Thursday, 18 August 2011

کنفرانس در مقر سازمان ملل در ژنو با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت-” ضرورت اقدام فوری برای حفاظت اشرف”

روز پنجشبه 20 مرداد 1390(11 اوت2011) كنفرانسى با حضور رئيس جمهور برگزيده مقاومت تحت عنوان”ضرورت اقدام فورى براي حفاظت اشرف از سوي ارگانهاى ذيربط ملل متحد” با شركت اساتيد برجسته حقوق بين الملل و شخصيتهاى سياسى برگزار شد. مشروح اين كنفرانس ذيلا ميايد.



ژان فرانکو فراتینی، رئیس مشترک «مرآپ»
به نام سازمان جهانی علیه شکنجه، بنیاد فرانس لیبرته ـ خانم دانیل میتران، جنبش علیه نژادپرستی و برای دوستی خلقها، و نیز انجمن بین‌المللی زنان برای حقوق‌بشر به شما خیرمقدم می‌گویم. این کنفرانس در کادر هفتمین اجلاس شورای مشورتی شورای حقوق‌بشر تشکیل شده است.

عنوان این جلسه «حق صلح و مسئولیت حفاظت» است.
با وجود فراخوانهای نهادهای مختلف ملی و بین‌المللی از زمان انتقال مسئولیت اشرف از نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی، ما شاهد دو حمله بوده‌ایم. یکی در ژوئیه ۲۰۰۹ و دیگری در آوریل ۲۰۱۱. این حمله نیروهای مسلح عراقی موجب کشته شدن دهها تن و زخمی‌شدن صدها تن دیگر گردید. امروز این سؤال مطرح است: حقوق ساکنان اشرف چیست؟

اکنون رشته سخن را به اریک سوتاس می‌دهم که ریاست جلسه را به عهده خواهد داشت.

اریک سوتاس، دبیرکل سازمان جهانی علیه شکنجه، دارای رتبه مشورتی ملل‌متحد

با تشکر، بلافاصله رشته سخن را به خانم رجوی می‌دهم. می‌خواهم خوشوقتی خود را از حضور شما در سازمان ملل ‌متحد ابراز کنم. البته نوبت شماست خانم رئیس‌جمهور.

مـریــم رجــوی:
ریاست محترم!
خانم‌ها، آقایان!
از دیدار با شما بسیار خوشوقتم.
اجازه بدهید سخنانم را با درود به‌خاطره پروفسور کاظم رجوی سمبل دفاع از حقوق‌بشر ایران که تروریستهای اعزامی از تهران او را در این‌جا به گلوله بستند، آغاز کنم.

این ساختمان محل فعالیتهای او در دفاع از حقوق‌بشر بود و بسیاری از شما او را از نزدیک می‌شناختید.

آخوندهای حاکم بر ایران دشمن حقوق‌بشر و از این‌رو دشمن ملل متحد‌ند.

و از هرگونه پاسخگویی به جنایتهای بیشمار خود طفره می‌روند. کما این‌که حتی حاضر به پذیرش گزارشگر ملل ‌متحد در مورد حقوق‌بشر ایران نشده و به او اجازه رفتن به ایران نمی‌دهند.

آنها تنها در ۶ماه نخست امسال بیش از ۲۰۰ زندانی را اعدام کرده‌اند که به گفته دادستان‌ کل رژیم ۴۵نفر آنها اتهام امنیتی داشته‌اند.

موضوع جلسه امروز اشرف است که اکنون یک پرونده بسیار حساس حقوق‌بشری است.

ملل‌متحد و نهادهای آن در قبال وضعیت کنونی‌اشرف مسئولیت سنگینی دارند و می‌توانند از بروز یک فاجعه مجدد جلوگیری کنند.

خانم پیلای از نخستین کسانی بود که بر انجام تحقیقات شفاف و بی‌طرفانه در مورد جنایت ۱۹فروردین تأکید کرد.

اما تاکنون اقدام مشخصی در این زمینه به‌عمل نیامده است.

سازمان ملل برای لغو محاصره پزشکی ساکنان اشرف و خاتمه شکنجه روانی ۱۹ماهه آنان با ۳۰۰ بلندگو اقدام مؤثری نکرده است.

ملل‌متحد می‌تواند مبتکر یک راه‌حل صلح‌آمیز و پایدار برای این بحران باشد. عوامل زیادی وجود دارد که سازمان ملل را در این مأموریت انسانی یاری می‌کند.

به‌خصوص که به گواهی ۲۲ نظریه حقوقی حقوق بین‌الملل حقوق انسان‌دوستانه بین‌المللی و بسیاری از کنوانسیونهای بین‌المللی در طرف اشرف قرار دارد.

هم‌چنین حمایت گسترده جهانی به مأموریت سازمان ملل کمک می‌کند. اکثریت ۳۰پارلمان در جهان حمایت خود را از دخالت سازمان ملل در دفاع از اشرف اعلام کرده‌اند.

کمیته خارجی کنگره آمریکا به اتفاق آرا متممی را به لایحه بودجه وزارت‌خارجه اضافه نمود که از دولت آمریکا می‌خواهد از جابه‌جایی اجباری ساکنان اشرف در داخل عراق را جلوگیری کند و تسهیلات لازم را برای حضور قوی ناظران ملل ‌متحد در اشرف به‌عمل بیاورد.

در همین راستا بسیاری از مقامات‌ عراقی از جمله رئیس مجلس معاون رئیس‌جمهورو معاون نخست‌وزیر و رهبران سیاسی عراقی ضمن حمایت از حقوق ساکنان اشرف جابه‌جایی را رد کرده و از راه‌حل پارلمان اروپا، مبنی بر بازاسکان ساکنان اشرف در کشورهای ثالث حمایت کرده‌اند.

این راه از سوی بارونس اشتون، نماینده عالی اتحادیه اروپا و برخی از دولتهای اروپایی با تفاهم و استقبال مواجه شده است.

کمیسرعالی حقوق‌بشر ملل ‌متحد روز ۱۵آوریل از کشورهای مختلف خواست برای انتقال ساکنان اشرف به کشور ثالث کمک کنند.

