نیفتاده و اگر هم اتقاف افتاده، بر اثر تحریکات مجاهدین صورت گرفته است. البته این تلاشها به جایی نرسید و هم کمیسیون حقوقبشر مللمتحد و هم دادگاه ملی اسپانیا و همینطور کنگره آمریکا و سایر سازمانهای بینالمللی واقعیت امر را میدانند. به همین دلیل، کشتار را محکوم کردهاند و خواستار تحقیقات بینالمللی و حفاظت بیشتر برای کمپ اشرف هستند».
نایبرئیس بخش محرمانه و عضو مدیریت اطلاعات مرکزی آمریکا در دولت جرج بوش در بخش دیگری از سخنانش گفت: «عوامل فشار رژیم ایران تحت عنوان لابی توسط ساواما سازماندهی شدهاند تا اطلاعات گمراهکننده پخش کنند. پخش این اطلاعات که در واقع کاملاً غلط است، به همان سبکی است که در عالم جاسوسی استفاده میشود. آنها در کارزار تبلیغات گمراهکننده تلاشهای ضعیفی انجام دادهاند تا ایالات متحده و وزارتخارجه و حتی کنگره و ناظران بینالمللی را متقاعد کنند که مجاهدین باید در لیست باقی بمانند یا این را القا کنند که ساکنان اشرف بهتر است جابهجا شوند».
وی تأکید کرد: «به عقیده من بر اساس 30سال خدمت اطلاعاتی، هیچ دلیل مشروعی بر اساس اطلاعات یا برآوردهای اطلاعاتی جمعآوری شده وجود ندارد که ادامه نامگذاری مجاهدین در لیست را توجیه کند».
سپهبد تام مک اینرنی، معاون پیشین ستاد نیروی هوایی آمریکا، در سخنان خود در کنفرانس مطبوعاتی کمیته سیاست ایران گفت: «وزارت اطلاعات رژیم ایران با تردستی بسیار مشغول کاشت اطلاعات غلط و دروغ در درون دستگاههای اطلاعاتی سایر کشورها است تا بهانههای لازم را به آنها بدهد و بتواند محصول کارش را در لیستگذاری مجاهدین برداشت کند. این لیستگذاری و ادامه آن 3پیآمد سیاسی–نظامی به سود رژیم ایران دارد.
اول اینکه تا وقتی این سازمان در لیست است، به این معنی است که هیچ نیروی سیاسی–نظامی معتبر و جدی در مقابل رژیم وجود ندارد.
دوم اینکه ادامه لیستگذاری، باعث میشود مجاهدین بخش زیادی از انرژی خود را صرف خروج از لیست کنند به جای آنکه این انرژیها صرف مبارزه علیه رژیم و از جمله افشای دخالتهایش در عراق بشود. در نتیجه رژیم ایران دست خود را باز میبیند که به عواملش بمبهای جهنده بیشتری بدهد تا به کشتار بیشتر در عراق بپردازند و از جمله آمریکاییها بیشتری کشته شوند.
سوم اینکه با ادامه این لیستگذاری، رژیم ایران توان بیشتری در مخفی کردن برنامه تسلیحات اتمی خود پیدا میکند».
بروس مککولم، مدیر پیشین مؤسسه حقوقبشری فریدم هاوس در کنفرانس کمیته سیاست ایران اظهار داشت: «من مجاهدین خلق را از اوایل دهه 80 میلادی میشناسم و هرگز فهم نکردهام که چرا آنها در لیست قرار دارند.
من به دادگاه آمریکا توصیه میکنم در مورد این مشکل، تصمیم نهایی را بگیرد. دیگر بس است. بگذارید در زمینه خروج مجاهدین از لیست به بقیه جهانیان بپیوندیم. به حکم دادگستری فرانسه در ماه مینگاه کنید. دادگستری فرانسه بعد از 8سال مطالعه در مورد مجاهدین در نهایت گفت همه چیز در رابطه با مجاهدین خلق بررسی شده و آنها هرگز و هیچگاه مردم را هدف گلوله قرار ندادهاند. دادگاههای انگلستان هم پروندهاین لیستگذاری را به زبالهدان انداخته. اتحادیه اروپا هم این پرونده را به زبالهدان انداخته است و حالا نوبت آمریکاست».