دبیرکل ملل ‌متحد نیز در گزارش اخیر خود به شورای امنیت خواستار حمایت همه دولتهای عضو از راه‌حلی شد که مورد حمایت ساکنان‌ اشرف و حکومت عراق باشد.

اجرای این طرح نیاز به دو عنصر دارد. یکی زمان و دیگری، تضمین حفاظت ساکنان تا انتقال همه آنها به کشور ثالث. کلید هر دو موضوع در دست سازمان ملل است.

عملکرد ملل ‌متحد در چندین بحران بزرگ بین‌المللی گواهی می‌کند که هر جا که ملل ‌متحد نقش فعالی برعهده گرفته و تواناییهای خود را به‌کار انداخته، توانسته است از یک بحران انسانی جلوگیری کند یا ابعاد آن را کاهش دهد.

رئیس‌جمهور پیشین آمریکا بیل کلینتون در کتاب خاطرات خود می‌نویسد که بی‌عملی در برابر فاجعه دهشتناک رواندا «یکی از بزرگترین تأسفات من برای دوران ریاست جمهوری‌ام بوده است». زیرا «با تنها چند‌هزار سرباز و کمک متحدانمان می‌توانستیم زندگی‌های بسیاری را نجات دهیم».

و در سال ۲۰۰۰ کوفی عنان، دبیرکل وقت ملل متحد، گفت: «اگر مداخله بشردوستانه نقض غیرقابل‌قبول اصل حاکمیت تلقی گردد چگونه می‌توانیم در قبال فجایعی نظیر رواندا یا سربرنیتسا یا نقض سیستماتیک حقوق‌بشر که تجاوز به تمام ارزشها و باورهای ما از بشریت مشترک آرمانی‌مان است، واکنش نشان دهیم؟».

بگذارید در پایان، مسئولیت نهادهای ملل ‌متحد را در قبال بحران اشرف خلاصه کنم:
اول- استقرار ناظران ملل ‌متحد در اشرف برای این‌که ببینید چه می‌گذرد.

دوم- بازتأیید استاتوی پناهندگی سیاسی ساکنان‌ اشرف به‌صورت جمعی و حتی به‌طور موقت توسط کمیساریای عالی پناهندگان برای برخورداری آنها از حق حفاظت بین‌المللی و به‌عنوان یک سپر حفاظتی در برابر مالکی که حمله نیروهای عراقی را با این بهانه توجیه می‌کند که گویا ساکنان‌ اشرف پس از ربع قرن اقامت قانونی در عراق اکنون هیچ استاتو قانونی ندارند.

سوم-شروع بلادرنگ تحقیقات در مورد جنایت ۸آوریل تحت نظر ملل متحد.

چهارم - واداشتن دولت عراق به اعلام تبعیت از فراخوان‌ دبیرکل ملل ‌متحد برای خودداری از هرگونه استفاده از زور و خشونت و پایان‌دادن به محاصره ضد‌انسانی و شکنجه روانی و بیرون بردن افراد مسلح از داخل اشرف جایی که در آن نزدیک به هزار زن‌ مسلمان به‌سر می‌برند.

پنجم ـ حمایت بین‌المللی از راه‌حل پارلمان‌ اروپا برای انتقال ساکنان‌ اشرف به کشورهای ثالث و تأمین و تضمین حفاظت آنها تا آن زمان.

از همه شما متشکرم.

اریک سوتاس، دبیرکل سازمان جهانی علیه شکنجه، دارای رتبه مشورتی ملل‌متحد

خیلی ممنون خانم رجوی به‌خاطر بیانات کامل و روشن و هم‌چنین پراحساسی که در مورد آن‌چه در اشرف می‌گذرد، ایراد کردید. سپاس از همه کارهایی که برای جلب توجه جامعه بین‌المللی درباره مسئولیتهایش در قبال این خطر انجام می‌دهید. همان طوری که گفتیم وقت کم است و باید سریع عمل کنیم. بدین منظور تعدادی از سخنرانان به موضوعات مختلف خواهند پرداخت.

اریک سوتاس: اکنون من تریبون را به پروفسور گای گودوین جیل می‌دهم. او متخصص قوانین بین‌الملل پناهندگان در دانشگاه اکسفورد است، او در ا ین باره صحبت می‌کند.

گای گودوین جیل، نظریه‌پرداز حقوق و استاد آکادمی حقوق انسان‌دوستانه ژنو

آقای رئیس بسیار متشکرم. خانم رجوی بسیار متشکرم.
من به برخی جزئیات دستور کار دفتر کمیسر عالی پناهندگی ملل ‌متحد در مورد شرایط ساکنان اشرف نگاه کرده‌ام. من هم‌چنین نه فقط دستور کار دفتر، بلکه مسئولیتش را هم نگاه کردم، مسئولیتی که نسبت به افراد ملل ‌متحد از طریق مجمع عمومی ملل ‌متحد دارد تا بر اساس مسئولیت ابلاغ شده، حفاظت بین‌المللی را برای پناهندگان فراهم و با دولتها کار کند تا راه‌حلهای دائمی برای مشکل پناهندگان بیابد. و من از خودم پرسیده‌ام که چرا کمیساریا در این مورد از ارائه پرونده برای دادن حفاظت بین‌المللی به ساکنان و پناهندگان سرباز زده است.

واضح و روشن است که ساکنان اشرف از آزار در کشور خودشان نگرانی دارند. این قابل بحث نیست و فکر نمی‌کنم هیچ جا این را به جد به چالش بکشد. همین‌طور واضح است که حفاظت و پناهندگی که در عراق از آن بهره‌مند بوده‌اند مورد تهدید است. بنابراین، اعلام علنی و اعمال اختیارات ضروری است، زیرا کمیساریا یک سازمان دارای اختیارات با ۶۰سال تجربه کار است، یک سازمان دارای اختیارات و مورد شناسایی کشورهای جامعه بین‌المللی است که بر طبق قانون بین‌المللی حق دارد از جانب پناهندگان دخالت کند. کمیساریا باید به‌طور علنی و با اختیار اعلام کند که ساکنان اشرف از نظر قانون بین‌المللی پناهنده و شایسته حفاظت هستند.

چرا این ضروری است؟ چون به نظر من یک علامت آشکار می‌فرستد که قانون بین‌المللی در این مورد به کار گرفته شود و ما مدیون تعهدات بین‌المللی هستیم و به‌طور خاص ساکنان اشرف به‌عنوان پناهنده شایسته بهره بردن از اصل نان‌رفولمان (عدم جابجایی) هستند.

ولی این تنها نقطه آغاز است. کمیساریا همراه با دولتها که من یک لحظه پیش گفتم مسئول یافتن یک راه‌حل دائمی است و این به نوبه خود نیازمند تعامل فعال کمیساریا با شرکایش در سراسر جهان است. و در این کار تنها نیست. ما اقدامات قابل توجهی را که ساکنان اشرف از سوی پارلمانترها و جوامع در سراسر جهان دریافت کرده‌اند، دیده‌ایم.

کمیساریا همین حالا یک حوزه پشتیبانی دارد که آماده برآورده کردن اقدام رضایتبخش برای یافتن یک راه‌حل دائمی است.

باید اعتراف کنم بعضی از مکاتبات و مدارک منتشر شده از کمیساریا در طول ۴- ۵سال گذشته را خوانده‌ام ـ ولی هنوز درباره دلایل این‌که چرا کمیساریا در انجام مسئولیتهایش مردد می‌باشد، مطمئن نیستم. شاید این طور باشد که در طول اشغال مثلاً احساس می‌شد که این افراد تحت کنوانسیون چهارم ژنو حفاظت می‌شوند و نیازی به دخالت کمیساریای عالی پناهندگی نیست. ولی البته این شرایطی است که عملاً خاتمه یافته است.

با بازبینی مدارک محدود موجود می‌توانم ببینم چه چیزی پیشنهاد شده، تعدادی فرضها و سوء تعبیرها وجود دارد. فرضها و سوء تعبیرهایی که به نظر می‌رسد در این موضوع سیاست‌ها را تعیین می‌کند، ولی از نظر من با روشهای کمیساریا و اصولی که به‌طور منظم از کشورها می‌خواهد آن را رعایت کنند، ناهمگون است.

به‌عنوان مثال کمیساریا فرض می‌کند که عضویت در مجاهدین به نوعی با موقعیت پناهندگی ناهمگون است. توضیح نمی‌دهد چرا این ناهمخوانی وجود دارد. ولی به نظر من این واقعیت از دیرباز مشخص را تشخیص نمی‌دهد که تعهد به آرمانهای سیاسی دقیقاً همان چیزی است که ۱نفر را پناهنده می‌کند و علت مورد آزار قرارگرفتن اوست.

از طرف دیگر، شاید کمیساریا نیاز دارد یا به نظر می‌رسد که نیاز دارد حفاظت را تنها وقتی که افراد مراجعه می‌کنند اعمال کند.

ولی باز این با روشهای کار ناهمگون است. کمیساریا در پی ارائه حفاظت به گروهها و طبقاتی از پناهندگان است که دستور کارش پیشنهاد می‌کند. البته درست است که در اغلب موارد نیاز به تحلیل فردی از یک پرونده به‌خصوص و جستجو برای این‌که چه کسی در کجا چه ارتباطاتی دارد، وجود دارد.

ولی آن‌چه که ما این‌جا می‌بینیم تمایل به مخلوط کردن توجه دقیق به پرونده‌های فردی از یک طرف، با نیاز و ضرورت حفاظت بین‌المللی توسط سازمان پناهندگی از طرف دیگر است. من فکرمی کنم بخشی از آن به اعلام وضعیت پناهندگی ربط پیدا می‌کند و سایر انتخابها را نیز باز می‌گذارد.

همان‌طور که می‌دانیم موقعیت افراد حفاظت‌شده ساکنان اشرف و خلع‌سلاح آنها با رضایت مقامات آمریکایی و صلیب‌سرخ بین‌المللی از سال ۲۰۰۴ تأیید شده است.

کمیساریا برای انجام دستور کارش عمل می‌کند، دستور کاری که توسط مجمع عمومی به او واگذار شده است، به نظر من یک نیاز روشن، یک نیاز فوری برای این‌که کمیساریا گامهایی برای اعمال حفاظت بین‌المللی بردارد، وجود دارد. اول با فرستادن یک علامت که من در سخنان افتتاحیه‌ام گفتم، یعنی این‌جا ما گروهی از افراد را داریم که از نظر قانون بین‌المللی پناهنده هستند و از نظر قانون بین‌المللی از حق حفاظت بین‌المللی برخوردار هستند.
متشکرم.

اریک سوتاس: حالا رشته سخن را به پروفسور اریک داوید که او هم متخصص در قانون بین‌الملل حقوق‌بشر و قانون انسان‌دوستانه می‌باشد، می‌دهم.

پروفسور اریک داوید، استاد حقوق بین‌الملل بشردوستانه

متشکرم آقای رئیس، خانم رئیس‌جمهور، همان‌طور که از من خواسته شد من در چند جمله، محتوای وظایفی را که برای حفاظت از اشرف و ساکنانش برعهده سازمان ملل ‌متحد قرار دارد، توضیح خواهم داد.

گزارش من سه بخش دارد.
بخش اول: وظیفه بر مبنای قانون بین‌الملل عمومی.
برای یافتن منبع این وظیفه لازم نیست جای دوری برویم کافی است به میثاق سازمان ملل مراجعه کنیم که اولین کلماتش در مقدمه می‌گوید: «ما خلقهای ملل متحد، مصمم در بیان ایمان خود در حقوق بنیادین بشر، درکرامت و ارزش انسان، هستیم». اگر سازمان ملل ‌متحد برنامه خود را (بر مبنای) تضمین احترام به پیمانها و منابع دیگر حقوق بین‌الملل قرار دهد، خود پروژه بزرگی است و شمار قابل توجهی از این پیمانها در مورد وضعیت اشرف صادق است: چه پیمانهای مربوط به حفاظت از حقوق افراد، حقوق انسانی، چه پیمانهای مربوط به قانون بین‌الملل بشر دوستانه و به‌طور خاص تر، همان طوری که سخنران دیگری متذکر شد، مقررات مربوط به حفاظت پناهندگان.