بروس مککولم افزود: «هرکس گردهمایی مقاومت ایران در پاریس را دیده باشد، میداند که پارلمانهای بیش از 40کشور جهان شورای ملی مقاومت ایران را بهعنوان نماینده مردم ایران بهرسمیت میشناسند».
در این کنفرانس که در کلوپ ملی مطبوعات واشنگتن برگزار گردید، همچنین بسیج دیکتاتوری آخوندی برای ارائه اطلاعات گمراهکننده بهمنظور حفظ لیستگذاری مجاهدین و توطئه علیه اشرف، افشا شد.
پروفسور ریموند تنتر، رئیس کمیته سیاست ایران، جان سانو، نایبرئیس بخش محرمانه و عضو مدیریت اطلاعات مرکزی آمریکا در دولت جرج بوش، سپهبد تام مک اینرنی و بروس مککولم، مدیر پیشین مؤسسه فریدم هاوس در این کنفرانس سخنانی ایراد کردند.
پروفسور ریموند تنتر، عضو شورای امنیت ملی آمریکا در دولت ریگان، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب ”برچسب تروریستی علیه گروه مخالف ایرانی“ در معرفی کتاب خود گفت: «بهطور خلاصه، کتاب به 3بخش تقسیم شده است: سیاست، قانون و واقعیت... در بخش سیاست، این واقعیت بازگو میشود که برخلاف سنت رایج در سیاست داخلی آمریکا که جمهوریخواه و دموکرات در مقابل هم هستند، در مورد لزوم خروج مجاهدین از لیست، یک توافقنظر دوحزبی وجود دارد. بهطوری که هنگام شهادت دادن خانم کلینتون در مقابل کمیته خارجی کنگره، وقتی یکی از نمایندگان اشاره کرد که سفیر جان بولتون، معاون وزیر در دولت جمهوریخواه بوش، با هاوارد دین، رئیس سابق حزب دموکرات، در مورد خارج کردن مجاهدین از لیست همنظر هستند، وزیر خارجه دچار شگفتی شد.
در سیاست بینالمللی نیز همه شاهدند که ”سیاست مماشات شکست خورده است“. دولت اوباما، تمام سعی خودش را در استمالت و نزدیکی به رژیم ایران کرد، ولی باز هم ثابت شد که این سیاست کارساز نیست.
در بخش حقوقی کتاب، این حقایق ارائه شده است که دادگاه استیناف واشنگتن اعتبار مدارک محرمانه در پرونده مجاهدین را به زیر سؤال برده و میگوید در تصمیمگیری وزیر خارجه سابق کاندولیزا رایس مجاهدین خلق از روند دادرسی قانونی محروم شدهاند. بنابراین دادگاه پرونده را به وزارتخارجه ارجاع داد تا موضوع را بازبینی کند. اکنون بیش از 400روز گذشته و این تأخیر غیرقابلقبول است».
پرفسور تنتر در توضیح بخش ”واقعیت“ و تحقیقاتش در ارگانهای مختلف اطلاعاتی آمریکا، توضیح داد: «من شخصاً و با نگرشی منفی همه مدارک را جستجو کردهام و هیچ چیز علیه مجاهدین پیدا نکردم. مرکز ملی ضدتروریستی آمریکا یک سیستم ردیابی جهانی دارد که نسخههای محرمانه و غیرمحرمانه مدارک در آنجا موجود است. منبع دیگر، اطلاعات اینترنتی ردیابی جهانی در وزارت امنیت داخلی آمریکا در دانشگاه مریلند است که یک منبع بسیار بزرگ است. و سومین منبع، اطلاعات جهانی تروریستی دولتی است. در بررسی تمامی این منابع از سال ۲۰۰۱ تا بهحال، هیچ مدرکی که بر اساس آن ثابت شود سازمان مجاهدین در عملیات تروریستی شرکت داشته، یافت نشده است. به گفته یکی از دوستان، از سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، این فقدان حتی یک مدرک برای اثبات اتهام، خودش مدرکی است برای باطل شدن اتهام. به هر جهت، هرچه سختتر بگردیم -که من گشتم و با تیشه و تبر تحقیق کردم- هیچ چیزی یافت نمیشود. من که این حرف را میزنم بهعنوان یک پرفسور در دانشگاه استندفورد، دانشگاه میشیگان، و دانشگاه جرج تاون، برای شهرت و اعتبارم بسیار اهمیت قائلم و روی آن ریسک نمیکنم».