هم‌چنین کنوانسیون سال ۱۹۵۱ژنو را در مورد استاتوی پناهندگان در نظر بگیریم که سخنران پیشین به آن اشاره کرد. در آن‌جا نیز در مقدمه‌اش می‌خوانیم که دولتها مطلع می‌شوند: «وظیفه کمیسر عالی سازمان ملل ‌متحد برای پناهندگان، اجرای کنوانسیونهای بین‌المللی حفاظت از پناهندگان است». دراین‌جا نیز کمیسر عالی سازمان ملل به روشن‌ترین صورت مورد خطاب قرارگرفته تا حفاظت افرادی را که به حوزه قضایی او مربوط می‌شوند، تضمین کند.

همان‌طور که شما می‌دانید و ما آن را به‌اندازه کافی تکرار کرده‌ایم ساکنان اشرف دارای استاتوی اشخاص حفاظت‌شده از نظر قوانین بین‌المللی بشردوستانه هستند.

بالاخره، آخرین منبعی که می‌خواهم در این‌جا، در سازمان ملل ‌متحد در این معبد قانون بین‌الملل، مطرح کنم، مسئولیت حفاظت است. سند نهایی اجلاس ۲۰۰۵ شامل چندین صفحه می‌شود. در پاراگراف ۱۳۸ چنین می‌خوانیم: «جامعه بین‌المللی باید درصورت لزوم دولتها را تشویق و یاری کند برای این‌که از عهده‌این مسئولیت برآیند و سازمان ملل ‌متحد را کمک کنند تا یک سیستم هشداردهنده سریع ایجاد کند».

جامعه بین‌المللی هم‌چنین این مسئولیت را به عهده دارد که در کادر سازمان ملل ‌متحد راههای دیپلوماتیک، بشردوستانه و شیوه‌های مسالمت‌آمیز مناسب دیگر را، مطابق با فصلهای ششم وهفتم میثاق به‌منظور کمک و حفاظت از مردم در برابر نسل کشی، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت به اجرا گذارد».

بنابراین همان‌طور که مشاهده می‌کنید هیچ کمبود منبعی برای این‌که وظیفه حفاظت را به عهده سازمان ملل ‌متحد بگذارد وجود ندارد.

من به شما گفته بودم یک نکته دومی هم وجود دارد: به عقیده من مأموریت یونامی در عراق بسیار دقیق و مشخص است. در ۲۲ می ۲۰۰۳ که این هیأت ایجاد شد، شورای امنیت در قطعنامه ۱۴۸۳ از دبیرکل خواست که یک نماینده دائمی برای عراق تعیین کند، از جمله به‌منظور تسهیل بازسازی عراق، و این نکته که مهم است «تضمین حفاظت حقوق‌بشر».

دو ماه بعد دبیرکل سازمان ملل در گزارشی که به شورای امنیت ارائه می‌دهد متذکر می‌شود که شورای امنیت باید در همکاری با مقامات محلی کنونی، یعنی ایالات متحده و انگلستان «با تضمین ارتقاء و حفاظت حقوق‌بشر»، به مردم عراق یاری کنند.

این قطعنامه‌ها بدون تأثیر باقی نماند زیرا بعداً شورای امنیت قطعنامه دیگری تصویب کرد، قطعنامه ۱۵۰۰، و در آن تصمیم گرفت که: «به دبیرکل کمک کند تا مأموریتی را که در قطعنامه پیشین، ۱۴۸۳، به او محول شده برآورده کند و هیأت همیاری سازمان ملل ‌متحد در عراق [یونامی] قادر باشد با ساختار و مسئولیتهای ردیف شده در گزارش دبیرکل، اقدام کند».

یعنی این‌که که ارجاع می‌دهد به خواسته‌یی که خیلی روشن توسط دبیرکل بیان شده برای این‌که هیأت یونامی در عراق برای حفاظت و ارتقاع حقوق‌بشر در آن کشور، اقدام کند.

این مطلب هرسال مجدداً یادآوری می‌شود و شورای امنیت مأموریت یونامی در عراق را تمدید می‌کند. بنابراین می‌بینید برای این‌که نشان دهیم بدون هیچ شکی سازمان ملل ‌متحد وظیفه تضمین حفاظت اشرف را دارد، از لحاظ منابع، کمبودی وجود ندارد.

حالا به سومین و آخرین نکته‌ام می‌رسم: پیامدهای عملی همه اینها چیست؟

فکر نمی‌کنم لازم باشد مدت زیادی مغز خود را خسته کنیم برای این‌که بدانیم بهترین فرمول که نهایتاً مینیمم مینیممها است و همان طوری که سازمان مجاهدین از مدتها قبل خواستار آن است، تضمین حضور دائمی‌نمایندگان یونامی و کمیساریای عالی پناهندگان در اشرف می‌باشد

در صورتی‌که سازمان ملل به وظایف خود عمل نکند کاملاً قابل تصور است که اقدامی قضایی علیه سازمان ملل ‌متحد انجام گیرد.

دادگاه حقوق‌بشر اروپا اذعان کرد که مصونیت قضایی یک سازمان در صورتی‌که این سازمان بین‌المللی دارای یک سیستم حل اختلافاتی بین خود و اشخاص نباشد، مانعی برای شکایت کردن از آن سازمان نیست. ارزش یک فرد مطلع دوبرابر یک فرد معمولی است و این امر در مورد سازمانهای بین‌المللی هم صدق می‌کند.

اریک سوتاس: اکنون من تریبون را به گولاند دباس می‌دهم. او استاد افتخاری حقوق بین‌الملل در مؤسسه تحصیلات عالی مطالعات بین‌المللی توسعه در ژنو است.

پروفسور ورا گولاند دباس، نظریه‌پرداز و استاد حقوق بین‌الملل انستیتوی بین‌المللی ژنو

ممنونم آقای رئیس
اجازه بدهید از مقوله «مسئولیت» در قوانین بین‌المللی صحبت کنم. من از مفهوم عام «مسئولیت» صحبت می‌کنم. به عبارت دیگر مسئولیت به انجام تعهد فرد تحت قوانین بین‌المللی. اما من به مسئولیت «کشور» نیز اشاره می‌کنم. مسئولیتی در بعد سنگین‌تر که عواقب حقوقی برای کشوری که این مسئولیت را رعایت نکند، دارد.

در وهله اول، مسئولیت کشور عراق که کمپ اشرف در آن‌جا قرار دارد چیست؟

در واقع عراق نه تنها به قوانین حقوق‌بشر، بلکه موقعیت حفاظت‌شده آنها باید متعهد باشد.

تحت قانون حقوق‌بشر، اخراج بیگانگان ممنوع است، مطلقاً ، مگر در شرایط خیلی عجیب خاص. اخراج جمعی مطلقاً ممنوع است. از حق حیات و آزادی و دیگر حقوق استفاده کنند که من قصد ندارم وارد جزئیات قوانین حقوق‌بشر بشوم.

عراق، خود تعهدات خاصی دارد که باید تحت قانون حقوق‌بشر به آن احترام بگذارد و بدین طریق در مقابل نقض این تعهدات و نزول از آنها، مسئول است. نه فقط تحت توافقات که جز‌یی از آن است بلکه تحت قوانین عرفی بین‌المللی.

و عملکرد عراق در مورد کمپ اشرف، از سوی منابع مشخص، به‌عنوان یک تخطی جدی توسط یک دولت از مسئولیتهایش که تحت نرمهای پایه‌یی قوانین بین‌المللی وجود دارد، شناخته شده است. تخطی از این نرمها نگرانی کل جمع کشورها را بر می‌انگیزد. نه فقط کشوری که به‌طور مادی درگیر تخطی یا قربانی آن بوده است. بنابراین «تخطی جدی از سوی یک دولت از تعهداتی که تحت نرمهای بنیادی مشخص شده است، با نقض جدی و سیستماتیک توسط دولت مسئول برای انجام تعهداتش».

البته آن‌چه در کمپ اتفاق افتاده است باید زمانی توسط ناظران بین‌المللی و بی‌طرف بازبینی شود. ولی البته با یک نگاه کلی می‌توان گفت که تخطیهای جدی صورت گرفته است.

در این‌جا صحبتهایم را تمام می‌کنم. هدف من روشن کردن این موضوع بود که به سادگی بتوان فهمید مسأله اشرف یک مسأله جهانی است. افراد اشرف تحت قوانین بین‌المللی و همین‌طور قوانین عراق حق حفاظت دارند. قوانین عراق تخطیهای جدی در رابطه با قوانین بین‌المللی از خود نشان می‌دهد. سرنوشت ساکنان اشرف یک مسأله جامعه بین‌المللی است، مسأله‌یی مربوط به دولتها، و همین‌طور ارگانهای سازمان ملل ‌متحد از جمله شورای امنیت است.
ممنونم

اریک سوتاس: من باید ترتیب برنامه را تغییر دهم چرا که آقای زیگلر در این‌جا حضور دارند. می‌دانم که در فاصله جلسه زیر کمیته‌یی که دارید به جلسه آمدید، من این افتخار را دارم که رشته سخن را به ژان زیگلر بسپارم.

پروفسور ژان زیگلر، نایب‌رئیس کمیته مشورتی شورای حقوق‌بشر ملل‌متحد

خانم رئیس‌جمهور شورای ملی مقاومت ایران، خانم رجوی، همکاران عزیز، خانمها و آقایان. از این‌که در یک فاصله بین دو جلسه می‌توانم در بین شما باشم، پوزش می‌طلبم. زیرا کمیته مشورتی شورای حقوق‌بشر که من نایب‌رئیس آن هستم، هم‌اکنون اجلاس خود را برگزار می‌کند. اما مقدمتاً می‌خواستم یک چیز شخصی بگویم: به‌عنوان یک شهروند جمهوری ژنو من بسیار مفتخرم و فکر می‌کنم مردم ژنو نیز مفتخرند از حضور خانم رجوی. او به دیدن ما آمده است و پیش از این در ملأعام حضور پیدا کرد و او با مردم ژنو ارتباط برقرار کرد. ما فوق‌العاده از حضور ایشان مفتخر هستیم.

یک مطلب باز هم شخصی می‌خواستم مطرح کنم. من خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم وقتی که دو روز پیش در کوپه، در محلی که دوست من کاظم رجوی ۲۱سال پیش به قتل رسید، خانم رجوی با وجود برنامه فوق‌العاده فشرده‌یی که دارند، وقت گذاشتند و رفتند در این محل تراژیک، جایی که کاظم رجوی توسط آدمکشان رژیم تهران به قتل رسید. درباره کاظم رجوی به کسانی که با تاریخچه مقاومت دموکراتیک ایران آشنا نیستند، توضیح می‌دهم که او استاد یکی از بزرگترین دانشگاههای ژنو بود. او هم‌چنین عضو حزب سوسیالیست ژنو بود. ولی به‌طور خاص نماینده مجاهدین در کمیسیون حقوق‌بشر بود. او به قیمت جانش بهای تعهدات خستگی‌ناپذیر خود را پرداخت. من فی‌الواقع از نزدیک ناظر مبارزه او برای دفاع از حقوق‌بشر در همینجا در کاخ ملل بودم.

خانم عزیز، بدانید که ما خیلی‌ها بودیم که تحت تأثیر قرار گرفتیم وقتی شنیدیم که شما وقت گذاشتید و به منطقه وو در این دهکده رفتید، برای گرامیداشت این انسان فراموشی ناشدنی یعنی کاظم رجوی.

حالا در خصوص محتوای بحث باید گفت یک پارادوکس باورنکردنی وجود دارد: تنها کسانی که اهمیت اشرف را فهمیده‌اند، ملاها هستند. سازمان ملل متحد، شورای حقوق‌بشر، خانم پیلای و بقیه، این را نفهمیده‌اند. فقط ملاها فهمیده‌اند. دلیل مشخصی هم دارد: از یک طرف ۳۴۰۰تن در اشرف حضور دارند، از طرف دیگر ملاها ۸۳ میلیون ایرانی را با سرکوبشان له کرده‌اند. پس چرا کمپ اشرف و این ۳۴۰۰نفر چنین هیستری وحشتناکی را از جانب ملاها ایجاد می‌کند؟ چون ملاها جنایات خود را از پیش اعلام می‌کنند و همین است که فوق‌العاده است. آنها جنایت خود را اعلام می‌کنند، البته از طریق مالکی که عاملشان در بغداد است.