پرفسور تنتر در نتیجهگیری خود اضافه کرد: «قانون و واقعیت در مورد خروج سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست با هم همراه هستند، پس مخالفان این کار بر چه چیزی تکیه دارند: در یک کلام بر سیاست.
این، فقط نتیجهگیری من در اختتامیه نیست، این نامگذاری بر اساس مدارک مستحکم و موجود، در زمان فضیحت ”ایرانگیت“ متولد شد. ما به اسناد جلسات کنگره در آن زمان مراجعه کردهایم که بیانگر ارتباطات دیپلوماتهای آمریکایی با رژیم ایران از یک طرف و برچسب زدن به سازمان مجاهدین خلق ایران از طرف دیگر بود.
کسانی که اکنون با خروج سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست مخالفت میکنند، در یک دور باطل به دور خود میچرخند، هیچکدام از آنان این تحقیقات را انجام ندادهاند. گری سیک، پروفسور در دانشگاه کلمبیا است اما حتی بهاندازه یک الف هم در مورد سازمان مجاهدین یا وزارت اطلاعات و امنیت ایران یا هر گروه مخالف دیگر ایرانی، تحقیقات نکرده است».
پرفسور تنتر در مورد پیامدهای خروج مجاهدین از لیست گفت: «خارج کردن سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست، به آمریکا این توان را میدهد که بگوید ما دیگر سعی نمیکنیم از رژیم ایران استمالت کنیم. بلکه ما میگذاریم که مردم ایران تصمیم بگیرند و وقتی آمریکا کمی محکمتر بایستد، رژیم ایران مجبوراست عقب بنشیند. الآن زمان آن است که باید فشار را روی رژیم تهران بالا برد، نه با تهدید حمله نظامی، بلکه با خارج کردن گروه اصلی مخالف این رژیم از لیست وزارت خارجه، در اینجا است که قلم وزیر خارجه با این امضا، قدرتی بسیار بیشتر از هواپیماهای بی-52 یا هر هواپیمای جنگی دیگر خواهد داشت».
جان سانو، نایبرئیس بخش محرمانه و عضو مدیریت اطلاعات مرکزی آمریکا در دولت جرج بوش، در کنفرانس مطبوعاتی کمیته سیاست ایران در واشنگتن اظهار داشت: «من یک افسر اطلاعاتی برای تقریباً 30سال بودهام که بیشتر این زمان را در کشورهای خارجی برای آمریکا خدمت کردهام. من تماسهای شخصی با مأموران اطلاعات ایران در کادر شغلیم در خارج از کشور داشتم. آنها در سراسر ایران و سراسر جهان کار میکنند و مخالفانشان را هدف قرار میدهند.
ساواما مخالفان رژیم را بهعنوان خرابکار و تروریست قلمداد میکند و تلاش تبلیغاتی رژیم ایران برای فراهم کردن شرایط برای کشتار اخیر در اشرف، نمونهیی از کارهای ساواما برای شکل دادن به افکارعمومی است. بعد از حمله نیز رژیم ایران میخواهد که ما باور کنیم اصلاً کشتاری اتفاق نیفتاده و اگر هم اتقاف افتاده، بر اثر تحریکات مجاهدین صورت گرفته است. البته این تلاشها به جایی نرسید و هم کمیسیون حقوقبشر مللمتحد و هم دادگاه ملی اسپانیا و همینطور کنگره آمریکا و سایر سازمانهای بینالمللی واقعیت امر را میدانند. به همین دلیل، کشتار را محکوم کردهاند و خواستار تحقیقات بینالمللی و حفاظت بیشتر برای کمپ اشرف هستند».