این، آن چیزی است که فوق‌العاده است. باید پرسید چرا اشرف این‌گونه رعشه به جان رژیم می‌اندازد. این رژیم تروریست که در سراسر جهان ترور می‌کند، رژیمی که هشتمین تولیدکننده نفت در جهان است. چرا؟ جواب این است که چه گوارا آن را فرموله کرده است. او این را در یادداشتهای بولیوی، در یادداشتهای جنگ چریکی در بولیوی مطرح کرده است، تحت عنوان تئوری «کانون» ها می‌گوید اگر در جایی یک کانون وجود داشته باشد، حتی اگر به‌لحاظ کمیت محدود باشد، به‌لحاظ جغرافیایی محدود باشد، این کانون ارزشهای دموکراتیک را ساطع می‌کند. تشعشع ارزشهای آزادی، تشعشع ارزشهای همبستگی بین‌المللی خواهد بود. این برای ستمگران غیرقابل تحمل است، حتی اگر قدرتمندترین حکومت ستمگر باشد. چرا که وجود چنین کانونی در منطقه‌یی از جهان است که مستمراً مشروعیت رژیم ستمگر را از بین می‌برد. ملاها خطر اشرف را خوب درک کرده‌اند. شما لطف دارید و مرتباً انتشارات شورای ملی مقاومت را برایم می‌فرستید، که بسیار هم خوب تهیه شده‌اند. من با وحشت چند بار خواندم که ملاها پدر یا مادری را اعدام کرده‌اند صرفاً به‌خاطر این‌که از فرزندشان در اشرف دیدن کرده‌اند. کوچکترین تماس با اشرف کل عمارت تروریستی ملاها را زیر سؤال می‌برد. سازمان ملل ‌متحد نیز چیزی نفهمیده است، اما ملاها خوب فهمیده‌اند. اما ما این‌جا هستیم تا یک همبستگی بین‌المللی و نهادی ایجاد کنیم. من سریع می‌گویم. وضعیت در رابطه با حقوق بین‌الملل بسیار روشن است. ماده ۲ منشور ملل ‌متحد مبتنی است بر اصول برابری اعضای آن. هم‌چنین مسئولیت حفاظت مطرح است. ۲ قطعنامه شورای امنیت یعنی قطعنامه‌های ۹۶ و ۹۸ در این رابطه وجود دارد که شما حتماً می‌دانید. دومین قطعنامه می‌گوید: «وقتی یک جمعیت از عواقب یک جنگ داخلی، یا یک شورش رنج می‌برد یا وقتی دولت قادر به خاتمه دادن به رنج و مصیبت مردم نیست یا نمی‌تواند از آنها پیشگیری کند، یک مسئولیت بین‌المللی وجود دارد که بر اصل عدم مداخله اولویت پیدا می‌کند». در زمینه حقوق بین‌المللی، این موضوع خیلی روشن است. اشرف جایی است که این مسئولیت باید اجرا شود. می‌دانم که بعضیها می‌گویند: «هر چه که باشد، اینها قطعنامه‌های شورای امنیت هستند». کمیته مشورتی و هم‌چنین شورای حقوق‌بشر تصدیق می‌کنند که قطعنامه‌های شورای امنیت به‌عنوان قانون بین‌المللی محسوب می‌شوند. لذا، در زمینه حقوق بین‌الملل، مسئولیت به عهده جامعه بین‌الملل است.

صحبتهایم را به پایان می‌برم. ما این‌جا گردهم آمده‌ایم تا بقای اشرف را تضمین کنیم تا بتواند به درخشش خود ادامه دهد، نه این‌که در خفا باشد، بلکه بتواند نور ساطع کند و شهادت بدهد. این شهادت اکنون بسیار مهمتر از ۱سال پیش است و علت آن انقلابهای عربی است. زیرا ما با مقاومین مسلمان روبه‌رو هستیم نه فقط مسلمانانی در لفظ، بلکه مردان و زنانی مسلمان با ایمانی عمیق که به قیمت جانشان ارزشهای ما را متجلی می‌کنند. ارزشهای ما، البته من حتی شرم می‌کنم که بگویم اروپایی هستم وقتی که اتفاقات روز را می‌بینم. آنها تجلی‌گر ارزشهای جهانشمول دموکراسی، آزادی و خودمختاری هستند.

اگر اشرف بقا نیابد، باید گفت که به‌طور مثال برای انقلاب عرب، برای انقلابیون عرب که در جستجوی رفرانس هستند، در جستجوی الگو هستند، این یک فاجعه خواهد بود. من این را می‌گویم چون از یک مأموریت برای شورا در آفریقای شمالی بازگشته‌ام و واضح است که از مصر تا کوههای نافو در لیبی شرقی و تا تونس، همه این جوانان در جستجوی رفرانس و الگو هستند. شما تجلی‌گر آن چیزی هستید که آنها در جستجوی آن هستند.

در نتیجه‌گیری پایانی می‌گویم برای این‌که اشرف باقی بماند و این مسئولیت برعهده شهروندان است، ۲ کار باید فوراً انجام شود. از یک طرف حضور فیزیکی ملل ‌متحد در کمپ اشرف. نه این‌که بازدیدهای تناوبی یونامی‌باشد، همان‌طور که تا به‌حال بوده است. بلکه یک حضور دائمی ناظران در داخل شهر اشرف با پرچم ملل متحد. کار دیگر یک تصمیم قضایی از جانب کمیساریای عالی پناهندگان باید باشد و بازشناسی استاتوی پناهندگی برای ساکنان اشرف و موقعیت پناهندگی به‌طور جمعی بر اساس کنوانسیون ۱۹۵۲ برای همه ساکنان اشرف.

از این دو تصمیم، اولی را باید کمیسر عالی، خانم پیلای بگیرد، و دومی را آقای گوترز. وقتی من به این جمع زیبا می‌نگرم، فکر می‌کنم که ما به‌اندازه کافی قوی هستیم تا بتوانیم این ۲ هدف را محقق کنیم. اهدافی که منطبق با قانون، عقلانیت و تاریخ است.

بار دیگر بی‌نهایت سپاسگزارم از افتخاری که شما برای شهر من، برای کاخ ملل، با حضورتان در این‌جا می‌دهید.

پائولو کاساکا، نماینده پارلمان اروپا ۱۹۹۹ـ ۲۰۰۹
بسیار متشکرم.
برای من واقعاً افتخاری است که در بین این شخصیتهای برجسته باشم. کارشناسان حقوقی به‌اندازه کافی موضوع را روشن ساختند.

ولی در ظرفیت من، به‌عنوان بیش از رهبر یک سازمان غیردولتی بلکه به‌عنوان یک عضو سابق پارلمان اروپا که چند دفعه در اشرف بوده‌ام و به دفعات با مقامات کمیساریای عالی پناهندگی ملل ‌متحد و مشخصاً کمیسر عالی آنتونیو گوترز این موضوع را مورد بحث قرار داده‌ام، فکر می‌کنم زمان آن رسیده که همه ریاکاریها را کنار بگذاریم. ما نمی‌توانیم فرض کنیم و وانمود کنیم که موانعی وجود دارد، چیزهایی وجود دارد که ما نمی‌دانیم و ظاهراً جدی و قابل‌قبول نیستند. البته که می‌دانیم، کافیست روزنامه‌ها را بخوانیم تا بدانیم به‌عنوان مثال آقای اسد یا قذافی هر کس را که مخالفت می‌کند تروریست می‌نامند و این پاسخ طبیعی دیکتاتوری است و البته دیکتاتوری ایران متفاوت نیست. تنها اختلاف راههایی است که برای سرکوب مخالفانش استفاده کرده است.

این واقعاً یک جرم فوق‌العاده و باج‌خواهی سیاسی و معاملات سیاه سیاسی است که در این رابطه شده است و من این فرصت را داشتم که تحلیل کنم، مطالعات جامع درباره اکثر ادعاهای به‌اصطلاح مخالفان مجاهدین را انجام دهم، آنها بی‌پایه هستند، اصلاً معتبر نیستند، ناهمگون هستند، در تناقض هستند، تبلیغات صرف برای مقامات ایران هستند و من فکر می‌کنم کمیساریا وظیفه دارد بیشتر از بقیه ما این را بداند.

من آن‌جا بودم در سال ۲۰۰۴ وقتی چندین سازمان شخصاً با تک‌تک اعضای مجاهدین مصاحبه می‌کردند تا ببینند آیا این افراد قصدی برای خشونت یا هرنوع تروریسم دارند. آنها تک به تک این کار را کردند. فکر می‌کنم ۷ سازمان بودند که این مصاحبه‌ها را انجام می‌داند و تا جایی که می‌توانستند به هر نفر فشار می‌آوردند تا سازمان را ترک کند و از اشرف بیرون برود. و برخی این کار را کردند و به کمپی در حاشیه که یک تأسیسات موقت نامیده می‌شد، رفتند. برخی از آنها چون طبیعتاً می‌خواستند این کار را بکنند، برخی دیگر چون معتقد بودند این راهی است که بتوانند در کشورهای غربی استاتو بگیرند. آنها به سرعت دریافتند که آسان نیست. بنابراین تمام این کارها انجام شده است، لازم است روشن کنم که آنها این کار را انجام ندادند به‌خاطر این‌که نمی‌خواستند این کار را انجام بدهند. هیچ‌کس مانع کمیساریا نشد، قطعاً ساکنان اشرف نشدند. هیچ‌کس آنها را برای چنین کاری متوقف نکرد.

رژیم ایران اکثر آنها را تحت فشار قرار داد تا یا به ایران برگردند یا وانمود کنند که پناهنده هستند و آنها را مجدداً به اروپا روانه کرد تا علیه مجاهدین ادعا کنند، بسیاری از آنها این کار را کردند. این کاملاً غیرقابل‌قبول است و هر وقت ما یکی از آقایان نظیر سفیر باتلر را داریم که این‌گونه صحبت می‌کنند باید به آنها بگوییم اگر حتی نمی‌خواهید بدانید، چطور می‌توانید تکبر داشته باشید و این اظهارات را بکنید.

بنابراین ریاکاری را متوقف کنید. لطفاً تلاش برای پیدا کردن بهانه‌های فوق‌العاده را توقف بزنید، برای این‌که کاری را که باید انجام بدهید، نکنید. و کاری که باید بکنید و ما باید این‌جا در ژنو در مقابل همه این افراد بگوییم و من قطعاً به آقای گوترز که با او مدت طولانی کار کرده‌ام و ارزش بسیار زیادی برای او قائلم، می گویم، قطعاً به او خواهم گفت: یا شما اقدام می‌کنید یا مسئول کشتار افراد اشرف هستید، انتخاب دیگری وجود ندارد شما باید اقدام کنید، ما نمی‌توانیم منتظر بمانیم، و من آماده‌ام که در پی همه و هر فرصتی باشم و ما توسط پروفسور داوید فهمیدیم که فرصتهایی در رابطه با مسئولیت پرسنل سازمان ملل ‌متحد وجود دارد و نمی‌توانیم ساکن بمانیم. این چیزی است که ما دیگر نمی‌توانیم به بعد موکول کنیم.

از وقت شما بسیار متشکرم و به همه شما به‌خاطر این‌که خودتان را درگیر این موضوع کرده‌اید تبریک می‌گویم.

اریک سوتاس: بسیار از شهادت شما متشکرم و همین‌طور به‌خاطر کاری که در پارلمان اروپا کردید چون اگر شرایط در سطح اروپا عوض شده به‌خاطر افرادی نظیر شماست که به اشرف رفتند و آن‌چه را دیدند برای ما آوردند و توضیح دادند.