نایبرئیس بخش محرمانه و عضو مدیریت اطلاعات مرکزی آمریکا در دولت جرج بوش در بخش دیگری از سخنانش گفت: «عوامل فشار رژیم ایران تحت عنوان لابی توسط ساواما سازماندهی شدهاند تا اطلاعات گمراهکننده پخش کنند. پخش این اطلاعات که در واقع کاملاً غلط است، به همان سبکی است که در عالم جاسوسی استفاده میشود. آنها در کارزار تبلیغات گمراهکننده تلاشهای ضعیفی انجام دادهاند تا ایالات متحده و وزارتخارجه و حتی کنگره و ناظران بینالمللی را متقاعد کنند که مجاهدین باید در لیست باقی بمانند یا این را القا کنند که ساکنان اشرف بهتر است جابهجا شوند».
وی تأکید کرد: «به عقیده من بر اساس 30سال خدمت اطلاعاتی، هیچ دلیل مشروعی بر اساس اطلاعات یا برآوردهای اطلاعاتی جمعآوری شده وجود ندارد که ادامه نامگذاری مجاهدین در لیست را توجیه کند».
سپهبد تام مک اینرنی، معاون پیشین ستاد نیروی هوایی آمریکا، در سخنان خود در کنفرانس مطبوعاتی کمیته سیاست ایران گفت: «وزارت اطلاعات رژیم ایران با تردستی بسیار مشغول کاشت اطلاعات غلط و دروغ در درون دستگاههای اطلاعاتی سایر کشورها است تا بهانههای لازم را به آنها بدهد و بتواند محصول کارش را در لیستگذاری مجاهدین برداشت کند. این لیستگذاری و ادامه آن 3پیآمد سیاسی–نظامی به سود رژیم ایران دارد.
اول اینکه تا وقتی این سازمان در لیست است، به این معنی است که هیچ نیروی سیاسی–نظامی معتبر و جدی در مقابل رژیم وجود ندارد.
دوم اینکه ادامه لیستگذاری، باعث میشود مجاهدین بخش زیادی از انرژی خود را صرف خروج از لیست کنند به جای آنکه این انرژیها صرف مبارزه علیه رژیم و از جمله افشای دخالتهایش در عراق بشود. در نتیجه رژیم ایران دست خود را باز میبیند که به عواملش بمبهای جهنده بیشتری بدهد تا به کشتار بیشتر در عراق بپردازند و از جمله آمریکاییها بیشتری کشته شوند.
سوم اینکه با ادامه این لیستگذاری، رژیم ایران توان بیشتری در مخفی کردن برنامه تسلیحات اتمی خود پیدا میکند».
بروس مککولم، مدیر پیشین مؤسسه حقوقبشری فریدم هاوس در کنفرانس کمیته سیاست ایران اظهار داشت: «من مجاهدین خلق را از اوایل دهه 80 میلادی میشناسم و هرگز فهم نکردهام که چرا آنها در لیست قرار دارند.
من به دادگاه آمریکا توصیه میکنم در مورد این مشکل، تصمیم نهایی را بگیرد. دیگر بس است. بگذارید در زمینه خروج مجاهدین از لیست به بقیه جهانیان بپیوندیم. به حکم دادگستری فرانسه در ماه مینگاه کنید. دادگستری فرانسه بعد از 8سال مطالعه در مورد مجاهدین در نهایت گفت همه چیز در رابطه با مجاهدین خلق بررسی شده و آنها هرگز و هیچگاه مردم را هدف گلوله قرار ندادهاند. دادگاههای انگلستان هم پروندهاین لیستگذاری را به زبالهدان انداخته. اتحادیه اروپا هم این پرونده را به زبالهدان انداخته است و حالا نوبت آمریکاست».
بروس مککولم افزود: «هرکس گردهمایی مقاومت ایران در پاریس را دیده باشد، میداند که پارلمانهای بیش از 40کشور جهان شورای ملی مقاومت ایران را بهعنوان نماینده مردم ایران بهرسمیت میشناسند».
No comments:
Post a Comment