اکنون رشته سخن را به آقای خوان گارسه می‌سپارم

دکتر خوان گارسه، حقوقدان ارشد بین‌المللی، مشاور سالوادور آلنده

آقای رئیس، خانم رجوی، من نیز مفتخرم که در این مکان سخن می‌گویم، مخصوصاً بعد از شنیدن بیانات پروفسورهایی از دانشگاه بروکسل، دانشگاه آکسفورد و انستیتوی حقوق بین‌الملل در ژنو. آنها نشان دادند چگونه قطعنامه‌های متعدد ملل ‌متحد بر وظیفه پیشگیری از آن‌چه در اشرف رخ می‌دهد، تأکید می‌کنند، یعنی اجرای سیستماتیک شکنجه صوتی که از آوریل ۲۰۱۰ جریان دارد. شکنجه‌یی که کارشناسان آن را «صوت سفید» می‌نامند و به‌طور شبانه روز علیه همه ساکنان اعمال می‌شود. این یک جرم شدید در رابطه با کنوانسیونهای ژنو است که آن را به‌عنوان «جنایات علیه جامعه بین‌المللی» و « جنایت جنگی» توصیف کرده است.

پروفسور اریک داوید اشاره‌یی به تصمیمات دیوان عالی فرانسه و نیز دیوان عالی بلژیک و یک دادگاه در بروکسل در سال ۲۰۰۷ کرد. باید اضافه کنم که در ماه ژوئیه گذشته ۲ تصمیم بسیار مهم اتخاذ شد. یکی از آنها مربوط به تصمیم دادگاه هلند است و دیگری یک تصمیم دادگاه حقوق‌بشر اروپاست که مقر آن در استراسبورگ می‌باشد. با تصمیم آخری شروع می‌کنم. این تصمیم مربوط به ۲ مورد محکومیت علیه انگلستان بود. دادگاه حقوق‌بشر اروپا، انگلستان را به‌خاطر تخطی از وظایف بین‌المللی‌اش محکوم کرد. انگلستان و به‌طور مشخص افسران و سربازان انگلستان مستقر در بصره کنوانسیونهای ژنو را محترم را نشمردند و این کشور به‌خاطر کوتاهی از وظایفش مسئول این تخطی شناخته شد.

حالا به تصمیم یک دادگاه هلند در ماه ژوئیه می‌پردازیم که به‌طور مشخص‌تر به ما نزدیک است. مسئولیت شخصی که از مصونیت ملل ‌متحد برخوردار است ولی در زمان مقرر برای پیشگیری از یک نسل‌کشی اقدام نمی‌کند، چه می‌باشد؟ این موضوع به دادگاه هلند ارجاع داده شد. حکم اولیه این بود که این شخص مصونیت دارد، بناراین دادگاه ملی نمی‌تواند این نسل‌کشی را مورد قضاوت قرار دهد. بعد از تقاضای فرجام، رأی نهایی دادگاه در ماه گذشته صادر شد. دادگاه فرجام هلند تشخیص داد که مسئولیت ملل ‌متحد او را از مسئولیتش به‌خاطر عدم جلوگیری از یک نسل‌کشی مصون نمی‌دارد.

با اجازه شما آقای رئیس می‌خواستم نکته‌یی را برای آنهایی که با روند حقوقی جاری در اسپانیا آشنا نیستند توضیح دهم. همه شکایاتی که علیه ژنرال فرمانده نیروهای حمله کننده در ژوئیه ۲۰۰۹ و معاونانش، و هم‌چنین علیه ۴ عضو کمیته سرکوب اشرف که مستقیماً به نخست‌وزیر وابسته است و علیه ژنرالی که حمله ماه آوریل گذشته را فرماندهی کرد و ۳نفر از معاونانش، و بالاخره علیه نخست‌وزیر آقای مالکی، پذیرفته شدند.

سناتور تئودور ملشکانو، معاون مجلس سنای رومانی
خیلی متشکرم آقای رئیس. خانم رجوی، حضار محترم، چون وقت کم است، می‌خواهم ۲ یا ۳ جمله بیان کنم. من امروز هم‌چنین به‌عنوان عضو کمیسیون حقوق بین‌الملل سازمان ملل ‌متحد که جلساتش را در سالن ۲۱ همین قسمت کاخ ملل برگزار می‌کند، با شما صحبت می‌کنم.

به نظر من، به موازات تلاش برای پیداکردن استدلالاتی در زمینه قضایی برای این‌که موقعیت حقوقی اشرفیها به‌رسمیت شناخته شود، ما باید هم‌چنین، چه به‌عنوان شخصیت و چه به‌عنوان شهروند ساده، به‌عنوان شخصیت سیاسی و به‌عنوان منتخب مردم، در پارلمانهای کشورهایمان تلاش کنیم.

من به‌عنوان یک عضو سنا، ماه پیش نامه‌یی سرگشاده به دبیرکل سازمان ملل ‌متحد و کمیسر عالی پناهندگان فرستادم و در آن بر نیاز فوری یک تصمیم‌گیری مبتنی بر حقوق بین‌الملل و حقوق انساندوستانه، تصریح کردم تا موقعیتی پیش نیاید که ملل ‌متحد به‌خاطر انجام ندادن وظایف خود، مسئول شناخته شود.

۳ یا ۴ چیز است که من خیلی به آن علاقه مندم. اولین آنها و من آن را در نامه‌ام ذکر کردم ایجاد یک کمیسیون تحقیق برای تحقیق پیرامون آن چیزی است که در کمپ اشرف رخ داد. این امری بسیار مهم است.

دومین آن، ایده جابه‌جایی اشرفیها در عراق، که معلوم نیست به کجا، به نظر من یک نقض کنوانسیون چهارم ژنو در رابطه با حفاظت افراد غیرمسلح است.

من حمایت خودم و دیگر همکارانم را از طرح پیشنهادی پارلمان (اروپا) که برای حفاظت و بازتأیید موقعیت پناهندگی‌اشرفیها بر طبق کنوانسیون چهارم ژنو، به‌عمل آورده‌ایم، مورد تأکید قرار دادم.

و بالاخره، مهمترین مسأله این است که وضعیت اشرف مستقیماً و دائماً به‌طور واقعی توسط سازمان ملل ‌متحد از طریق یونامی مورد نظارت قرار گیرد.

در خاتمه، باید بگویم که همه چیز اهمیت دارد، از جمله این‌که بدانیم بنیادهای قضایی کدامین هستند.

به این خاطر است که با توجه به امکانات هر کدامتان، از شما می‌خواهم از این آرمان پشتیبانی کنید، زیرا اشرف باید باقی بماند. خیلی متشکرم.


No comments:

Post a Comment